آریا جوان - محمود احمدی‌نژاد با نامه‌ها و مصاحبه‌های جنجالی‌اش تلاش می کند پایگاه رای خود را به طبقه‌های متوسط و روشنفکر جامعه توسعه دهد اما آیا روشی که در پی گرفته، راه به جایی می‌برد؟

به گزارش خبر فوری ، مصاحبه محمود احمدی نژاد ، رئیس جمهور سابق کشورمان با رادیو آزادی (رادیو اروپای آزاد / رادیو آزادی؛ رسانه ای که رادیو فردا بخش فارسی آن است) جنجال بزرگی آفرید(مصاحبه را اینجا بخوانید). محمود این بار چنان مرزها را جا به جا کرد که حیرت بسیاری را برانگیخت. به قول یک نویسنده او همان احمدی نژاد سابق است؛ آماده برای جابه جایی مرزها.
عملیات احمدی نژاد از چند ماه پیش آغاز شد. زدن توییت‌های انگلیسی درباره تنیس زنان یا یک باشگاه آمریکایی، آغاز کار مرد جنجالی این روزهای ایران بود. او سپس سعی کرد از طریق مصاحبه با رسانه‌های مشهور آمریکایی به مقام گذشته اش بازگردد. نامه جنجالی او به محمد بن سلمان( ولیعهد عربستان سعودی) و برادر خطاب کردنش و نیز مصاحبه عجیب و پر سر و صدایش درباره موسیقی بیش از پیش او را به سر زبان‌ها انداخت. با این حال، هیچ یک از اقدامات او مانند مصاحبه اش با رادیو آزادی جنجالی نبودند.

اما احمدی نژاد به دنبال چیست؟ بسیاری معتقدند او به دنبال بازگشت به قدرت است و قصد دارد هر طور که شده با جلب توجه مردم و رسانه‌ها در انتخابات 1400 شرکت کند ( اینجا بخوانید). چه این گزاره درست باشد چه نه؛ یک چیز مشخص است. احمدی نژاد راه تبلیغاتی‌اش را تغییر داده است. او در آستانه انتخابات سال 1400 دچار یک چرخش استراتژیک شده است.
خارجی‌ها و داخلی‌ها درباره اقدام اخیر احمدی نژاد چه گفتند؟

برای فهم دقیق موضوع، بیایید به عنوان مقدمه هم که شده نگاهی به عناوین خبری خبرگزاری‌های خارجی و داخلی در پوشش گفتگوی احمدی نژاد داشته باشیم.
نیوزویک در گزارش خود درباره مصاحبه احمدی‌نژاد با رادیو آزادی نوشت: "رئیس جمهور سابق ایران درحالی از توییتر استفاده می‌کند که این شبکه در زمان ریاست جمهوری خودش فیلتر شد". دیلی بیست نیز در گزارش خودش نوشت: " احمدی‌نژاد باب مذاکرات هسته ای را باز می‌کند؟". به جز این، بسیاری از رسانه‌های عربی و انگلیسی دیگر نیز از تناقضات اظهارات احمدی نژاد سخن گفته و آنها را متناقض با اقداماتش در طول 8 سال ریاست جمهوری بر ایران دانستند.
از طرف دیگر، در داخل نیز، حملات تندی به رئیس جمهور سابق ایران شد. رسانه‌های اصول گرا و اصلاح طلب یک صدا به احمدی نژاد حمله کرده و مصاحبه او را با یک شبکه معاند مورد انتقاد قرار دادند.
دار این میان، خبرآنلاین در گزارش خودش بر یک موضوع تاکید بسیاری کرد؛ اینکه احمدی نژاد تقریبا در هر مورد و سوالی، جوابی نامشخص داده و مساله را انکار کرده است. نویسنده گزارش نوشت: " { احمدی نژاد} حرف تازه ای برای گفتن ندارد. او همان آدم قبلی است. خودش این را تلویحا در میان صحبت هایش تایید می‌کند. تقریبا هر سوالی که خبرنگار از او می پرسد را انکار می‌کند. البته با تکرار این جمله که باید به فکر مسائل امروز باشیم خود را آدم به روزی نشان دهد. با این حال وقتی از او پرسیده می‌شود: «در دو دوره ریاست جمهوری‌تان کاری کردید یا حرفی زدید که از آن پشیمان باشید؟» می‌گوید: «چرا باید پشیمان باشم؟» و همه کارهایش را اصولی می‌داند! این آخرین پرده از صحبت های محمود احمدی‌نژاد است که اخیرا با «رادیو فردا» به گفت و گو نشسته است."
این انکار و تناقض در گفتار شاه کلید تحلیل رسانه های داخلی و خارجی در پوشش مصاحبه احمدی نژاد با رادیو آزادی بود.
چرا احمدی نژاد در تله افتاده است؟

اما چرا احمدی نژاد دائما در حال انکار است؟ پاسخ مشخص است. پرونده او در زمینه‌های جدیدی که بر آن تاکید دارد سیاه است. محمود احمدی نژاد که بود؟ او پدیده ای بود که در سال 1384 با شعار عدالت و برابری و به خصوص توجه به طبقات مستضعف به قدرت رسید. او در تمام این سالها با این شعار توانست پیش رفته و طرفدارانش را بیشتر کند. در سال 88 نیز با همین عقاید و اظهارات توانست پیروز انتخابات شود.
بعد از سال 92 و کناره گیری از قدرت اما او به ناگهان تغییر فاز داد. او به جای طبقه ضعیف و مستضعف به دنبال جذب طبقه متوسط گردید؛ همان طبقه ای که به علت وقایع سال 88 نسبت به او احساس بدی داشته و ذاتا او را دوست نداشت و ندارد. اقدامات او را در این مدت نگاه کنید. احمدی نژاد دیگر آن کاپشن پوشی نیست که در محلات فقیر نشین شهرها و روستاها رفته و با مردم کم بضاعت همدردی می‌کند. او از مذاکره با ترامپ صحبت می‌کند. به بن سلمان نامه می‌نویسد؛ با توییت‌هایش سعی در جذب خارجی‌ها دارد و به خصوص با صحبت‌هایش در مورد موسیقی در تلاش است دل روشنفکران و هنرمندان را نیز به دست آورد.
اما نکته این است که رئیس جمهور سابق به دنبال برافراشتن پرچمش بر ساختمانی است که مدتها پیش، خود ویرانش کرده است. سابقه او در برخورد با مطبوعات، موسیقی‌دان‌ها، هنرمندان و به طور کلی طبقه متوسط خوب نبوده است. شاید علت واکنش تند کاربران توییتر( که غالبا جوانان طبقه متوسط را شامل می‌شود) به مصاحبه احمدی نژاد با رادیو فردا نیز همین باشد( اینجا بخوانید).
علت انکار دائمی رئیس جمهور سابق ایران نیز در مصاحبه هایش همین است. مصاحبه کننده دائما روی نقطه ضعف‌هایش تمرکز می‌کند. از فیلترینگ می‌گوید، از نگاه امنیتی، از سانسور و... . احمدی نژاد در این تله چاره دیگری جز انکار ندارد. او دیگر آن جوان پرشور سال 84 نیست که هیچ گزکی دست کسی نداده باشد. او 8 سال سابقه اجرایی در عالی‌ترین سطح را دارد. این 8 سال زمینه را برای رسانه‌هایی که دغدغه طبقه متوسط را دارند( یا تظاهر می‌کنند که دارند) فراهم می‌کند که به او حمله کنند و او نیز چاره ای جز فرار از سابقه خود ندارد. نگاهی دیگر به عناوین رسانه‎های خارجی بیندازید. آنها دائما تناقضات احمدی نژاد را به رخش می‌کشند. تمرکز روی توییتر، سانسور، مذاکره و دیپلماسی همه و همه پاشنه آشیل‌های محمود احمدی نژاد هستند.
راهی که به ترکستان می‌رسد

واقعیت آن است که مصاحبه‌های مفصل و کوتاه رئیس جمهور سابق به کارش نمی‌آید. مخاطبان و طرفداران او نه در کیلومترها آن طرف‌تر یا دانشگاه‌ها و آپارتمان‌های شهرهای بزرگ، بلکه در دل اقشار ضعیف و محلات پایین شهرهای کوچک و فقیر ایران هستند. او شعارهای اصلاح‌طلبانه بلد نیست. نمی‌تواند دل دانشجوها را به دست آورد. قادر نیست بدون اینکه یادآور عملکرد ضعیف خودش باشد از موسیقی و مطبوعات حرف بزند. در عوض استاد جلب توجه اقشار ضعیف است. شعارهای عدالت محورانه ی او هنوز هم طرفداران خاص خودش را دارد. طرفداران بالقوه او در روستاها و حاشیه شهرها بدون اینکه متوجه مصاحبه‌های عجیب و غریبش با سایت‌های خارجی و داخلی باشند، غرق در مشکلات خود هستند و خبری هم از فعالیت‌های مجازی او و توییت‌هایش ندارند. اینکه احمدی نژاد واقعا درد طبقات ضعیف را دارد و نیز قادر است مشکلات آنها را حل کند مساله ای است که باید جدا به آن پرداخته شود. فی الحال یک چیز مشخص است: رئیس جمهور سابق ایران راه را اشتباه رفته است. مسیر فعلی او قبل از سال 1400 به ترکستان می‌رسد.