بزرگنمايي:
آریا جوان - شرمن فیرچالید از کارآفرینهای پرکار قرن بیستم بود که پس از راهاندازی شرکتهایی در صنعت هوانوردی، نقشی حیاتی در شکلگیری سیلیکونولی ایفا کرد.
شرمن فیرچالید (Sherman Mills Fairchild) کارآفرین و سرمایهگذار آمریکایی بود که در طول دوران فعالیت خود بیش از 70 شرکت راهاندازی کرد. از شرکتهای مهم او میتوان به Fairchild Aircraft و Fairchild Industries و Fairchild Camera Instruments اشاره کرد. فیرچایلد نقش مهمی در تکامل صنعت هوانوردی ایالات متحده بازی کرد و در تالا افتخارات صنعت هوانوردی این کشور هم نامش دیده میشود. نکتهی مهم دیگر داستان زندگی او، نقش زیرمجموعهی تولید نیمههادی شرکت تجهیزات دوربین فیرچایلد بود که از پیشگامان سیلیکونولی محسوب میشود.
فیرچالید علاوهبر کارآفرین، بهعنوان مخترع و نوآور فناوری نیز شناخته میشود. او 30 پتنت بهنام خود داشت که در حوزههای گوناگون از دوربین تا نیمههادی ثبت شده بودند. فیرچایلد نقش مهمی در اختراع و توسعهی اولین شاتر دوربین هماهنگ با فلاش ایفا و فناوریهایی نیز برای تصویربرداری هوایی اختراع کرد. دستاوردهای او در این حوزه بعدا در مأموریتهای آپولو استفاده شدند. فیرچایلد در دوران طلایی شکوفایی صنعت نیمههادی زندگی میکرد و درکنار بزرگانی همچون رابرت نویس و ویلیام شاکلی و گوردون مور ، نقشی حیاتی در شکلگیری دنیای امروز ما داشت. تولد و تحصیل
شرمن فیرچایلد 7 آوریل 1896 در شهر اونینتا ایالت نیویورک بهدنیا آمد. پدرش جورج وینتروپ فیرچایلد و مادرش جوزفین میلز شرمن نام داشت. جورج از اعضای جمهوریخواه کنگرهی ایالات متحده بود که بهعنوان اولین رئیس هیئتمدیرهی IBM هم شناخته میشود. او ثروت درخورتوجهی داشت که پس از مرگش در سال 1924، به تنها فرزندش رسید. شرمن همچنین سهام پدرش در IBM را نیز بهارث برد و تا زمان مرگ، بزرگترین سهامدار IBM بهشمار میرفت.
فیرچایلد در جوانی مهندسان زیرمجموعهی فنی ارتش آمریکا در ابتدا شرمن را جدی نمیگرفتند. او تحصیلات مرسوم مهندسی و فنی را نداشت و همهی اصول را با خودآموزی فراگرفته بود. البته شرمن پسر نمایندهی کنگره بود و آنها خواه ناخواه باید با او کنار میآمدند. یکی از افسران ارتش که ساختمان و آزمایشهای فنی را به شرمن نشان میداد، با او دربارهی مشکلات عکسبرداری هوایی صحبت کرد. آمریکاییها بهدنبال پیادهسازی دوربین در هواپیماهای نظامی خود بودند؛ اما مشکلات فنی هنوز مانع توسعهی محصولاتی بادوام میشد. شرمن در همان روز اول در آزمایشگاه خانگیاش طرحی برای رفع مشکل نصب دوربین آماده کرد و به مهندسان داد. همین طرح اولیه، اولین پتنت شرمن بود که تحسین مهندسان سیگنال کورپس را بههمراه داشت. نوآوری در عکسبرداری هوایی
یکی از مشکلات تصویربرداری هوایی که ارتش ایالات متحده را با محدودیت روبهرو میکرد، شاتر دوربینهای هوایی بود. دوربینهای هوایی ابعاد بزرگی دارند؛ چون باید تصاویر بزرگی را از محیط مدنظر ثبت کنند. تنها راه تصویربرداری بهینه با آنها، استفاده از شاترهای نوع FPS یا Focal Plane Shutter است. این شاترها از صفحهی مات شکافدار دربرابر صفحهی کانونی بهره میبرند. در چنین سبکی از عکسبرداری، کل فیلم بهیکباره درمعرض نور قرار نمیگیرد؛ درنتیجه، هرگونه حرکت ناگهانی تصویر را خراب میکند. در تصویربرداری هوایی، دوربین همیشه درمعرض حرکتهای ناگهانی قرار دارد. در جنگ جهانی اول نیز که اولینبار عکسبرداری هوایی در ابعاد وسیع انجام میشد، دوربینها مدام درحالحرکت و تکانخوردن بودند و ثبت تصاویر باکیفیت بسیار دشوار میشد.
شرمن اعتمادبهنفس زیادی در نوآوری و طراحی داشت. او به افسران سیگنال کورپس گفت شاتری برای عکاسی هوایی طراحی خواهد کرد. البته قطعا طرح مدنظر، بهسرعت آماده نمیشد. اینبار شرمن بهجای یک شب، دو سال زمان نیاز داشت تا اولین شاتر میانلنز را برای دوربینهای عظیم هوایی طراحی کند. تا آن زمان، جنگ پایان یافته و بازار نظامی برای دوربینهای هوایی تقریبا از بین رفته بود. بههرحال عکسبرداری هوایی کاربردهای دیگری پیدا کرد و هنوز عدهی زیادی بهدنبال دوربینهای باکیفیت برای این اهداف بودند. عکسبرداری از آسمان تأثیر زیادی بر صنعت نقشهبرداری گذاشت. بهعلاوه، کاربردهای دیگری همچون تصویربرداری باستانشناسی هم برای آن ترسیم شده بود. اولین دوربین شرمن که برپایهی شاتر نوآورانهی او توسعه یافته بود، در سال 1921 به محصولی کامل تبدیل شد. دوربین هوایی فیرچایلد اولین نمونهای بود که تصاویر هوایی را با کیفیت مناسبی ثبت میکرد. کمی بعد، نیروی هوایی ارتش ایالات متحده حاضر شده دو هزار دلار برای دوربین شرمن بپردازد. بهمرور دوربین او در میان نیروهای ارتش طرفداران زیادی پیدا کرد و به استاندارد عکسبرداری هوایی در نیروی دریایی و کل ارتش ایالات متحده تبدیل شد.
تصویر هوایی از نیویورک سیتی (1932) که در شرکت فیرچایلد ثبت شد. ورود به صنعت هوانوردی
شرمن فیرچایلد در جوانی با هاوارد هیوز آشنا و دوست شد. او نیز مانند بسیاری از جوانهای ثروتمند آمریکایی به میهمانیهای مجلل علاقه داشت و در دستهی جوانهای خوشگذران قرار میگرفت. شرمن تا پایان عمر دفترچهی خاطرات را با بلیتهای سینما و دعوتنامههایی پر کرده بود که در جوانی برای حضور در میهمانیها دریافت میکرد. تصور شرمن در سالهای جوانی در ستون زندگی ثروتمندان در اکثر روزنامههای آمریکایی دیده میشد. شرمن تنها با نگاهکردن به پیانیستها، نواختن پیانو را فراگرفت و از طرفداران جدی سبک جاز هم بود. دوستی فیرچایلد با هیوز اگرچه در میهمانیها شکل گرفته بود و در همان محیطها هم تقویت میشد؛ اما موضوع صحبتهای این دو نفر همیشه درباره کارآفرینی شکل میگرفت. آنها با دوستان خود به میهمانی میرفتند؛ ولی آنچنان گرم صحبت دربارهی ایدههای کارآفرینانه و خصوصا هوانوردی میشدند که بقیه را نادیده میگرفتند. همین صحبتها و ایدهپردازیهای فراوان فیرچایلد درکنار هیوز، توسعهی کسبوکار او را از تولید دوربین به نقشهبرداری در پی داشت. فیرچالید اولین کسی بود که نقشهی هوایی نیویورکسیتی را آماده کرد؛ نقشهای بزرگ با طول حدود سه متر که تمامی جزئیات شهر را در تصاویر هوایی بهنمایش میگذاشت. خلبانهای شرکت شرمن که وظیفهی پرواز برفراز شهرها و عکسبرداری برای طراحی نقشه را برعهده داشتند، پس از مدتی از اشکالات و کمبود امکانات در هواپیماهای خود شکایت کردند. فیرچایلد در مسیر همان خلاقیت و نوآوری همیشگی، تصمیم گرفت بهطور بهینه به صنعت جدید و توسعهی هواپیماهای وارد شود. اولین هواپیمایی که او طراحی کرد، بهنام FC-1 شاخته شد که در دستهی تکباله قرار میگرفت و کابین محافظتشده دربرابر باد و سرما داشت. خلبانهای فیرچایلد از پرواز با هواپیمای جدید لذت میبردند و البته کار آسانی در پرواز برای عکسبرداری هوایی داشتند. پرواز در ارتفاع مشخص، مسیر تکراری رفتوبرگشتی، وضعیت آبوهوایی ایدئال و بدون مقصد و احتمال گمشدن، کار خلبانها را آسان میکرد.
F-46 روش دورامولد برای تولید قطعات سبک بهکار میرفت. کلارک اعتقاد داشت با این روش میتوان تختههای چندلایهی چوبی را زیرفشار و در قالبی تولید و سپس با چسبهای پلاستیکی بههم متصل کرد. روش او با هدف ساختن بدنه و دم هواپیما بهصورت یکپارچه توسعه یافته بود. فیرچایلد طرح کلارک را خرید و برای ساختن اولین نمونهها نیز خود او را استخدام کرد؛ روند دیگری که از عطش سیریناپذیر او برای تبدیل ایدههای نوآورانه به کسبوکار حکایت میکرد. درپایان دههی 1930، اولین هواپیما با روش دورامولد بهنام F-46 ساخته شد. این هواپیما زیبا و سبک و بسیار سریع با طراحی تکباله در پایین کابین بود که مخصوص بازار هواپیماهای شخصی طراحی شده بود. در بدنهی این هواپیما، اثری از پیچومهره و جوش نبود و سطحی کاملا صیقلی داشت. فیرچایلد عطش سیریناپذیری برای سرمایهگذاری در ایدههای نوآورانه داشت
ایدهی هواپیمای چوبی کلارک و فیرچالید هم به موفقیت چندانی نرسید و هیچکس تمایل نداشت هواپیمای چوبی بخرد. فیرچالید بهخوبی فناوری را درک میکرد و عشق زیادی به تجربه و آزمایشهای جدید نشان میداد. از همه مهمتر، به حل مسئله علاقهمند بود. دراینمیان، کمبود اطلاعات و تحقیقات از بازار ضربههای اصلی را به بدنهی کسبوکار فیرچایلد وارد میکرد. او اطلاع چندانی از تمایل مشتریان و روندهای بازار نداشت و تیم مناسبی هم برای این کار استخدام نمیکرد. بازار هوانوردی در آن سالها بهسمت هواپیماهای بزرگتر با ظرفیت بیشتر حرکت میکرد و آلومینیم حس امنیت بههمراه سبکی را بهخوبی برای سرنشینان هواپیما بههمراه داشت. در همان دورانی که فیرچایلد مشغول طراحی هواپیمای چوبی بود، دونالد داگلاس هواپیمای تاریخی DC-1 را هممسیر با نیاز و تمایل بازار طراحی میکرد. تنها فردی که به ایدهی هواپیمای چوبی فیرچایلد تمایل نشان داد، هاوارد هیوز بود که براساس همان طرح، کشتی هوایی غولپیکر Spruce Goose را طراحی کرد. خود فیرچایلد هم از طرح نوآورانهی کلارک در ساخت دم هواپیمای آموزشی PT-19 استفاده کرد. طراحی چوبی سبک برای هواپیماهای کوچکتر بسیار مناسب بود.
تصور فیرچایلد روی جلد مجلهی تایم جنگ جهانی دوم و عبور از بحران اقتصادی
دههی 1930، با بحرانهای اقتصادی برای فیرچایلد و هر فعال دیگر دنیای کسبوکار همراه بود. اگرچه کسبوکار دوربین او وضعیت مناسب و پایداری سپری میکرد، تمایل زیادی به خرید هواپیما در بازار وجود نداشت. او با طراحی هواپیمایی چهارنفره بهنام F-24 و فروش تقریبا موفق آن، توانست شرکت هواپیماسازی خود را سر پا نگه دارد. بیش از 1،500 فروند از این هواپیما در دهههای 1930 و 1940 ساخته شد. راحتی و زیبایی طراحی هواپیماهای جدید فیرچایلد بازار خود را برای آنها فراهم کرده بود. هواپیمای F-24 در دو مدل مجهز به موتور 200 اسببخاری Ranger یا 164 اسببخاری Warner Scarab تولید میشدند. ریموند لووی طراح داخلی بدنهی هواپیما بود. برخی خلبانها اعتقاد داشتند راحتی هواپیمای F-24 بهحدی است که گویی در اتاق نشیمن در حال پرواز هستید. بسیاری از مورخان صنعت هوانوردی به سهولت پرواز با F-24 اذعان کردهاند؛ بههمیندلیل، بسیاری از هنرپیشههای هالیوود و چهرههای مشهور این هواپیما را خریدند که از میان آنها میتوان به جیمی استوارت ، رابرت تیلور ، تایرون پاور و مری پیکفورد اشاره کرد. هواپیماهای F-24 در جنگ جهانی دوم نیز مشتری داشتند و ارتش ایالات متحده از آنها بهعنوان هواپیمای امدادرسان استفاده میکرد. البته در برخی موارد نیز، از همین هواپیماها برای بمباران قایقهای جنگی آلمانی استفاده شد. جنگ جهانی دوم حکم نجات صنعت هوانوردی را داشت و شرکت فیرچایلد نیز از این فرصت استفاده کرد. شرمن در سال 1939 در رقابت با 17 تولیدکنندهی دیگر صنعت هوانوردی، موفق شد با ارتش ایالات متحده قراردادی برای ساخت هواپیمای آموزشی جدید موسوم به PT-19 منعقد کند. مورخان جنگ جهانی دوم ادعا میکنند این هواپیما بیش از هر هواپیمای دیگر، خلبان جنگی تربیت کرده است. فیرچایلد و پیمانکارهایش در جنگ جهانی دوم، حدود هشتهزار فروند هواپیمای PT-19 تولید کردند.
هواپیمای C-82 با وجود موفقیتهای نسبی، مشکلات بحرانی داشت. بخشهای دوقلو در دو طرف بدنه ضعیف بودند و عموما در پرواز از بدنهی اصلی جدا میشدند. همین ضعف خسارتهای مالی و جانی زیادی در پروژههای عملیاتی به ارتش تحمیل کرد. فیرچایلد کمی طراحی هواپیما را تغییر داد و آن را با موتورهای قدرتمندتر تقویت کرد. تغییرات جدید بهحدی جدی بودند که هواپیما با نام جدید C-119 یا Dollar Nineteen معرفی شد. این پرندهی غولپیکر توانایی حمل همهی نیازهای نظامی را داشت و در جنگهای کره و ویتنام، نقش مهمی در نبردهای هوایی ایفا کرد. حدود 1،100 فروند هواپیمای C-119 طراحی و ساخته شد که آن را به یکی از محصولات موفق فیرچایلد تبدیل کرد.
فیرچایلد در دوران شکوفایی شرکت هواپیماسازی، مانند گذشته در ساختارهای مدریت و عملیاتی آن دخیل نبود. در آن سالها، او دو شرکت در فهرست فورچن 500 داشت و موفقیتهای درخورتوجهی در دنیای کسبوکار تجربه میکرد و بیش از 30 هزار نفر در شرکتهای او مشغول به کار بودند. بااینحال، علاقهی همیشگی به نوآوری و ایدههای جدید در قلبش زنده بود و او را به پیمودن مسیرهای جدید تشویق میکرد. فیرچایلد در خانهای در منهتن زندگی میکرد که در طراحی آن هم با طراح مشهور، جورج نلسون ، همکاری کرده بود. او عمارتی هم در لانگآیلند داشت که به زمین تنیس مسقف و فناوریهای مدرن گرمایشی و سرمایشی مجهز بود. همانطورکه گفته شد، شرمن فیرچایلد علاقهی زیادی به موسیقی جاز داشت و ایدهی نوآورانهی بعدیاش هم حول همین علاقه شکل گرفت. او اعتقاد داشت کیفیت ضبط موسیقی هنوز ظرفیتهای زیادی برای بهبود دارد؛ بههمیندلیل، شرکت Fairchild Recording Equipment را تأسیس کرد. شرمن محصولات نوآورانه را طبق ایدهها و دیدگاههای شخصی خودش طراحی و تولید میکرد؛ محصولاتی که با وجود قیمت گران، موفقیتهای درخورتوجهی در صنعت ضبط موسیقی تجربه کردند. عطش سیریناپذیر شرمن فیرچایلد برای ایدههای نوآورانه به سرمایهگذاریهای سنگین در صنایع گوناگون میانجامید. او پس از ساخت محصولات موفق ضبط موسیقی، بهدنبال بهبود فناوری تصویربرداری استودیویی بود و بازهم با راهاندازی شرکت، افرادی برای توسعهی ایدهاش استخدام کرد. آنتونی براندت ، نویسندهی داستان زندگی شرمن که مدتی هم در شرکت او کار میکرد، روایت جالبی از ایدهپردازیهایش دارد. او میگوید: شرمن احتمالا از همان ابتدا میدانست ایدهی دوربین استودیویی به موفقیت مالی نمیرسد؛ اما اهمیتی به این جنبه نمیداد. شرمن فیرچالید در میانهی قرن بیستم بهدنبال صنعت و نوآوری جدیدی برای سرمایهگذاری و فعالیت بود؛ البته هنوز بخش هواپیماسازی کسبوکار او با قدرت به فعالیت ادامه میداد. فیرچایلد هواپیمای مسافربری Fokker F-27 Freindship را در سال 1956 طراحی و تولید کرد. این هواپیما در همکاری با شرکت هلندی فوکر طراحی و بهعنوان اولین هواپیمای آمریکایی وارد خطوط هواپیمایی شد. ناگفته نماند نسخهای دیگر از همان پرونده بهنام FH-227 نیز طراحی شد.
ویلیام شاکلی ، از پیشگامان صنعت نیمههادی، توانایی فراوانی در جذب استعدادهای فنی داشت. او گروهی از مهندسان خبره را در شرکتش استخدام کرده بود؛ اما بهدلیل مدیریت غلط، اکثر آنها بهمرور تصمیم گرفتند از شرکت خارج شوند. گروهی که بعدها به «هشت خائن» مشهور شدند، شامل مهندسان باسابقهی صنعت نیمههادی همچون رابرت نویس و گوردون مور بود که شاکلی را با هدف راهاندازی شرکتی مستقل ترک کردند. نویس که مدیریت تیم را برعهده داشت، برای جذب سرمایهگذار با فیرچایلد وارد مذاکره شد.
در سال 1960، دستاورد بزرگ بعدی در شرکت فیرچالید رخ داد و اولین مدار مجهز به چهار ترانزیستور روی یک ویفر تکی سیلیکون ساخته شد و اولین مدارمجتمع سیلیکونی تاریخ با نام فیرچایلد گره خورد. شرکت Fairchild Semiconductor تا آن زمان از 12 کارمند به 12 هزار کارمند رسیده بود و درآمد سالانه 130 میلیون دلاری داشت. دههی 1960، با توسعهی فعالیتها و بازار هدف شرکت فیرچایلد همراه بود. نویس درکنار همکارانش، انواع نوآوری را در صنعت رو به رشد پیاده میکرد و بهمرور، زیرمجموعههای شرکت در مناطق دیگر جهان راهاندازی شد. با وجود تمام موفقیتها، فرهنگ سازمانی در شرکت عظیم فیرچایلد با مشکلاتی روبهرو بود و زیرمجموعهی نیمههادی، از همین مشکلات ضربه میخورد. در سال 1967، اولین بحرانهای مالی هم به شرکت وارد شد و رابرت نویس و گوردون مور در سالهای پایانی دهه بهعنوان آخرین بنیانگذاران از فیرچایلد خارج شدند.
شرمن فیرچایلد هیچگاه ازدواج نکرد و فرزندی هم نداشت و عمدهی زمان زندگی خود را صرف فعالیتهای نوآورانه و سرمایهگذاری کرد. علاوهبر فناوری، معماری، آشپزی، موسیقی جاز، رقص، فلسفه و تنیس هم از علاقهمندیهای فیرچایلد بودند. بنیاد شرمن فیرچایلد سازمانی غیرانتفاعی بود که این کارآفرین و سرمایهگذار بزرگ آمریکایی در سال 1955 راهاندازی کرد. ساختمان مرکزی بنیاد در چویچیس مریلند قرار دارد و هنوز هم کمکهزینههایی به افراد نیازمند اهدا میکند. مقالههای مرتبط:
بیوگرافی هاوارد هیوز؛ هوانورد، تاجر، فیلمساز بیوگرافی رابرت نویس، مخترع مدار مجتمع و همبنیانگذار اینتل بیوگرافی گوردون مور، موسس اینتل و خالق قانون مور بیوگرافی ویلیام شاکلی، مخترع ترانزیستور و منفورترین کارآفرین سیلیکونولی
شرمن فیرچایلد در 28 مارس 1971 از دنیا رفت. او پیش از مرگ بهعلت بیماری طولانیمدت در بیمارستان روزولت نیویورک بستری بود. جسدش فیرچایلد در گورستان گرینوود نیویورک دفن شد. میراث فیرچایلد به 50 نفر از اعضای فامیل و دوستان و کارمندان سابقش رسید. او در زمان مرگ حدود 200 میلیون دلار دارایی داشت که البته اکثر آن به بنیاد خیریهی شرمن فیرچایلد اهدا شده بود. شرمن فیرچایلد به پاس خدمات ارزشمندش به صنعت هوانوردی، عضو مؤسسهی علوم هوانوردی و انجمن سلطنتی هوانوردی بود. مؤسسهی اسمیثسونین از تلاشهای فیرچایلد بسیار قدردانی کرده است. در سال 1979، نام او وارد تالار افتخارات هوانوردی ایالات متحده شد.