بزرگنمايي:

آریا جوان - ورزش 3 / در فصل آخر حضور در هرتابرلین کار برای علی دایی سخت شده بود؛ تا جایی که او در یک گفتگوی میکسدزونی با شبکه ARD به زبانی آلمانی از سرمربی هرتا انتقاد کرد که چرا به او بازی نمی‌دهد؟
داستان علی دایی و بوندسلیگا فراتر از یک هایلایت چند دقیقه ای است اما اگر تصاویر گل های او در لیگ آلمان را تماشا کنید، احتمالا دایی برای شما شبیه به بازیکنی می‌شود در حد و اندازه زلاتان ابراهیموویچ؛ مهاجم تنومند و بلند قامتی که مظهر خواستن و شکستن رکوردهاست. او از ابتدای فصل 97 تا پایان سال 2002 در بوندسلیگا بازی کرد و بعد از پنج سال لیگ فوتبال این کشور را به مقصد الشباب امارات ترک کرد.
نکته مهم درباره دایی این بود که او خیلی دیر و در سن 28 سالگی به فوتبال اروپا منتقل شد و همانطور که فوتبالش در سطح بالا دیر آغاز شده، با تاخیر زیاد به عنوان یک لژیونر در بوندسلیگا حضور پیدا کرد و این مسئله به عنوان یک عامل منفی در رقابتش با سایر مهاجمان هم دسته اش عمل می‌کرد و اگرچه او هرگز در رقابت با هیچ بازیکنی پا پس نکشید؛ چه در آرمینیا بیله فلد که در اولین فصل حضورش در بوندسلیگا 7 گل به ثمر رساند . چه در بایرن که در یک فصل رویایی تا کسب سه گانه پیش رفت و چه در سه سالی که عضو هرتابرلین بود و اگرچه گل های زیادی برای تیمش به ثمر نرساند اما نمایش نسبتا خوبی از خود به جای گذاشت و خاطرات فوق العاده ای را از خود ثبت کرد: به خصوص با درخششی که در رقابت های اروپایی مقابل چلسی و میلان داشت و به این دو غول اروپایی گل زد.
دستاورد دایی در فوتبال آلمان در قابل توجه است. او در بایرنی بازی کرده که مملو از ستاره و چهره های ملی پوش بوده. تیمی با دو مهاجم آلمانی ملی پوش سیکلر و یانکر و همچنین یک مهاجم برزیلی همه کاره (جووانی البر) و رقبای دیگری که بازی ثابت در حضور آن ها کار دشواری بود. اما علی دایی با اعتماد به نفس گل های خوبی برای بایرن مونیخ زد و به عنوان یک بازیکن موثر حتی شانس بازی در فینال لیگ قهرمانان اروپا را هم داشت که در نهایت در بازی خاطره انگیز بارسلونا 90 دقیقه روی نیمکت نشست و شکست دراماتیک تیمش را مقابل منچستریونایتد تماشا و در پایان نیز مدالش را از دست رییس یوفا دریافت کرد.
دایی که بعد از یک سال حضور در آرمینیا بیله فلد به بایرن مونیخ فروخته شده بود، با درخشش در بایرن مورد توجه هرتا قرار گرفت تا باوارایی ها با فروش او به سود هنگفتی دست پیدا کند و علی دایی پیراهن تیم آبی و سفیدپوش پایتخت آلمان را برتن کند. این انتقال البته کار ساده ای نبود چرا که در تیم هرتا، میشاییل پریتس مهاجم آن روزهای باشگاه چشم و چراغ برلینی ها بود. همانطور که او در حال حاضر به مدیرفنی و مرد اول این باشگاه تبدیل شده است.
دایی و پریتس سبک های مشابهی داشتند و حضور هردوی آن ها دردسرهایی را برایشان ایجاد میکرد. بنابراین هرتا بعد از یک سال به فکر خرید آلکس آلوز مهاجم برزیلی افتاد و همین مسئله باعث شد به دایی فرصت کمتری برای بازی برسد. مهاجمی که در تمام دوران حضورش در فوتبال آلمان این مشکل را داشت که بازی های باشگاهی را برای حضور در فوتبال ملی که تقویم هماهنگی با هم نداشتند، ترک می‌کرد.این مسائل و البته افزایش سن علی دایی باعث شدند که هرتا به مرور به فکر قطع همکاری با دایی بیفتد و این مهاجم اردبیلی که از شهرت بسزایی در فوتبال آلمان برخوردار بود، در نهایت آلمان را به مقصد امارات ترک کرد تا در سن 34 سالگی دوره جدیدی برای شهریار در منطقه خاورمیانه آغاز شود.
اما آخرین گل علی دایی در فوتبال آلمان یک گل تماشایی و استثنایی است که کمتر تصویری از آن در شبکه های اجتماعی موجود است. دایی این گل را با یک شوت مهارنشدنی از پشت محوطه جریمه وارد دروازه اشتوتگارت کرد تا هرتا با دو گل برنده مسابقه باشد. او در پایان بازی در گفتگو با خبرنگار شبکه ARD که از او در مورد حضورش در ترکیب سوال می‌کرد، سرمربی تیم یورگن روبر را زیر سوال برد که باوجود آمادگی از وی کمتر استفاده می‌کند. شاید همین مصاحبه تصمیم باشگاه برای جدایی از دایی را به مرحله قطعیت برد.البته خود دایی هم به تازگی پدر را از دست داده و دوست داشت بیشتر در کنار خانواده اش باشد.
نکته جالب در مورد آخرین گل دایی مغلوب کردن تیمو هیلده‌براند گلر ملی پوش فوتبال آلمان است، در حالی که در ترکیب اشتوتگارت ستاره هایی مثل کراسیمیر بالاکوف بلغارستانی و همچنین زوونیمیر سولدوی کروات حضور داشتند.
آن روزها هرتا هم تیم پرستاره ای بود و چهره هایی چون برایان روی، سباستین دایسلر، اشتفان باینلیش، گابور کرالی و الکس آلوز در ترکیب این تیم به میدان می‌رفتند. دایی در این بازی به عنوان بازیکن ذخیره در دقیقه 56 وارد زمین و در دقیقه 77 موفق به گلزنی شد؛ گلی که هرگز از ذهن رالف رانگنیک سرمربی آن روزهای اشتوتگارت که قرار است سرمربی میلان شود نخواهد رفت؛همانطور که گری نویل تنه به تنه شدنها با دایی را هرگز از ذهن نبرده است!