بزرگنمايي:

آریا جوان - آخرین خبر / سال 1398 برای استقلالی ها سال تلخی بود. سالی که طرفداران استقلال، آندره آ استراماچونی، سرمربی ایتالیایی شان را از دست دادند. درباره دلایل جدایی استراماچونی، روایت های مختلفی منتشر شده است اما در این گزارش، فوتبالی به جزییات جدیدی دست پیدا کرده و این روایت جدید، دلایل دیگری به دلایل قبلی اضافه خواهدکرد.
به گزارش فوتبالی، استراماچونی که هنوز بین بخش زیادی از استقلالی‌ها، محبوبیت زیادش را حفظ کرده و حتی بسیاری امیدوارند او به استقلال برگردد و کار نیمه تمامش را تمام کند، در شرایطی از ایران رفت که بدقولی استقلال در پرداخت مطالبات او و کادرش از یکطرف و اتفاقات غیرورزشی! به عنوان دو دلیل اصلی رفتن این مربی مطرح شد. دلایلی که اگر چه در جدایی غیرمنتظره او از استقلال نقش داشته اما موارد دیگری هم بود که باعث شد مربی خوش تیپ ایتالیایی علیرغم تمایل برای بازگشت به ایران، نهایتا قید ادامه همکاری با استقلال را بزند. مواردی که مطمئنا خود استراماچونی در گفت و گوهایش با رسانه های خارجی و فارسی زبان خارج از کشور به آنها اشاره نکرد و همیشه گنگ و کد دار به مسایل اشاره می کرد. انگار که اولویت اول او، بحث مالی بود و می خواست پول از ایران به حسابش در ایتالیا یا چک منتقل شود.
امان از بی احترامی و بی اعتنایی
درست است که مشکلات مالی روی جدایی استرا بی تاثیر نبود اما بیشتر از آنکه پول باعث تصمیم سرمربی سابق استقلال شود، اتفاقات دیگری هم رخ داد که استراماچونی را وادار به جدایی کرد. مشکل اصلی او، بی احترامی یا به عبارت دیگر بی اعتنایی مدیران وقت استقلال به او بود. شاید خیلی‌ها فکر کنند امیرحسین فتحی مدیرعامل سابق استقلال، مقصر اصلی جدایی او از استقلال بود و عمدا کاری کرد که استرا در ایران نماند. اما امیرحسین فتحی تنها یکی از مقصران این ماجرا و البته مقصر اصلی بود. چرا که حمایت اولیه خودش از استراماچونی را ادامه نداد. فتحی پیش از حضور استراماچونی در استقلال، توانست 80 هزار یورو از قرارداد استراماچونی را از طریق یکی از دوستان نزدیک مهدی رحمتی جور کند. اتفاقی که دروازه‌بان فصل گذشته استقلال در مصاحبه‌ای به آن اشاره کرده است. فتحی این پول را از دوست نزدیک رحمتی قرض گرفت و جالب اینکه هنوز این پول به دوست رحمتی برگردانده نشده است. در هر حال استراماچونی از دست امیرحسین فتحی حدود 250 هزار یورو گرفته بود اما قسط های جدیدی که باید به او پرداخت می شد عقب افتاده بود. فصور فتحی این بود که منابع مالی استراماچونی را برای ادامه کار جفت و جور نکرده بود. هر چند بعدها گفته شد منابع استقلال در زمان مدیران قبل از فتحی پیشخور شده است.
جدا از این ماجرا، مشکل بزرگ استراماچونی، بی اعتنایی باشگاه به خواسته‌های ابتدایی او بود. برای مثال، اوایل حضور استقلال در مجموعه ورزشی انقلاب، این مربی از باشگاه درخواست کرده بود که برایش وایت بورد خریداری شود اما این اتفاق هیچ وقت رخ نداد تا خود او مجبور شود برای تیمش وایت بورد بخرد. در واقع دستیاران استراماچونی با حضور در خیابان انقلاب تهران! شخصا برای او وایت بورد خریداری کردند. این ماجراها جدا از ماجراهای مربوط به نبود پیراهن و آب معدنی بود. بدقولی باشگاه در مورد مسائل برای استراماچونی موضوع تازه ای نبود. استرا سابقه کار در باشگاههایی را داشت که مشکل مالی داشتند و او شرایط را درک می‌کرد منتهی برایش قابل قبول نبود که مدیران باشگاه، در مصاحبه‌هایشان از حل مشکلات حرف بزنند اما هیچ اقدامی برای آن انجام ندهند. او به فکر بازیکنانش بود و می خواست که پول به آنها پرداخت شود اما هم او، هم دستیاران و هم بازیکنان مشکلات مالی داشتند. او مشکلات را با بازیکنان بزرگ تیم در میان می گذاشت و آنها به استراماچونی گفته بودند اینجا ایران است و در استقلال سالهاست وضعیت همین است و همه چیز قطره چکانی است و در دقیقه نود جفت و جور می شود. استراماچونی از این ماجرا تعجب کرده بود که مگر استقلال تیم وابسته به وزارت ورزش و جوانان و دولتی نیست؟ چرا وزارت ورزش و جوانان به این تیم کمک نمی کند؟ سوالی که همیشه استراماچونی از امیرحسین فتحی می پرسید و فتحی هم در پاسخ فقط امیدواری می داد اما در کل هم او و هم هیات مدیره از جفت و جور کردن پول مورد نیاز ناتوان بودند و هزینه های جاری باشگاه هم به زور جفت و جور می شد. نکته جالب استراماچونی اخلاق ویژه اش بود. او هیچ وقت بر خلاف دیگر سرمربیان خارجی مثل کی روش، برانکو و حتی ویلموتس به دیدار وزیر ورزش و جوانان و دولتی ها برود. تقاضای دیدار با آنها را هم نداشت و فوتبال را کاملا جدا از سیاست می دانست. او با هیچ مدیر رده بالای دولتی و حتی رده های میانی هم ارتباط نگرفته بود و با هیچ خبرنگار ایرانی هم برای پیشبرد سیاستهایش لابی نکرد. بحث او فوتبال جوانمردانه بود. بسیاری به او پیشنهاد داده بودند که می تواند مثل کی روش با جمع و جور کردن لابی رسانه ای به مدیران برای رسیدن به اهدافش فشار بیاورد. این کاری بود که برانکو هم انجام می داد و البته باعث موفقیت هر دو سرمربی خارجی هم شده بود اما استراماچونی اهل این کارها نبود و فقط می خواست تیمش را به موفقیت برساند. شاید او شرایط ایران را درک نمی کرد و باور نمی کرد تیم های پرطرفدار در ایران مشکلات زیادی داشته باشند. حتی علیه مدیران هم مصاحبه ای جنجالی انجان نداد. مصاحبه هایی که کی روش و برانکو هم علیه یکدیگر و هم علیه مدیران وقتشان انجام می دادند.
تهدیدی که جدی شد
وقتی استراماچونی، شبانه ایران را ترک کرد، دستیاران او فکر می‌کردند تهدید او خیلی زود تمام شود و مربی ایتالیایی بعد از دیدن خانواده‌اش، دوباره به ایران برگردد. سباستین لتو دستیار او مدعی بود که نمی‌گذارد استراماچونی از استقلال جدا شود و عمر دانسی هم فکر می‌کرد که او بعد از چند روز استراحت، به ایران برخواهد گشت اما اتفاقاتی که در ادامه رخ داد باعث شد که استرا نهایتا مجبور شود که تصمیمی خلاف میل باطنی‌اش بگیرد و از استقلال جدا شود. او فسخ کرده بود و البته فسخ قرارداد او در ایران جدی گرفته نمی شد. وقتی استراماچونی فسخ کرد، تازه همه به یاد آوردند که باید از دل استراماچونی دربیاورند. اما دیر شده بود. سوال استراماچونی این بود چرا این پیگیری‌ها زودتر انجام نشد؟ هواداران استقلال به خوبی به خاطر دارند که بعد از رفتن استراماچونی، وزارت ورزش و وزارت امورخارجه به ماجرا ورود کردند و سفارت ایران در ایتالیا تلاشهای زیادی برای بازگرداندن استراماچونی به تهران انجام داد. استرا که احتمالا انتظار چنین پیگیری همه جانبه‌ای را نداشت، به نزدیکانش گفته بود چرا آن زمان که در ایران بود، باشگاه برای نگه داشتن او قدمی برنداشت و نمی‌تواند خوشبین باشد که با بازگشتش به تهران همه مشکلات حل شود. اینکه پول به حساب او می نشست یا نمی نشست هم سوالی بود که هر روز مطرح می شد. وقتی استراماچونی رفت،تازه همه از وزارت ورزش و جوانان گرفته تا وزارت امورخارجه دست به کار شدند و مساله تحریم ها مطرح شد. اما استراماچونی فسخ کرده بود و قرارداد جدید باید با او بسته می شد.
شرط‌هایی که صحت نداشت
در آن مقطع این بحث مطرح شد که استراماچونی برای بازگشت به استقلال دو شرط گذاشته. اینکه قراردادش از 2 سال به یکسال کاهش یابد و از طرف دیگر رقم قراردادش هم افزایش یابد. شروطی که به هیچ عنوان صحت نداشت و استرا هیچ شرط جدیدی برای استقلال نگذاشته بود. او آنقدر به تیمش علاقه داشت که وقتی در جریان مصاحبه وکیل هروویه میلیچ درباره جدایی او از استقلال در صورت رفتن استراماچونی قرار گرفت، شدیدا از این مصاحبه ناراحت شد و گفت هرگز نباید چنین اتفاقی رخ دهد و میلیچ و دیاباته به فکر جدایی از استقلال بیفتند. مدیر برنامه میلیچ خیلی زود علیه باشگاه مصاحبه کرد و گفت پول میلیچ هم عقب افتاده اما دیاباته و مدیربرنامه اش چنین مصاحبه ای نکردند. استراماچونی هرگز نمی خواست قرارداد دو ساله اش یکساله شود و حتی پول بیشتری به رقم اولیه او اضافه شود. او فقط در جواب یکی از اعضای هیات مدیره که از او پرسیده بود آیا حاضر است قرارداد با او یکساله باشد و پول بیشتری بگیرد و بازگردد؟ که استراماچونی گفته بود حاضر است اما دلش نمی خواهد قرارداد جدید شبیه به قرارداد قبلی باشد. آن عضو هیات مدیره هم به صورت عجیبی سوال خودش را در دهان استراماچونی گذاشت و گفت او خواهان کاهش مدت زمان قرارداد به یک سال و افزایش رقم قرارداد شده است! ماجرایی که استراماچونی را به هیات مدیره وقت استقلال بدبین تر کرد. دل استراماچونی در همان زمان شکسته بود و طبیعی بود که کانالهای مختلفی که سعی داشتند با او مذاکره کنند را تحویل نمی گرفت.
مذاکراتی که بی نتیجه ماند
آخرین راهکار استقلال برای نگه داشتن استراماچونی، جلسه حضوری با وکیل او در دوحه قطر بود. اسماعیل خلیل‌زاده سرپرست وقت باشگاه به همراه علی خطیر و رحمان رضایی راهی دوحه شدند تا با وکیل استرا دیدار و مربی ایتالیایی را راضی به بازگشت کنند. منتهی در همان مقطع و قبل از اینکه مذاکرات شروع شود اتفاقی رخ داد که تاثیر بدی بر مذاکرات دوحه گذاشت. جزئیات قرارداد استراماچونی با استقلال، توسط یکی از معاونان ورزشی سابق دوران قبل از فتحی، لو و به یک سایت خبری داده شد که در حال حاضر کرونا گرفته و در بستر بیماری است. استراماچونی آنقدر از این اتفاق ناراحت شد که حتی جواب وکیل و مدیر برنامه‌هایش را نداده بود و به خبرنگاران نزدیکش هم اعلام کرد که اصلا خبری از مذاکره در دوحه نبوده است. عصبانیت او منجر به واکنش پاستورلو، مدیر برنامه اش شد. چرا که هم رحمان رضایی و هم علی خطیر به پاستورلو رو انداختند تا او را برای مذاکرات راضی کند و ساعتها طول کشید تا پاستورلو استراماچونی را راضی کند. در همین اثنی، علی فتح الله زاده که تازه عضو هیات مدیره شده بود گفت و گوی تلویزیونی انجام داد که استراماچونی هرگز نخواست مذاکرات تازه شروع شده را ادامه بدهد. این اتفاقات باعث شد تا پاستورلو مدیر برنامه‌های سرشناس استراماچونی، به نمایندگان استقلال بگوید که او تصمیم نهایی‌اش برای جدایی و فسخ قرارداد را گرفته و استقلال باید دنبال یک سرمربی جدید باشد. افشای قرارداد استرا که کار یکی از اعضای هیات مدیره سابق استقلال بود در کنار مصاحبه تلویزیونی عجیب علی فتح‌الله‌زاده، استراماچونی را بیشتر از گذشته نسبت به مدیران استقلال بی اعتماد کرد و او گفت فکر می کرده اگر فتحی برود وضعیت بهتر می شود، اما مثل اینکه استعفای فتحی باشگاه را بی سر و سامان تر هم کرده است. استراماچونی گفته بود حتی اگر فتحی هم برود نمی‌تواند با تیم مدیریتی استقلال کنار بیاید. آخرین جمله استراماچونی به نمایندگان استقلال این بود:« شما که چند روزی است فرهاد مجیدی را سرمربی استقلال کرده اید، پس چرا می خواهید من بازگردم؟ شما سرمربی جایگزین من را انتخاب کرده اید. پس به دنبال چه هستید؟» اینکه استراماچونی از کجا متوجه شده بود که مجیدی گزینه باشگاه بوده در نوع خودش جالب است اما نکته عجیب دیگر این است که پس از انتخاب مجیدی، استراماچونی برای مدیررسانه ای استقلال، پیام صوتی می فرستد و برای او به صورت تعارفی آرزوی موفقیت می کند. بعدها نامه ای از وکیل استراماچونی به باشگاه استقلال در خبرگزاری قوه قضاییه منتشر می شود که در آن نامه استراماچونی یکی از دلایل جدایی اش را انتخاب فرهاد مجیدی به عنوان جایگزین خودش، ذکر کرده است.
ناراحتی بازیکنان از استراماچونی
طول کشیدن پروسه بازگشت استرا به تهران باعث شد بازیکنان استقلال که در روزهای ابتدایی رفتن مربی ایتالیایی، شدیدا پشت سر او بودند، رفته رفته تغییر موضع دهند و از اینکه استرا تکلیفش را مشخص نمی‌کند، ناراحت شوند. آنها عقیده داشتند استرا زمان نسبتا زیادی را از استقلال گرفت و حتی گفته می‌شود بزرگترهای تیم به خلیل‌زاده توصیه کردند که فرهاد مجیدی را جایگزین استراماچونی کند تا تیم بدون سرمربی نباشد. به اینکه کدام بازیکنان از مدیران خواسته بودند قید استراماچونی را بزنند، نمی توانیم اشاره کنیم اما زمانی که بحث جایگزین خارجی استراماچونی مطرح می شود، وزارت ورزش و جوانان به خلیل زاده مجوز نمی دهد که سرمربی خارجی جای استراماچونی را بگیرد و استقلال با سرمربی داخلی ادامه بدهد. به همین دلیل خلیل زاده سراغ استراماچونی می رود. همه اینها در حالی است که ظاهرا وزارت از تعهد مالی باشگاه و شکایت استراماچونی و فسخ قرارداد او ترسیده بود. اما ترس آنها آن زمان بی مورد به نظر می رسید.
استقلال، برنده دعوای حقوقی با استرا؟
اما دلایل باشگاه مبنی بر اینکه استقلال می تواند برنده دعوای حقوقی با استراماچونی باشد را نمی پذیرد. استراماچونی 5 روز زودتر از موعد 15 روزه آخرین اخطارش به باشگاه استقلال، ایران را ترک می کند و همین موردی است که خلیل زاده در گفت و گوهایش اشاره کرده استراماچونی نمی تواند به راحتی برنده پرونده شکایتش از باشگاه استقلال برای گرفتن غرامت باشد و فیفا نمی تواند به راحتی علیه استقلال رای بدهد.در واقع سرمربی ایتالیایی، در آخرین اولتیماتومش به باشگاه قبل از ترک ایران 15 روز وقت داده بود که مطالبات او پرداخت شود منتهی استرا 5 روز قبل از پایان این مهلت 15 روزه ایران را ترک کرد و همین موضوع می‌تواند برگ برنده‌ای برای استقلالی‌ها در پرونده استرا باشد. او خودش فسخ کرده و 5 روز زودتر از اخطارش ایران را ترک کرده و زمانی که پول هم به حساب او واریز شده به ایران بازنگشته است و از نظر باشگاه استقلال فسخ او بی مورد است. استقلال، استراماچونی را اخراج نکرده و همین می تواند مدت زمان دعوای حقوقی باشگاه استقلال و استراماچونی را طول بدهد. حالا از داخل باشگاه خبر می رسد که استراماچونی برای گرفتن مطالباتش از استقلال، به فیفا شکایت کرده است اما هنوز خود استراماچونی به این ماجرا به صورت مستقیم هیچ اشاره ای نکرده است.
در هر حال برخی هواداران استقلال عقیده دارند نقشه ای در کار بوده که استراماچونی از استقلال برود و به موقع به او پول داده نشود و کاری کنند که او عصبانی شود. یکی از آن ماجراهایی که او را خیلی عصبانی کرد، ماجرای دو مترجم بود. مترجمی که امیرحسین فتحی برای او گذاشته بود را استراماچونی قبول نداشت اما حضور این مترجم را با مترجمی که کار جی پی اس را هم انجام می داد، موازی کاری می دانست اما امیرحسین فتحی به دلایل عجیب و غریبی با او موافقت نمی کرد تا اینکه خود آن مترجم عطای کار در استقلال را به لقایش بخشید. برخی هواداران استقلال هم از استراماچونی شاکی هستند و می گویند او نایستاد و مبارزه نکرد و تیم و هواداران را تنها گذاشت. در هر حال شاید یک روز استراماچونی در یک مصاحبه افشاگرانه دلایل اصلی جدایش را بازگو کرد اما به نظر می رسد باشگاه، تعدادی از بازیکنان و بخشی از بدنه وزارت ورزش و جوانان هم او را تنها گذاشتند تا او فرار را بر قرار ترجیح دهد. ماجرا فقط تحریم ها نبود. معمای استراماچونی برای هواداران استقلال، تا زمانی که او یک تیم جدید بگیرد، حل نمی شود!