بزرگنمايي:

آریا جوان - خراسان / اهل برنامه‌ریزی و تلاش هستم بنابراین به محض این‌که یک مشکل غیرمترقبه در زندگی‌ام به وجود می‌آید، می‌ترسم و آن‌قدر استرسی می شوم که کل روزم خراب و به غر زدن سپری می‌شود. می‌دانم که اشتباه است اما نمی‌توانم مدیریتش کنم و بعد از هر مشکلی، فکر می‌کنم که دنیا به آخر رسیده است. واقعا باید چه کار کنم و چطور به خودم آرامش بدهم؟
پاسخ
مخاطب گرامی، با توجه به متن پیامک‌تان که کلمه ترس در آن دیده می‌شود، باید بدانید که ترس عامل اصلی تمام استرس‌ها و اضطراب‌هاست. اگر بتوانید ترس را در خود از بین ببرید به راحتی استرس را از بین خواهید برد. ما در واقع در زندگی از چیزی می‌ترسیم که یا اصلاً وجود ندارد یا این که احتمال به وجود آمدن آن کمتر از 50 درصد است پس چرا ترس؟
نابود کردن ترس با تفکر مثبت
در این جاست که به جمله معروف تفکر مثبت اساس موفقیت است، می‌رسیم. شما با تفکر مثبت خودتان راجع به هر چیز و هر موقعیتی به راحتی می‌توانید ترس خود از آن موقعیت را از بین ببرید، استرس و اضطراب‌هایی که ناگهان به آن دچار می‌‌شویم، می‌تواند دلایل ژنتیکی داشته باشد یا عوامل جسمی و روحی هم در آن دخیل باشد. تنش‌ها و ناملایمات روزمره تقریباً یکی دیگر از عوامل به‌وجودآورنده استرس است که علایمی مانند تپش قلب، احساس خفگی، سر درد، فشار خون بالا، سوزش معده و مشکل در تنفس را شامل می‌شود. اکنون که علایم و حالت های استرس و اضطراب بر شما آشکار شد باید به دنبال راه‌های مهار آن باشید.
این‌قدر به مشکلات فکر نکنید
گفته‌اید که بعد از مواجه شدن با هر مشکلی، کل روزم خراب و به غر زدن سپری می‌شود. نخستین‌گام برای حل این مشکل قبول آن است. اگر احساس می‌کنید که نمی‌توانید ذهن خود را نسبت به افکار بیش از اندازه کنترل کنید و این موضوع در کاهش شادی، تصمیم‌گیری، انجام کارها یا تشکیل روابط عاطفی شما تاثیرگذار است؛ پس بپذیرید که مشکل دارید. اگر هر زمانی که اتفاق بدی می‌افتد، خود را در دام افسردگی می بینید، شما مشکل دارید. انکار مشکل و سرخود را درون برف پنهان کردن به وضعیت بدتر شما منجر خواهد شد.
الگوهای وسواسی فکری را تغییر دهید
هنگامی که پذیرفتید بیش از حد فکر می‌کنید، خود را ببخشید چون مغز انسان تمایل طبیعی به تفکر بیش از حد دارد. بنابراین هنگامی که در اثر یک رخداد دچار استرس می‌شوید سیر افکار منفی که هیچ‌ربطی به موضوع اصلی ندارد به ذهن شما سرازیر می‌شود و این مسئله بسیار طبیعی و ممکن است برای همه رخ دهد. حال با دانستن این وضع طبیعی که مغزتان برای متصل کردن رویدادها به هم تلاش می‌کند، می‌توانید آگاهانه شروع به حل مشکل خود کنید. همچنین شما به بیرون راندن الگوهای وسواسی فکری نیاز دارید تا وضعیت حضور در زمان حال در شما به جریان افتد. در این موارد پیاده‌روی سریع، دوچرخه‌سواری طولانی، شنا و دویدن می‌تواند مفید باشد و علاوه بر فعالیت فیزیکی، تمرین‌هایی هم که باعث تحریک مغز می‌شود برای هدایت و تغییر مناسب الگوهای فکری موثر است مانند: یادگیری موسیقی، زبان و ... .
نویسنده : بنفشه دولت‌آبادی | مشاوره ‌خانواده