بزرگنمايي:

آریا جوان - در شش ماهه اول آغاز جنگ ائتلاف سعودی علیه یمن به خوبی مشخص شد که اوضاع طبق خواسته و برنامه های ریاض پیش نمی رود.

آنها طبق تصوراتشان می پنداشتند یمن با گذشت زمان به مرور ضعیف خواهد شد و کنترل آن را نیز به دست خواهند گرفت. در همین راستا یمنی ها نیز با برنامه ریزی، واکنش مناسب و استراتژی هوشمندانه مقابله به مثل کردند. در همین حال نیروهای انصارالله با حمله فرودگاه ابها در عربستان سعی کرد تا پیام هایی را به سعودی ها بدهد، در ادامه نیز شاهد عقب نشینی نیروهای امارات از یمن بودیم که اعلام کردند ریاض را همراهی نخواهند کرد.
در بحبوحه این تحولات، سعودی ها می کوشیدند با تبلیغات و با کمک رسانه ها اوضاع را به نفع خود تفسیر کنند که ناگهان حمله به تأسیسات نفتی عربستان شوک بزرگی به آنها و دنیا وارد کرد.
این حمله از چند جهت دارای پیامی آشکار و صریح بود؛ عربستان برای خروج از این بحران نیازمند فرافکنی و اتهام زنی به ایران بود. حربه سعودی این است که در مواجهه با ناکامی ها کوچک و ضعیف جلوه داده نشود، خسارات ها و ضررهای وارد شده را به قدرت های بزرگ نسبت می دهد تا با توجیه این موضوع پوششی برای خطاها و ضعف های خود ایجاد کنند.
پس از آن عملیات «نصرمن الله» مطرح شد که ظاهرا قبل از حمله به آرامکو انجام شده بود. انتشار اخبار عملیات انصارالله، سعودی ها را در وضعیت ناگوار و مخصمه ای بد قرار داد. بن سلمان و ائتلاف او ظاهرا در خفا و پشت پرده شکست را پذیرفته اند. دلیل پذیرش آن همین حملات بود. ائتلاف سعودی به این درک رسیدند که مردم زجرکشیده یمن بعد از تحمل 5سال جنایت و تخریب زیرساخت های کشورشان ایستادگی خواهند کرد و پاسخ متجاوزان را خواهند داد. سعودی ها همچنین می دانستند که افکار عمومی دنیا از مردم رنج کشیده یمن حمایت خواهد کرد و نمی توان تنها یک بُعد قضیه را دید. بنابراین این پیام واضح به حکام جنایتکار سعودی مخابره شد که هر کجا مردم یمن مورد ستم و ظلم قرار بگیرند آنها این حق را برای خود قائلند که پاسخ مناسبی بدهند.
با گذشت زمان و با توجه با تحولات اخیر شرایط سیاسی در عربستان سخت تر و پیچیده تر می شود و حتی مقام های نظامی این کشور اذعان کردند که دیگر توان استقامت ندارند و علی رغم حملات هوایی که تلفات زیادی را برجای گذاشته برای عربستان نتیجه و ثمری در پی نداشته است. حتی در روزهای اخیر آنها از میزان حملات خود کاسته اند و دست به دامن وساطت هایی برای رهایی از وضع موجود شده اند. هم پیمانان غربی ریاض هم اذعان داشتند که عربستان آماده خروج از یمن است اما این روند باید باید برنامه ریزی شده باشد تا این کشور بتواند آبرومندانه این اقدام را انجام دهد به طوری که شکست خورده تلقی نشوند، اما سران این کشور به خوبی طعم تلخ شکست را چشیده اند و خواستار این نیستند تا به صورت آشکارا آن را بیان کنند.
از طرفی برای حل بحران یمن باید سه شرط اصلی را در نظر گرفت:
1- توقف جنگ و رفع محاصره
2- آغاز روند صلح و پایبندی به آن
3- بازسازی مناطق آسیب دیده و احیای زیرساخت ها
آنچه که هم اکنون عربستان سعودی آن را دنبال می کند سناریوهای فریب افکار عمومی است. آنها درصدد القای این موضوع هستند که اگر چه ریاض دست بالا را در موضوع یمن دارد ولی خواستار مصالحه و مذاکره است. در همین حال یمنی ها نیز توقف جنگ و رفع محاصره و همچنین فرآیند صلح را تا حدی پذیرفته اند، اما در آن سو عربستان ظاهرا نپذیرفته که در بحران یمن مقصر اصلی بوده و برای جبران باید پیش قدم شود. دلیل آن هم وجود قدرت کاذبی از ابهت است که مانع تحقق این امر می شود. اما سعودی ها باید به درک مشترکی دست یابند که پذیرفتن واقعیت ها تنها راه حل موجود است. از طرف دیگر یمنی ها نیز به این موضوع آگاه هستند که فرد ماجراجویی چون بن سلمان از کوچکترین فرصت ها و روزنه ها استفاده خواهد کرد. در همین راستا انصارالله خواستار توافق اولیه و ورود سازمان ملل به این موضوع هستند تا شرایط تثبیت شود.
*کارشناس مسائل خاورمیانه
310311/23