بزرگنمايي:
آریا جوان-
نام وودی آلن به گوش کمتر سینمادوستی ناآشناست. او در طی چندین دهه فعالیت هنری خود آثاری فراموشنشدنی خلق کرده و فیلمنامههای زیادی از خود به جای گذاشته است.این سینماگر محبوب که امروز اول دسامبر 2020 هشتادوپنجمین سالگرد تولدش را جشن میگیرد، هنوز هم خسته نشده و با آثاری تازه علاقمندان را به سینما میکشاند. بسیاری از هنرپیشههای معروف آمریکا و اروپا طعم همکاری با وودی آلن را چشیدهاند.
به نقل از دویچه وله، وودی آلن در خانوادهای یهودی در بروکلین (جنوب نیویورک) به دنیا آمد. خیلی زود استعداد او در شوخطبعی و طنزگویی آشکار شد. هنوز کودک بود که اولین طنزهای خود را برای نشر به روزنامهها فرستاد. اولین نوشتههای او در روزنامه نیویورکر منتشر شد. گفته میشود که او با نشر نوشتههای طنزآمیز در 16 سالگی بیشتر از پدر و مادر خود درآمد داشت.
چندی بعد که وودی آلن به شهرت رسید، مانند بیشتر طنزنویسان تصمیم گرفت کارهای خندهدار خود را در شوهای زنده روی صحنه تئاتر اجرا کند، اما به زودی متوجه شد که مردم تنها به قیافه بامزه او میخندند و نه به جوکهایی که برایشان تعریف میکند. از آن پس تصمیم گرفت قطعات طنز خود را به دیگران بدهد و خود به دنبال رسانهای باشد که بتواند هنر بازیگری او را نشان دهد.
وودی آلن که کار خود را در صحنههای برادوی (نیویورک) با گفتارها و نمایشهای خندهدار شروع کرده بود، در شوهای تئاتر و تلویزیون کمدینی بااستعداد و نوجو شناخته شد. نخستین فیلمهای او نیز کمدیهای هجوآمیز در نقد خطاها و حماقتهای بشری بودند، اما آثار بعدی او بیشتر تأملی در روابط گسیخته، فرصتهای از دست رفته و آرزوهای بر باد رفته هستند.
وودی آلن با نخستین فیلمهای کوچک و کمخرج خود، به عنوان چهرهی جوان و پرکار سینمای کمدی نامی شد. او در طول ده سال از 1965 تا 1975 فیلمهایی ساخت که میتوان آنها را کمدی سبک دانست که جز خنداندن تماشاگر هدفی نداشتند. او در چند زمینهی گوناگون استعداد داشت: هم سناریو مینوشت و هم کارگردانی میکرد. نمک و مزهی فیلمهایش وقتی بود که نقش اصلی فیلم را خود ایفا میکرد.
نخستین فیلمهای وودی آلن، به تأثیر از کمدیهای باب هوپ و جری لوئیس، کمدیهایی هستند با ریتم تند و پرتحرک، که طنز گفتاری نیز در آنها نقشی برجسته دارد: "پول رو بردار فرار کن! " (1969)، "انقلابی قلابی" (1971)، "اون قطعه رو دوباره بزن، سام! " (1972) و "عشق و مرگ" (1975).
وودی آلن، اهل فرهنگ و مطالعه است. او حتی در کمدیهای اولیه به دنبال ایدههایی عمیق و تأملانگیز میگشت. انتقاد اجتماعی و سیاسی، اشاره به فیلمهای معروف کلاسیک، از دانش سینمایی وسیع و اشتغالات ذهنی او حکایت داشت. همکاران وودی آلن و منتقدانی که با او آشنایی بیشتری داشتند، میدانستند که او دیر یا زود به جای کمدیهای سبک، به طنز عمیق و گزنده روی خواهد آورد.
نگاه وودی آلن روز به روز عمیقتر و تلختر شد و گاه به طنزی سیاه رسید. شاید تجارب شخصی وودی آلن در تلخ شدن لحن او بیتأثیر نبوده است، زیرا سیر و سلوک او را در بسیاری از فیلمها منعکس میبینیم. درونمایههای زندگی شخصی همیشه از مضمونهای آشنای سینمای وودی آلن بوده است.
کار اصلی وودی آلن که دستخط او در سینما شناخته میشود در اواخر دهه 1970 شکل گرفت، به ویژه با کارگردانی سه فیلم درباره شهر محبوبش نیویورک. این سه فیلم عبارتند از: آنی هال (1977)، زندگی درونی (1978) و منهتن (1979).
با این فیلمها او دامنهی سینمای خود را گسترش داد و توانست به سینمای دلخواه خود بپردازد. در این فیلمها که داستان مشخص و سرراستی ندارند، ماجراهای تلخ و شیرین از زندگی واقعی به هم آمیختهاند. بخشهایی از تجارب شخصی او، دلبستگی او به شهر زادگاهش نیویورک و همچنین گوشههایی از زندگی خصوصی اوست.
وودی آلن تنها به خاطر سینمایاش خبرساز نبوده است. او در سال 1997 در 62 سالگی با سون یی پروین 27 ساله، گامی که سبب شد سیل انتقادات به سوی او روانه شود.
وودی آلن، مانند برخی دیگر از سینماگران مستقل آمریکا، همواره ستایشگر سینمای اروپا بوده است. از اواخر دههی 1980 او کوشید برخی از رگههای سینمای اروپا را در آثار خود نشان دهد. او از سینماگران اروپایی، به ویژه به آثار اینگمار برگمن، سینماگر بزرگ سوئدی و فدریکو فلینی، فیلمساز بزرگ ایتالیا، عشق میورزد؛ اما چندین بار گفته است که هرگز نتوانسته فیلمی در سطح فیلمهای آن استادان بسازد.
در برخی از فیلمهای وودی آلن ارجاعات و کنایههای جالبی به سینمای کلاسیک اروپا دیده میشود. آخرین نمونهی آن فیلم "ویکی کریستینا بارسلونا" است که در آن ارجاعاتی به "ژول و ژیم" فیلم معروف فرانسوا تروفو، سینماگر نامی موج نوی فرانسه، دیده میشود.
یکی دیگر از جلوههای عشق او به سینمای اروپا این بود که فیلمهای آخر خود را در اروپا و با شرکت برخی از عوامل اروپایی کارگردانی کرد. یکی از آخرین فیلمهای او به نام "نیمه شبدر پاریس" یکسره ادای دینی است به هنر مدرن اروپا.
آلن را میتوان فیلمسازی موفق دانست، زیرا توانسته است بطور پیاپی فیلم بسازد. اما او هرگز فیلمسازی تجارتی نبوده و هیچگاه فیلمی "رکوردشکن" نساخته است. با وجود این، کسی نمیتواند ارزش سینمای او را منکر شود. وودی آلن را خدای فلیمنامهنویسی نیز میدانند.
وودی آلن در مجموع 23 بار نامزد دریافت جایزه اسکار شد و توانست 4 بار آن را به دست آورد: در سال 1978 برای سناریو و کارگردانی فیلم "آنی هال" دو جایزه گرفت، در سال 1986 برای سناریوی فیلم "هانا و خواهرانش" و در سال 2012 برای فیلمنامه فیلم "نیمه شب در پاریس". او البته هرگز در مراسم اسکار شرکت نکرده است، و جوایز را همواره دیگران از طرف او دریافت کردند.ناگفته نماند که وودی آلن نه تنها در صحنه فیلم که در عرصه موسیقی نیز فعالیت دارد و کلارنیتنوازی متبحر محسوب میشود.
وودی آلن در سالهای پیری همچنان فعال است و کمتر سالی بوده که او با اثری تازه در سینماها حضور نداشته باشد. تازهترین اثر او "فستیوال ریفکین" نام دارد که در سن سباستیان فیلمبرداری شده و داستان آن نیز در این شهر شمال اسپانیا میگذرد. این فیلم که یک کمدی عاشقانه است، در سپتامبر 2020 در جشنواره سینمایی سن سباستیان اکران افتتاحیه خود را جشن گرفت.
این سینماگر برجسته آمریکایی گفته است که از مرگ نمیترسد، فقط نمیخواهد وقتی این جریان اتفاق میافتد، شاهد آن باشد. وودی آلن در گفتوگویی گفته بود: «چند وقت پیش یک نفر به من گفت که من در دل هموطنان خود زنده خواهم ماند، اما راستش ترجیح میدهم که در آپارتمان زنده بمانم.»