مرحوم راستگو با روان شناسی کودک رشد و تربیتی آشنا بود
دختران
بزرگنمايي:
آریا جوان - خراسان / حجت الاسلام متقیزاده، همکار و دوست دیرینه حجت الاسلام راستگو از سبک زندگی ایشان و شیوه های تربیتی اش میگوید.
یک هفته از درگذشت عمو راستگوی دانشآموزان دهههای 60 و 70 سپری شد. استادی فعال، نوگرا، خلاق، مبتکر، هنرمند و از نظر اخلاقی خوشبرخورد و گشادهرو که دانشآموزان را صرفا با یک جلسه آموزشی و تربیتی جذب خود میکرد. این شور و شوق برای دانشآموزانی هم که از تلویزیون نظارهگر برنامههایش بودند صدق میکرد و نوجوانان آن زمان هیچگاه برنامههای تلویزیونی او را از دست نمیدادند. در ادامه با حجتالاسلاموالمسلمین عبدا... متقیزاده، عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیما، مدرس علوم اجتماعی و ارتباطات اسلامی و کسی که نزدیک به 35 سال با مرحوم راستگو معاشرت داشته ،درباره خصوصیات اخلاقی فردی و کاری آن بزرگوار، گفتوگو کردیم.
در اولین دیدارم، مجذوب استاد راستگو شدم
حجت الاسلام متقیزاده درباره نحوه آشنایی خود با مرحوم راستگو میگوید: «یادم میآید اولین دیدارمان در سازمان تبلیغات بود که از کلاسی بیرون میآمدم و ایشان را در راهرو دیدم. هر موقع حرکت میکردند تعداد زیادی از طلبهها دنبال ایشان راه میافتادند و ایشان هم خیلی ساده، مخلصانه و با خوش رویی رفتار میکرد. بعد از آن دیدار، دیگر از ایشان جدا نشدم و مجذوب کلام و اخلاقشان شدم. خود استاد راستگو میگفت مهارتی که من داشتم را از چندجا وام گرفتم، یکی از معلم دوران کودکیام که در روستای ما بود، کارشناسان کودک در رسانه و همچنین ابداعات خودم.»
دین را متناسب با فکر کودکان ارائه می داد
دوست 35 ساله مرحوم راستگو با اشاره به روشهای بدیع و خلاقانه او درباره تعلیم و تربیت کودکان و دانشآموزان میگوید: «ایشان با شیوههای مختلف تعلیم و تربیت مثل روانشناسی کودک، روانشناسی تربیتی، روانشناسی رشد و همچنین روانشناسی اجتماعی به خوبی آشنایی داشت. روشهای تاثیرپذیری، نفوذ و اقناع را به خوبی میدانست. هرچند دیگران وی را سرزنش میکردند که شما برای خنداندن بچهها نباید هرکاری بکنید و زبان خشکی را برای ارتباط با دانشآموزان به وی پیشنهاد میدادند ولی ایشان قبول نمیکرد و میگفت من روشم همین است که بتوانم اول با بچهها ارتباط برقرار کنم، بعد تاثیرگذاری داشته باشم. بعد ازهمه اینها، محتوای دین را متناسب با سطح فکرکودک و نوجوان ارائه دهم، همانطورکه انبیا این کار را کردند. آشنایی با زبان کودک را یک ارزش برای خود میدانست. بچهها عاشق وی بودند و به آنها اجازه میداد راحت حرفهایشان را بزنند. بین بچههای دهه 60 معروف است که ما آموزههای دینی را از برنامههای زیبا و شیرین آقای راستگو یاد گرفتیم، چون واقعا سرمایه گذاشت، عمرش را گذاشت.»
هیچوقت خستگی در این مرد ندیدم
در ادامه از حجتالاسلام متقیزاده درباره بارزترین خصوصیات اخلاقی استاد راستگو میپرسم که توضیح میدهد: «ایشان در حوزه مسائل دینی و مباحث تربیتی صاحبنظر بودند. این طور نبود که فقط مباحث را انتقال دهند. همچنین در تبلیغ دین قناعتی داشت که دیگران به زحمت نمیافتادند، مثلا نمیگفت بلندگو و امکانات و ... بیاورید، تا اینها نباشد من صحبت نمیکنم، به همین دلیل اگر شخصی از ایشان سوال میکرد، میگفت که بنشینیم کنار همین جوی و با هم صحبت کنیم! خیلی انسان بیآلایش و سادهای بود، خیلی خودمانی با دیگران ارتباط برقرارمیکرد، بدون هیچ تکلف و زحمتی. در همین تلویزیون بعضی از افراد با ایشان مخالفت میکردند که چرا این کارها را میکنی؟ برای آموزش به کودکان خیلی مرارتها کشید، خیلی تهمتها و حرفها شنید، ولی از پا درنیامد و روی پشتکارش ایستاد، هیچوقت خسته نشد، در واقع من هیچوقت خستگی در این مرد ندیدم و خستگی در وجودش معنا نداشت. شوخیاش اینطور بود که همیشه به بچههایی که در تلویزیون با او آشنا میشدند، میگفت که من عموی شماها هستم، حرف عمو را باید گوش کنید، چون شما بچههای من هستید. به همینخاطر به «عمو راستگو» معروف شد.»
بر آموزش مهارت انتقاد کردن به کودکان تاکید داشت
«بیان کردن آیات و قصههای قرآن به زبان روز و متناسب با فهم کودکان از روشهای جذاب عمو راستگو در آموزش بود»، متقیزاده با این مقدمه ادامه میدهد: «این روشها باعث میشد که مباحث در ذهن بچهها بماند. او بر استفاده از کلمات برای آموزش کودکان همیشه تاکید داشت و میگفت که کلمات را ساده، روان و لطیف کنید و به زبان کودک با او سخن بگویید. شما اگر کلمهای بگویید که کودک نتواند هضم اش کند، اساس و زیربنای تربیت اش لطمه میبیند. تاکید دیگرش بر آموزش مهارت انتقاد کردن و انتقادپذیری به کودکان در خانه، مدارس و مراکز تربیتی، رسانه و جامعه و حریتدادن به آنها بود، یعنی بتوانند حقشان را بخواهند. همیشه میگفت که کودکان مدیران آینده هستند و بر سرمایهگذاری زمانی، مالی و فرهنگی برای کودکان خیلی تاکید داشت. خود ایشان هم در بیان و رفتارش حریت داشت.»
از بارزترین خصوصیاتش، قناعت و اخلاص بود
استاد دانشگاه صدا و سیمای تهران در باره سبکزندگی و مناعت طبع استاد راستگو هم بیان میکند: «سبک زندگی ایشان هم منطبق بر مفاهیم دینی و قرآنی بود. یکی از خصوصیات بارز مرحوم راستگو، اخلاصی بود که خداوند به ایشان داده بود. خیلی اهل قناعت بود. همیشه به یاد دارم با ماشینهای عادی میآمد و میرفت، با تاکسی و اتوبوس رفت و آمد میکرد. اصلا برایش مهم نبود که مبلغی برای زحماتش به او داده شود و میگفت که اینها وظیفه من است. اگر اجرتی به ایشان میدادند، قبول میکرد ولی به یاد ندارم که درخواستدهنده مزد و اجرت باشد. نکته دیگر آن که اصلا برایش عنوان مهم نبود، آن چه که تنها برای او مهم بود و خودش هم همیشه میگفت این بود که من معلم کودکم و افتخارش وقتگذاشتن برای کودکان بود. همیشه میگفت اگر ما دنبال امکانات باشیم و بعد کار کنیم، این هنر نیست، هنر آن است که با کمترین امکانات بهرهوری داشته باشیم.»
روش قصهگوییاش منحصر به خودش بود
این استاد دانشگاه صداوسیما درباره قصهگویی و دیگر سبکهای آموزشی مرحوم راستگو هم میگوید: «روش قصهگویی ایشان اینطور بود که از یک ابتدایی شروع میکرد و کمکم اوج میگرفت و در همان اوج داستان را نگه میداشت که باز فردایش با بچهها تمرین کند و به تناسب ذهن کودک و اصول روان شناسی کودک پیش میرفت. این که اول نشانهگذاری میکرد، بعد آن نشانه را توسعه میداد، بعد کمکم یک مفهوم دینی را انتقال میداد. در همین بازی با کلماتی که ایشان در تلویزیون داشت، نشانههایی میگذاشت که بعد در ذهن کودک سوال میشد که این نشانهها چیست؟ با همین روش سوالات را از طریق کمک به کودکان پاسخ میگرفت و بعد خودش پاسخ بچهها را اصلاح میکرد. روش قصهگوییاش منحصر به خودش بود.»
نویسنده : صادق جهانی| خبرنگار
-
دوشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۹ - ۱۴:۳۸:۲۹
-
۱۷ بازديد
-
-
آریا جوان
لینک کوتاه:
https://www.aryajavan.ir/Fa/News/525341/