حاشیه های حضور زنان در ورزشگاه آزادی
دختران
بزرگنمايي:
آریا جوان - حاشیه های حضور زنان در ورزشگاه آزادی
١٤٦
١
ایران / در این مطلب گزارش خبرنگاران «ایران» از حاشیه های حضور زنان در ورزشگاه ارائه شده است. هدی هاشمی
خبرنگار
هنوز سه ساعتی به شروع بازی ایران و کامبوج زمان باقی مانده بود، برای خیلی از زنانی که ورزشگاه آزادی را ندیده بودند هر دقیقهاش حس و حال عجیب و غریبی داشت. خیلیهایشان از صبح خیلی زود آمده و بیشترشان سه یا چهار ساعت مانده به بازی خودشان را به ورزشگاه آزادی رسانده بودند تا خیالشان راحت شود که میتوانند روی سکوها بنشینند، ببینند و فریاد بزنند. این بار اما قرار بود یک «نشدنی» بزرگ تبدیل به «شدن» شود. برای همین خیلی از زنها حتی آنهایی که علاقهای به فوتبال نداشتند و اسم بیشتر بازیکنان را بلد نبودند، بلیت به دست در کنار در شرقی ورزشگاه ایستاده بودند. برخیهایشان با لباس قرمز آمده بودند و برخیهای دیگر با لباس آبی، اما بیشترشان کلاه تیم ملی به سر داشتند. هدف همهشان اما یک چیز بود، رفتن به «آزادی».
چند ساعت قبل از شروع بازی تشویق تماشاگران از همان در شرقی شروع شد آنها یکصدا تیم ملی را صدا میزدند، برخی میگفتند: «شجاعی تیمت رو بردار و بیار»
برخیهای دیگر اما یکصدا فریاد میزدند: «ایران چیکارش میکنه...» برای آنها اصلاً مهم نبود که اینجا تازه اولین قدم برای ورود به ورزشگاه است وآنها هنوز راه طولانی برای رسیدن به سکوها دارند. در اینجا سن و سال هیچ اهمیتی نداشت از پیر و جوان همه آمده بودند تا تیم ملی کشورشان را تشویق کنند. برای سن و سال دارها آزادی یک نوستالژی قدیمی بود برای جوانترها اما یک تجربه جدید. مأموران پلیس هم مدام از پشت بلندگوها توصیههای لازم را به زنان گوشزد میکردند:«خانمهایی که بلیت ندارند نمیتوانند وارد ورزشگاه شوند. لطفاً بلیتها را نشان دهید تا با کد ملیتان چک شود. از خانمهایی که بلیت ندارند میخواهیم به خانه بروند تا از طریق گیرندههایشان بازی را تماشا کنند.» خانمها برای رد شدن از در کرم رنگ آزادی بلیتهایشان را نشان میدادند و مأموران فدراسیون هم آن را بررسی میکردند، برخی تماشاگران زن که موفق به تهیه بلیت نشده بودند همه تلاششان را میکردند تا به نحوی بختشان را بیازمایند و وارد شوند. برخی دختران اما موفق شدند از گیت اول رد شوند خودشان را به اتوبوس برسانند، از ورودی شرقی ورزشگاه که داخل شدم ده ها اتوبوس برای جابه جایی زنان درنظر گرفته شده بود، این هم به خاطر مسافت طولانی به درب اصلی آزادی بود. هر کدام از زنان برای سوار شدن به اتوبوس باز هم بلیت شان چک میشد اما دخترانی که یواشکی گیت اول را رد کرده بودند برای سوارشدن بد شانسی آوردند آنها از مسئولان فدراسیون میخواستند تااجازه ورود آنها را هم بدهند، اما جواب، نه بود. زنانی که سوار اتوبوس شدند بیامان و با حالی خوش یکصدا ایران، ایران میگفتند برای خیلیهایشان این لحظه غیر قابل باور بود. از حال و حسشان که پرسیدم همهشان گفتند که استرس دیدن ورزشگاه و بازی را دارند، یکی میگفت: «گرفتن بلیت از امتحانات دانشگاهیام هم سختتر بود. استرس آمدن به ورزشگاه دو روزی است که امانم را بریده.» دیگری میگفت: «استرس امانم را بریده.الان واقعاً میتونیم بریم داخل؟ یعنی ورزشگاه چه شکلیه؟ بازهم چکمون میکنن. آخه گفته بودن خیلی سخت میگیرن. پدرم چند باری بهم زنگ زد اونم استرس داره. فکر میکنه که نتونیم بریم. برادرام هم میگفتن آخه بازی ایران؛کامبوج دیدن داره من بهشون گفتم بله داره من میرم تا «آزادی» رو ببینیم. میرم ببینیم بازیکنان از کجا میان داخل زمین. میرم تا وقتی میگن سکوها پر شده یعنی دقیقاً سکوها چی میشه؟»
بوقچی میخندید و میگفت: «بچهها من بازی ایران و اسپانیا رو توی همین ورزشگاه روی ال سیدی دیدم نمیدونید چه حال خوشی داشتم. هیچ حالی رو با دیدن بازی فوتبال عوض نمیکنم.»
اشک شوق و حسرت
به در اصلی استادیوم رسیدم و زنان دوباره برای ورود به مستطیل سبز رنگ آزادی چک شدند و به تونل معروف آزادی رسیدیم. زنان در تاریک و روشن راهروی ورودی رسیدن به سکوها حرکت میکردند و تنها صدای شوق و ذوق زنان بود که به گوش میرسید. آنها فهمیده بودند که در انتهای این راهرو چیزی منتظرشان است اما این فضا آنقدر برایشان ناشناخته بود که نمیدانستند دقیقاً چه چیزی است. در این تونل همه فریاد میزدند و میدویدند صدای همهشان میلرزید تا اینکه راهروی تاریک به ناگهان روشن شد و مستطیل سبز خودی نشان داد. این همان جایی است که خیلی از زنان سالها برای دیدنش انتظار کشیدند. زنان با دیدن این قاب زیبایی آزادی فریاد کشیدند پاهای خیلیهایشان لرزید، نشستند و گریه کردند. این اشک، اشک شوق و حسرت بود. در اینجا هیچ کس حواسش به دیگری نبود هر کسی به هر طریقی که میتوانست خوشحالیاش را نشان میداد. حالا من به همراه چهار هزار زن دیگر اینجا بودیم. این اولین مواجهه ما زنان با استادیوم بود. چند دقیقهای مات و مبهوت ورزشگاه شدیم بغضهایمان ترکید و اشک هایمان سرازیر شد. چند دقیقه بعد زنان روی سکوها نشستند آنها دیگر آرام و قرار نداشتند. صدایشان بلندتر از قبل شد و تشویقهایشان کوبندهتر. زنان برایم از مواجهشان با استادیوم گفتند: «فکرش را نمیکردم که ورزشگاه آنقدر زیبا باشه. چقدر حیف حسی که باید در نوجوانی تجربه کنم الآن در 40 سالگی تجربه میکنم.»
دیگری میگفت: «درگیر این همه بزرگی آزادی شدم، فکر نمیکردم آنقدر ورزشگاه غافلگیرم کنه. تجربه بینظیری بود که امیدوارم باز هم تکرار بشه.» این سکوها فقط برای دختران جوان عاشق فوتبال نبود. زنانی بودند که سن و سالی داشتند، زنانی که همراه کودکان خردسالشان آمدند و برخیهایشان هم چادری بودند. مثل خانم سن و سال داری که با دو دختر چادریاش روی سکوی ورزشگاه نشسته بود و میگفت: «دخترهام دوست داشتند بازی رو ببینند، ما هم بلیت خریدیم و اومدیم. فکر نمیکردم فضا آنقدر خوب باشه... اولش مخالفت کردم اما بعد دیدم نمیتونم علاقه بچههام رو نادیده بگیرم حالا اینجام و خوشحالم.» حال و هوای سکوها آنقدر خاص بود که حتی مأموران انتظامی هم نمیتوانستند در برابر شور و شوق زنان بیتفاوت باشند و آنها هم با هر گلی از حال رسمی خودشان خارج میشدند. لبخندی میزدند و سری تکان میدادند. یکی از همین مأموران میگفت: «ما دوست داریم که زنان هم به ورزشگاه بیان اما هر جایی آدابی داره ورزشگاه چون همیشه برای آقایون بوده کمی وضعیت سختتره. ما برای امنیت شما اینجاییم ما کنار شماییم. الآن کلی از خانواده بازیکنان هم اینجان ما باید مراقب اونها هم باشیم.»
به یکی از همین مأموران گفتم: «ای کاش بشه هزار باره بیایم.»، خودش گفت: «هیجانش عالیه.» خانم مأمور درست میگفت استادیوم آدابی دارد که ما زنان ناآشنا به این آداب بودیم این هم به خاطر کم تجربگی بود که همه ما داشتیم. تشویق ایسلندی را دست و پا شکسته انجام میدادیم. انگار در ورزشگاههایی که جمعیت هوادار کم است چندان مرسوم نیست که موج مکزیکی بزنند، موج مکزیکی برای ورزشگاههای پرجمعیت است اما ما زنان با اینکه تعدادمان کم بود تشویق معروف مکزیکی را هم تجربه کردیم اما خیلی منظم نبود. زنان در تشویقها برنامه مشخصی نداشتند، نمیدانستیم وقتی تیم در حالت تهاجمی است یا در قالب دفاعی چه کنیم. برخیها بوق میزدند و برخیهای دیگر جیغ میکشیدند، 90 دقیقه ایستاده روی سکوها. آنها تماشاگران ویژه بودند. تیم ملی هم قدردان این تشویق بیوقفه زنان بود. سوت پایان بازی که به صدا درآمد کاپیتان شجاعی با تمام بازیکنان به سمت جایگاه زنان آمدند این بار اما آنها ما را تشویق کردند.
مهسا قوی قلب
خبرنگار
روز موعود فرا رسید. برخی دخترها دو روز تمام خواب به چشمانشان نیامده بود، جوری خوشحالی همراه با نگرانی همه وجودشان را فرا گرفته بود که نمیتوانستند به زبان بیاورند. خیلیها عاشق فوتبال بودند و اشتیاق گذر از تونل استادیوم و دیدن زمین فوتبال با آن عظمت زیر آسمان آبی برایشان باور کردنی نبود، خیلیها هم میخواستند طعم برابری با مردان را در آزادی مزمزه کنند. صدا به صدا نمیرسید، اما خیلی از چشمها از شدت غلیان احساس شعف، اشک آلود بود. از لحظه خرید اینترنتی بلیت تا چک بلیت و بازرسی بدنی همه دلهره داشتیم که نکند عبور از تونل به آرزویی دست نیافتنی تبدیل شود، ولی همه چیز درست و حساب شده بود. با وجود شور ورود به ورزشگاه ترافیک هم برای هیچ کس، آزار دهنده نبود. کنار خیابان دختران و زنان با شور و شوق زیاد از دستفروشها بوق و پرچم میخریدند. بعضیها صورت و دستهای خود را با نقش پرچم ایران نقاشی میکردند. زنان از کوچک و بزرگ بعد از بازرسی آخر ناخودآگاه به سمت جایگاهها میدویدند تا با چشمهای خود ناباورانه زمین چمن را نظاره کنند. موج شور و احساس تا پایان بازی و حتی خروج از استادیوم تمام شدنی نبود. ورود به آزادی اتفاقی بود که ثمره تلاشهای زنان در جهت بیان مطالبات و برخی فعالان حوزه زنان و در نهایت وزارت وزرش و فیفا بود
آن روز چهرههای زن زیادی هم برای تماشای بازی ایران – کامبوج در استادیوم حضور داشتند. از جمله همسران 8 سفیر از کشورهای خارجی در ایران همچنین معاون رئیس جمهور در حوزه زنان و خانواده و برخی اعضای شورای شهر.
معصومه ابتکار که برای اولین حضور آزاد و غیرگزینشی زنان در استادیوم حضور داشت، در گفتوگو با «ایران» گفت: خدا را شکر که بالاخره اتفاقی که مدتها زنان در انتظارش بودند افتاد، به همه خانوادهها و به همه ورزشدوستان این روز را تبریک میگویم، شاهد حضور پرانرژی و با نشاط و توأم با انرژی مثبت زیاد خانمها هستیم. امیدوارم که این اتفاق ادامه پیدا کند چون خانمها همیشه حامل انرژی مثبت بالایی هستند.
ابتکار ادامه داد: امیدوارم این حرکت به صورت تدریجی و ادامه دار باشد و همه چیز به خوبی پیش برود و به مرور زمان شاهد حضور روزافزون خانمها در عرصههای بیشتری از ورزش بویژه ورزش همگانی باشیم. حضور زنان ایرانی در عرصههای ورزشی با وجود تمام دشواریهایی که وجود دارد، کم نظیر است و همواره شاهد مدالآوری خانمها در رشتههای مختلف ورزشی هستیم. زنان، امروز دستاوردهای عظیمی در عرصههای ورزشی برای جامعه ایران دارند. فعالیت در این عرصه به سلامتی، نشاط و ارتقای مشارکتهای اجتماعی زنان کمک شایانی میکند.
یک عضو شورای شهر تهران نیز که به همراه دختر خود برای تماشای بازی در استادیوم حضور داشت به «ایران» گفت: امروز آمدهام تا شاهد و شریک شادی دختران و زنان کشورم در ورزشگاه آزادی باشم و واقعاً میتوانیم بگوییم فضای با نشاطی رقم خورد.
شهربانو امانی ادامه داد: امیدوارم این رویداد مهم فرهنگی و تاریخی که در تاریخ کشور ثبت میشود، تکرار شده و نقاط قوت آن تقویت شود. از انتظامات و برنامه ریزان ورزشگاه آزادی و مسئولان وزارت ورزش تشکر میکنم که آرامش و شادی را در طول بازی برقرار کردند. حضور خانمها برد قهرمانانهای برای تیم ملی به همراه داشت که انشاءالله ادامه پیدا خواهد کرد. این قدمی است که جامعه مدنی برای حضور مسالمتآمیز همه اقشار جامعه در کنار یکدیگر فراهم کرد.
لیلا فلاحتی، مدیرکل امور بینالملل معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری نیز در حین بازی با ابراز خوشحالی از ورود زنان به استادیوم به «ایران» گفت: همراه فرزند و همکارانم برای دیدار تیم ملی حاضر شدم و علی رغم تبلیغات منفی که در این خصوص میشد، شاهدیم فضای خوب و سالمی در استادیوم حکمفرما است. خیلی همه چیز خوب پیش میرود و مشکلی ایجاد نشده است.
یک مستندساز هم که با هیجان زیادی وارد استادیوم شده بود از حس و حال خود بیان کرد: این اتفاق خیلی دیر برایم افتاد. سالهای زیادی منتظر ماندم هرچند دیر بود ولی حالا که زنی میانسال هستم، شور و شوق یک نوجوان 15 ساله در من زنده شده و امروز برای من خاطره منحصر به فردی ساخته شد. آن چیزی که برای من خیلی باارزش است این است که استادیوم رفتن امروز دستاوردی است که با مداومت، با اصرار و ابرام به آن رسیدیم و چیزی نبود که دیگران به ما هدیه دهند، بلکه دستاورد جامعه زنان ایران زمین بود.
پای صحبت دختران جوان که نشستم و از حس و حالشان پرسیدم، از شدت شور و خوشحالی به گریه افتادند و در پاسخ به این سؤال که چه حسی دارید به یک جواب بسنده کردند: «عالی»
بین تماشاچیان، زنان سن بالا هم بودند. عشق فوتبالیهایی که سالهای جوانی آنها با حسرت ورود به استادیوم گذشت، اما امروز در دوران میانسالی هم با همان شور و شوق جوانی در استادیوم حاضر شدند.
زهرا زنی 65 ساله که برق شادی در چشمانش موج میزد، گفت: دخترم ثبت نام اینترنتی برایم انجام داد. خیلی خوشحالم و برای بازیهای بعدی هم حتماً میآیم.
خیلی از دخترها عشق فوتبال هستند و خیلیها هم نه و فقط آمدهاند تا حضور در استادیوم را تجربه کنند. دختری دانشجو که از آمدن به ورزشگاه خیلی خوشحال بود، از پشت درماندن خیلی از زنان، ابراز ناراحتی کرد و گفت: با توجه به اینکه صندلیهای خالی زیاد است، اما خیلی از زنان نتوانستند وارد شوند. البته چند دقیقه پس از شروع بازی با درخواست آقای ربیعی حدود یکهزار نفر دیگر هم وارد ورزشگاه شدند اما همچنان برخی پشت درها باقی ماندند. موضوع دیگری که ناراحتم میکند فاصله بسیار زیادی است که بین زنان و مردان قائل شدهاند. ما در خیابان در کنار همین مردان راه میرویم و زندگی میکنیم. چرا نگاهها به استادیوم اینقدر منفی است؟ البته کاری که شروع شده باید تا آخر ادامه پیدا کند و امیدوارم شاهد برداشته شدن گامهای مثبت بعدی هم در این عرصه باشیم.
خیلی از مادرها کودکان نوپای خود را به آغوش کشیده و همه سختیها را به جان خریدند تا بتوانند حضور در استادیوم را تجربه کنند. مادری که به همراه کودک ده ساله خود در حال تشویق تیم بود، گفت: احساس میکنم در زمینه رسیدن به حق زنانهمان یک قدم به جلو برداشتهایم. به دخترم یاد میدهم که برای رسیدن به حقوقش پافشاری کند، حتی اگر سخت باشد و محدودیتها زیاد باشد.
مادر دیگری هم که با دختر دوساله خود در حال شادی و تشویق تیم ایران بود، از حال و هوای خود گفت: حس و حالم قابل وصف نیست، خیلی خوشحالم که به حق خودم رسیدم. ابتداییترین حق خود را نمیتوانستیم بگیریم با بچه کوچک آمدن به ورزشگاه برایم سخت بود ولی به آمدنش میارزید.
آخرین سؤالم را از یکی از دختران فوتبالدوست پرسیدم، از حس امروزش گفت: یک عمر پای تلویزیون فوتبال میدیدیم از شدت هیجان در طول بازیها حتی خودم را میزدم و همیشه حسرت آمدن به استادیوم داشتیم. خوشحالم بالاخره بعد از 40 سال میتوانم پا به پای مردان به استادیوم بیایم و از نزدیک فوتبال را ببینم و حسابی انرژیام را تخلیه کنم. یکی از بزرگترین مزایای استادیوم آمدن همین تخلیه انرژی است که ما جوانها بویژه دختران در ایران به آن نیازمندیم. افتخار میکنم که جزو اولین زنانی هستم که توانستم وارد استادیوم شوم. برای بازیهای لیگ به خصوص دربی چشم انتظارم که بتوانم باز هم از نزدیک شاهد بازی فوتبال باشم.
روی سکوها دختران و زنانی که جلیقههای هواداران را پوشیده بودند، زیاد به چشم میخوردند و در همه جای استادیوم پخش بودند. اما تلاشم برای صحبت کردن با آنها به نتیجه نرسید. یک نفر از آنها آرام خودش را به من نزدیک کرد و گفت: تو این حال و هوا نمیتوانیم با خبرنگاران حتی یک جمله هم حرف بزنیم. به رغم شلوغیها و گروههای هواداران که سعی میکردند، شعارها یکسان و منسجم باشد، جز یکی دو مورد آن هم خیلی کوتاه و گذرا شاهد مشکل خاصی نبودیم. دغدغههای برخی منتقدان هم که تصور میکردند ورزشگاه محلی میشود که زنان با شنیدن فحشهای رکیک آزرده خاطر میشوند و محیط ورزشگاه برای زنان مناسب نیست، کاملاً غلط از آب درآمد. حتی اگر سکوهای زنان و مردان در کنار هم قرار میگرفت بازهم صدا به صدا نمیرسید. از قبل از شروع بازی تا بعد از آن و حتی بیرون استادیوم صدای ممتد بوق و هیاهو نمیگذاشت صدا به صدا برسد، پس دغدغه مخالفان در این خصوص کاملاً بیمعنی بود. البته خیلی از زنان که با همسران خود به صورت خانوادگی به ورزشگاه آمده بودند و خواستار این هستند که در دیدارهای بعدی مکانی برای حضور خانوادهها در کنار یکدیگر در نظر گرفته شود. از آنجایی که پارکینگ زنان و مردان هم از هم جدا بود خانوادگی آمدن به استادیوم کاری آسان نبود.
دیدار ایران و کامبوج با نتیجه شگفت آور 14 بر صفر به سود ایران شادی این روز را برای زنان فوتبالدوست و آزادیخواه هزاران برابر کرد. البته در آغاز هر کار جدیدی در کنار دستیابی به موفقیتها، سختیها و کاستیهایی نیز وجود دارد که رفته رفته با برنامهریزیهای دقیق و اصولی هریک از آنها قابل رفع شدن هستند.
واکنش تویئتری
جهانگیری،معاون اول رئیس جمهور:
امروز یکی از خواستههای بخش مهمی از زنان، جوانان و فعالان مدنی به خوبی تحقق یافت و زنان برای تماشای مسابقات فوتبال به ورزشگاه آزادی رفتند. آگاهی و رشد مدنی زنان و مردان در ورزشگاه نشانهای بود از احترام به حساسیتهای بخشهای دیگری از جامعه و رفع نگرانی برای تداوم اقداماتی از این دست.
ربیعی: برای ورود بانوان به ورزشگاه دغدغه فرهنگی داشتیم
سخنگوی دولت میگوید: زیرساختهای ورزشگاهها برای ورود بانوان آماده است و باید زیرساخت ذهنی و فرهنگی آماده شود.
به گزارش ایسنا، علی ربیعی اظهار کرد: خوشحالیم این اتفاق رخ داد. تحول اجتماعی معمولاً با تقدم و تأخر روبهرو میشود و باید سعی کنیم فرهنگ بالایی داشته باشیم تا تجربه یک گام به پیش و سه گام به عقب پیش نیاید. وی در پاسخ به این سؤال که آیا زیرساخت فراهم میشود تا در بازیهای لیگ برتر هم بانوان به ورزشگاه بیایند، گفت: زیرساخت آماده است و زیرساخت فرهنگی و ذهنی باید آماده بشود؛ الآن زیرساخت فیزیکی کاملاً آماده است.
همچنین ربیعی بعد از پیروزی 14 بر صفر ایران برابر کامبوج در جمع خبرنگاران اظهار کرد: خیلی متین، آرام، شاد و پر گل بازی برگزار شد. اینجا استادیوم آزادی است و این خیلی خوب بود. گامی که امروز دختران و پسران ما برداشتند، خوب بود. متدینین و برخی افراد جامعه حق داشتند که نگران بشوند، نگران نوع روابط ؛ ولی امروز همه نشان دادند که اینجا از برخی صحنههای جامعه متانت بیشتری داشت. وی ادامه داد: با این وضعیت دست و بال آقای تاج و سلطانیفر هم بازتر میشود. همین جا از فدراسیون فوتبال و بخصوص از آقای سلطانیفر که میدانم 3 شب است که روز و شب نداشته و همچنین نیروی انتظامی تشکر میکنم. این مسابقه برای تداوم کار تضمین کننده است. انشاءالله زنان در بازیهای بیشتری حضور داشته باشند. او ادامه داد: برای هر تحول اجتماعی همه باید دست به دست هم بدهند. اجازه بدهید از همه و بخصوص از نیروی انتظامی تشکر کنیم. ربیعی گفت: نمیدانم این اتفاق طبیعی بود یا نه، اما انگار خدا هم میخواست ما 14 گل بزنیم و این شادی را تکمیل کنیم. وی در پاسخ به اینکه گفته شده ایران تحت فشار فیفا به بانوان اجازه حضور در آزادی را داده است، گفت: ما زیر قطعنامههای سنگین سازمان ملل بودیم و نشان دادیم در داخل تسلیم نمیشویم. گروه ب ، در امریکا نتوانست به ما فشار بیاورد. نمیدانم چرا عده ای هویتشان را از دست دادهاند و دوست دارند اثبات کنند زیر فشار خارجی تصمیم گرفتهایم؛ بهعنوان عضو دولت میگویم قبل از اطلاعیههای فیفا این تصمیم گرفته شده بود.
سخنگوی دولت گفت: برای ورود بانوان به ورزشگاه دغدغه فرهنگی داشتیم اگر رفتارها معقول باشد، ادامه دار خواهد بود و مشکلی ندارد. وی در ادامه تأکید کرد: به هیچ وجه تحت تأثیر فشارهای خارجی نبودیم و برخی دوست دارند آن را به خارجیها ارتباط دهند.
سخنگوی دولت گفت: رفتار امروز در ورزشگاه، حضور بانوان در ورزشگاه را در بازیهای آینده تضمین کرد.
علی ربیعی بعد از پیروزی تیم ملی فوتبال ایران برابر کامبوج گفت: خوشحالم که یک بازی زیبا را دیدیم، هیچ اتفاق خاصی رخ نداد و همه تلاش کردند این دیدار به بهترین نحو اجرا شود.
سخنگوی دولت در پاسخ به این پرسش که آیا باز هم بانوان میتوانند به ورزشگاه بیایند، گفت: رفتار امروز در استادیوم آزادی، حضور آنان را در بازیهای بعد تضمین کرد و اعتقاد دارم دست آقای تاج برای آمدن بانوان به دیگر بازیها هم بازتر شده است.
ربیعی در پایان خاطرنشان کرد: مردم ایران نشان دادند از فرهنگ بالایی برخوردارند، زیرا نه اتفاق بدی رخ داد و نه کسی میتواند دنبال بهانه باشد.
-
شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۸ - ۱۴:۵۹:۱۶
-
۲۶ بازديد
-
-
آریا جوان
لینک کوتاه:
https://www.aryajavan.ir/Fa/News/191939/