آریا جوان - فراری و لامبورگینی، محبوبترین سازندگان خودروهای پرسرعت و اصیل ایتالیا هستند. در این مطلب به تاریخچهی لامبورگینی و توسعهی آن از ابتدا تاکنون پرداختیم.
ساخت مدلهای اسپرت با هدف شرکت در مسابقات سرعت، توسط آلفارومئو (شرکت آلفا) در سال 1910 آغاز شد. این صنعت، با حضور انزو فراری در تیم آلفارومئو تداوم یافت و پس از تاسیس برند مستقل فراری در سال 1947، متمایز از خودروسازان خارج از ایتالیا، پیشرفت داشت. قبل از آنکه لامبورگینی متولد شود؛ آلفارومئو، فراری، فیات، لانچیا و
مازراتی، سبک خاص خودروهای اسپرت ایتالیایی را به دنیا معرفی کرده بودند. فروچیو لامبورگینی
میتوان تاریخ صنعتی ایتالیا و بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی را به 2 دورهی قبل و بعد از جنگ جهانی دوم تقسیم کرد. خودروسازی لامبورگینی هم، در گروه برندهای مهم کشور سازنده قرار میگیرد که پس از پایان جنگ و شکست ایتالیا شکل گرفت؛ اما امروزه با سودآوری به کار خود ادامه میدهد. فروچیو لامبورگینی در منطقهی فرارا شمال ایتالیا به تاریخ 28 آوریل 1916 مصادف با 8 اردیهشت 1295 متولد شد. والدین او مزرعهدار از طبقهی متوسط روستایی بودند؛ اما فروچیو به ماشینآلات صنعتی و کشاورزی علاقهی بیشتری نشان میداد. فروچیو با تشویق خانواده وارد دبیرستان فنی شد و هنگام شروع جنگ در سن 24 سالگی به نیروی هوایی ایتالیا پیوست. بین سالهای 1939 تا 1945 که ایتالیا درگیر جنگ جهانی دوم بود، فروچیو به تعمیر خودروهای
نظامی پرداخت و تبدیل به مهندس تجربی شد.
با اتمام جنگ، فروچیو تصمیم گرفت کارخانهی تراکتورسازی تاسیس کند. ایتالیا در آن زمان، نیازمند وسایل مدرن برای تغییر صنایع سنتی بود و البته لامبورگینی هم از شرایط استفاده کرد. او به سراغ خودروهای جنگی بلااستفاده رفت و با تبدیل آنها به تراکتور یا دیگر وسایل کشاورزی، ثروتمند شد. سال 1949، کارخانهی تراکتورسازی لامبورگینی شروع به کار کرد. شرکت Lamborghini Trattori تا ابتدای دههی 70 میلادی عنوان بزرگترین تولیدکنندهی ماشینهای کشاورزی ایتالیا را در اختیار داشت و امروزه هنوز هم یکی از بهترین برندهای تراکتور دنیا است.
نمونهای از یک تراکتور مدرن ساخت شرکت لامبورگینی تراتوری اواسط دههی 60 میلادی، فروچیو لامبورگینی با مالکیت کارخانههای تولید ماشینهای کشاورزی و همچنین سیستمهای گرمایش-سرمایش صنعتی، تبدیل به یکی از ثروتمندترین کارآفرینان ایتالیا شد. او سفرهای متعددی به کشورهای مختلف داشت و البته، علاقهمند خودروهای اسپرت از برندهای مختلف دنیا بود. فروچیو به دلیل درک بالای مهندسی و تجربهی رانندگی با مدلهای متنوع، نقاط قوت و ضعف خودروسازان مشهور زمان خود را میدانست. او حتی سابقهی حضور در مسابقات سرعت داشت و ضمن ارتقاء یک دستگاه فیات توپولینو در رالی میلیا 1948 شرکت کرد. پیش از آنکه فراری در سالهای 1950 با ساخت خودروهای اسپرت مشهور شود؛
مرسدس بنز 300SL،
جگوار E تایپ و چند دستگاه مازراتی در گاراژ فروچیو لامبورگینی وجود داشتند که به تناوب توسط او استفاده میشدند. دیدار با فراری و ایجاد حس رقابت
ابتدای دههی 60 میلادی، فروچیو لامبورگینی و انزو فراری (بنیانگذار خودروسازی فراری در سال 1948) به واسطهی حضور در نمایشگاههای
خودرو یا مسابقات سرعت، شناخت نسبی از یکدیگر داشتند. البته نمیتوان ادعا کرد، رابطهی دوستانه و صمیمی میان آنها شکل گرفته بود؛ اما طی سالهای مختلف تصاویر متعددی از فروچیو و انزو در حال گفتگو وجود دارد. سال 1958، فروچیو لامبورگینی صاحب یک دستگاه فراری 250GT شد که مشکلات فنی، از جمله سختی کلاچ و صدای ناهنجار پیشرانه داشت. در آن زمان، خدمات پس از فروش فراری ضعیف بود و مکانیکهای محلی هم از تعمیر خودروهای گرانقیمت این برند ناتوان بودند. پس فروچیو لامبورگینی به انزو فراری نامهای نوشت و از مشکلات مدل 250GT شکایت کرد. انزو در پاسخ نامه عنوان کرده بود که یک تولیدکنندهی تراکتور، حق ندارد در مورد تولید ماشینهای اسپرت حرف بزند. بعضی مورخان بر این باورند که سخن تحقیرآمیز انزو فراری مشوق فروچیو لامبورگینی شد تا با تاسیس یک شرکت خودروسازی، رقیبی برای فراری بسازد. از سویی دیگر، اوایل دههی 60 میلادی، لامبورگینی به واسطهی ثروت قابل توجه و توانایی فنی، بهدنبال تاسیس کارخانهی ساخت هلیکوپتر هم بود؛ اما با مخالفت شدید نهادهای دولتی و نظامی ایتالیا مواجه شد. به هر صورت، میتوان نتیجه گرفت که فروچیو از دیرباز به ساخت خودروهای اسپرت مطابق سلیقه و استانداردی که در ذهن داشت، علاقهمند بود. نماد تجاری لامبورگینی
برخلاف اعتقاد بعضی افراد، استفاده از گاو در لوگوی شرکت لامبورگینی، صرفا به دلیل مقابله با نشان فراری (اسب ایستاده روی پاها) نبوده است. فروچیو لامبورگینی، از کودکی به گاو علاقه داشت و بعدها نیز به طرفدار مسابقات گاوبازی اسپانیا تبدیل شد. دیگر نکتهی جالب، همزمانی تولد بنیانگذار لامبورگینی در برج گاو (ثور) است که اردیبهشتماه را شامل میشود. فروچیو لامبورگینی، پیش از تاسیس شرکت خودروسازی (هنگامی که سازندهی تراکتور بود) هم از طرح گاو روی محصولات تجاری خود استفاده میکرد.
نماد تجاری لامبورگینی به وضوح یک گاونر را نشان میدهد که با دم برافراشته حالتی تهاجمی دارد. حتی اولین محصول این شرکت هم دارای همین لوگو با رنگ طلایی روی زمینهی سیاه بوده است. عبارت مربوط به نام شرکت سازنده (Lamborghini) از سال 1972 به نماد تجاری اضافه شد و بالاتر از تصویر گاو قرار گرفت. استفاده از نام گاو برای محصولات
بعد از تولید 350GT و 400GT، فروچیو تصمیم گرفت از نامهای خاص برای تولیدات تجاری خود استفاده کند؛ البته این ترفند، به شخصیتسازی برای محصولات لامبورگینی کمک میکرد و ارزش تبلیغاتی داشت. میورا، اصطلاحی اسپانیایی برای نوعی از گاوهای نر قدرتمند، باهوش و خطرناک در مسابقات گاوبازی است که اواسط قرن نوزدهم در مزرعهی میورا پرورش داده میشدند. این اسم برای نخستین سوپراسپرت لامبورگینی انتخاب شد تا کوتاه و بهیادماندنی باشد. بسیاری دیگر خودروهای این برند هم نامهایی مرتبط با گاوهای مشهور مسابقات گاوبازی دارند. مثلا اونتادور، گالاردو، اوروس (صورت فلکی گاو) و حتی مورسیهلگو که در زبان اسپانیایی خفاش معنی میدهد؛ از این موارد هستند. تاسیس خودروسازی لامبورگینی
فروچیو از سال 1962 برای طرح جدید خود برنامهریزی کرده و حدود یک سال بعد، شرکت اتوموبیلی لامبورگینی (Automobili Lamborghini) را با هدف تولید خودروهای اسپرت در سنت آگانتا، افتتاح کرد. این محل، هنوز هم میزبان کارخانهی اصلی لامبورگینی است.
اولین محصول شرکت، یک پروتوتایپ (نمونهی پیشتولید) اسپرت لوکس 2 نفره با نام 350GTV بود که از پیشرانهی 12 سیلندر استفاده میکرد. بدنه توسط فرانکو اسکالیونه (Franco Scaglione) طراحی شد که سابقهای درخشان در استودو برتونه داشت و پیشتر برای برندهای مختلف کار کرده بود. یکی از مهندسان سابق فراری که به با نام جیوتو بیزارینی (Giotto Bizzarrini) هم پیشرانهای 3.5 لیتری با قدرت 340 اسب بخار برای 350GTV آماده کرد تا یکی از زیباترین و قدرتمندترین خودروهای اسپرت ایتالیا در سال 1963 رونمایی شود.
به نظر فروچیو لامبورگینی، ظاهر 350GTV برای بازار و فروش عمومی مناسب نبود. پیشرانه نیز با کاهش قدرت و بهبود راندمان مواجه شد تا اولین محصول تجاری لامبورگینی با کد 350GTV در سال 1964 معرفی شود. این محصول با پیشرانهی V12 آلومینیوم از سیستم روغنکاری خشک (Dry-Sump Oiling System) استفاده میکرد که فشار روغن بین قطعات مختلف را ثابت نگه میداشت. قدرت نهایی با 250 اسب بخار، 350GT را در زمان 6.8 ثانیه به سرعت 100 کیلومتربرساعت میرساند و نهایت سرعت 250 کیلومتربرساعت را به آن میبخشید. نسخهی 4نفره از این خودرو با نام 400GT همراه پیشرانهی 3.9 لیتری هم در سال 1966 تولید شد. در مجموع، 120 دستگاه 350GT و 247 دستگاه 400GT تا سال 1968 به فروش رسیدند تا اولین محصولات لامبورگینی با موفقیت در بازار همراه شوند.
شاهکار ماندگار تاریخ لامبورگینی در همان سالهای ابتدایی ساخته شد. میورا P400 در سال 1966 به نمایشگاه ژنو رسید و به عنوان یک خودروی انقلابی با فناوریهای مدرن، مورد توجه قرار گرفت. این محصول، اولین سوپراسپرت تاریخ بود که از پیشرانه نصب شده در عقب وسط بدنه استفاده میکرد. قدرت 345 اسب بخار و با گشتاور 367 نیوتنمتر، میورا P400 را 5.5 ثانیه بعد از شروع حرکت به سرعت 100 کیلومتربرساعت میرساند و نهایت سرعت 288 کیلومتربرساعت را فراهم میکرد. قیمت این خودرو در زمان تولید، حدود 20 هزار (معادل 155 هزار دلار امروزی) بود. تا سال 1973، تعداد 764 دستگاه میورا ساخته شد که امروزه در نسخههای مختلف، 350 هزار تا یک میلیون دلار ارزش کلکسیونی دارند.
میورا، حاصل کار مجموعهای از برترین مهندسان صنعت خودروسازی دنیا بود. مارچلو گاندینی طراح این خودرو در استودیو برتونه، با الهام از یک مدل مفهومی ساخت شرکت رنه بونه (René Bonnet) فرانسه به نام ماترا دیژه (Matra Djet)، پیشرانه را به پشت کابین منتقل کرد. این ترفند، ضمن بهبود تقسیم وزن و فرمانپذیری میورا، ویژگیهای آیرودینامیک خودرو را ارتقا داد تا الگویی برای سوپراسپرتها و ابرخودروهای امروز باشد. ژان پائولو دالارا (بنیانگذار برند دالارا در دنیای خودروسازی و مسابقات اتومبیلرانی شهرت دارد) طراح شاسی میورا بود و بعد از موفقیت این مدل، شرکت خود را تاسیس کرد. پائولو استانزانی ، مدیر پروژهی طراحی و تولید میورا که بعدها نقشی اساسی در
بوگاتی و مدل EB110 داشت هم مثل مارچلو گاندینی و پائولو دالارا، هنوز در قید حیات است. توجه به خودروهای اسپرت 4در
فروش بسیار خوب اولین تولیدات لامبورگینی، این برند را به عرضهی مدلهای جدید تشویق کرد. باتوجه به اینکه تقاضا برای نسخهی 4 صندلی از اولین محصول شرکت با کد 400GT بیش از مدل 2نفره (350GT) بود؛ لامبورگینی در سال 1968 اقدام به رونمایی از خودروهای جدیدی با نامهای اسپادا و ایسلرو کرد.
اسپادا، پرفروشترین و موفقترین محصول لامبورگینی تا شروع دههی 80 میلادی محسوب میشود. این خودروی پهنپیکر 4نفره با بدنهی کوپه 2در، توسط مارچلو گاندینی طراحی شد. نام اسپادا به شمشیر یا خنجری اشاره دارد که ماتادور (گاوباز) برای مبارزه با گاو استفاده میکند. تا سال 1978، تعداد 1217 دستگاه لامبورگینی اسپادا تولید شد. تمامی این خودروها مجهز به پیشرانهی 12 سیلندر 3.9 لیتری بودند.
ایسلرو، دیگر محصول لامبورگینی پیش از آغاز دههی 70 میلادی بود. این خودرو با ابعادی کوچکتر از اسپادا، پیشرانهای مشابه داشت؛ اما لوکس و تولید محدود بود تا طیف خاصی از ثروتمندان را جذب کند. در مجموع تا یک سال بعد از رونمایی، 225 دستگاه ایسلرو عرضه شد. این خودرو به لطف بدنهی 1300 کیلوگرمی و پیشرانهی 350 اسب بخار، سرعتگیری صفر تا 100 کیلومتربرساعت 6.5 ثانیه و نهایت سرعت 250 کیلومتربرساعت داشت. دههی 1970 و 1980
لامبورگینی با رشد بسیار خوب و موفقیت تجاری، دههی 70 میلادی را آغاز کرد. تقاضا برای میورا و اسپادا وجود داشت و روزهای خوش برای شرکت پیشبینی میشد. این شرایط، دوام چندانی نیافت و با شروع بحران اقتصادی 1973، خودروسازی لامبورگینی هم به ورشکستگی و تعطیلی کامل نزدیک شد.
آخرین محصول لامبورگینی که تحت مدیریت فروچیو با مهندسی مارچلو گاندینی و پائولو استانزانی (طراحان میورا) رونمایی شد، کانتاش بود. این محصول با پیشرانهی عقب وسط، ظاهری آیندهنگر و مطابق آخرین دستاوردهای علم آیرودینامیک، جایگزین میورا محسوب میشد. نام کانتاش برخلاف سنت لامبورگینی، ارتباطی با گاو یا مسابقات گاوبازی نداشت و به پیشنهاد گاندینی از زبان پیدمونتی (منطقهای در ایتالیا با جمعیت 2 میلیون نفر) به معنی «خیلی خوب» گرفته شد.
کانتاش از اولین سوپراسپرتهای دنیا بود که درهای قیچیشکل داشت. این خودرو از تایرهای پیرلی روی رینگهای 15 اینچ با پهنای 345 میلیمتر استفاده میکرد که بزرگترین نمونه در زمان خود بود. اولین سری با کد LP400 پیشرانهی 12 سیلندر 3.9 لیتری با قدرت 375 اسب بخار داشت و حدود 5 ثانیه بعد از شروع حرکت به سرعت 100 کیلومتربرساعت میرسید. تا سال 1990، تعداد 1983 دستگاه کانتاش توسط لامبورگینی تولید شد. آخرین نسخههای این خودرو دارای پیشرانهی 5.2 لیتری با قدرت 450 اسب بخار بودند که نهایت سرعت 300 کیلومتربرساعت و سرعتگیری صفر تا 100 کیلومتربرساعت 4.7 ثانیه فراهم میکردند. تغییر مالکیت لامبورگینی
در سال 1974، فروچیو لامبورگینی حق مالکیت شرکت و کارخانه را به دلیل کاهش فروش و سودآوری واگذار کرد. مهمترین عوامل تاثیرگزار بر فقدان خریدار برای محصولات لامبورگینی، به افزایش قیمت
بنزین و بحران در اقتصاد جهانی مربوط میشد. این عوامل، تقاضا برای خودروهای پرمصرف 12 سیلندر و گرانقیمت را کاهش داد.
پانزده سال پیش از مرگ فروچیو لامبورگینی، خط تولید خودروسازی که او بنا نهاده بود، در سال 1978 تعطیل شد. بانکها این شرکت و متعلقات آنرا حراج کردند. تا سال 1980 خبری از لامبورگینی نبود. فیات ایتالیا در سال 1966 به مالکیت 50 درصد سهام فراری رسید و علاقهای به نجات لامبورگینی نشان نداد. هیچکدام از غولهای صنعتی
اروپا هم سهام این شرکت ایتالیایی را خریداری نکردند؛ اما 2 برادر سوئیسی فرانسوی زبان اقدام به سرمایهگذاری در لامبورگینی کردند. ژان کلود و پاتریک میمران در سال 1981، مالکیت لامبورگینی را با پرداخت 3 میلیون دلار تصاحب کردند. آنها در اولین اقدام خود، تولید کانتاش را از سر گرفتند و ضمن سرمایهگذاری بر پروژههای تازه، مدیریت تمام بخشهای لامبورگینی را در سال 1984 به دست گرفتند. در این زمان پاتریک میمران با عنوان مدیر عامل لامبورگینی، تنها 27 سال داشت.
پس از بهینهسازی کانتاش با مدیریت برادران میمران، جالپا در سال 1981 رونمایی شد تا یک سوپراسپرت میانرده با قیمت پایینتر باشد. این محصول، همراه پیشرانهی 8 سیلندر 3.5 لیتری، 255 اسب بخار قدرت و 305 نیوتنمتر گشتاور داشت. سرعتگیری صفر تا 100 کیلومتربرساعت 6 ثانیه و نهایت سرعت 250 کیلومتربر ساعت هم، جالپا را به رقیبی برای فراری 308 و 328 تبدیل کرد. این خودرو با مجموع تولید 410 دستگاه تا سال 1988 تولید شد.
دومین محصول جدید لامبورگینی پس از بازگشایی کارخانه، شاسیبلند سنتشکن با کد LM002 بود. بلندپروازی برادران میمران، به یک خودروی قدرتمند با تواناییهای عالی برای سفرهای خارج از جاده منجر شد که در سال 1986 به تولید رسید. پیش از رونمایی LM002، دو مدل پروتوتایپ موتور عقب با نامهای چیتا و LM001 ساخته شده بودند. در نهایت، LM002 با هدف ارائه به نیروهای نظامی و علاقهمندان طبیعتگردی با پیشرانهی 12 سیلندر 5.2 لیتر یا 7.2 لیتر در جلو، تولید شد. لامبورگینی LM002 با مجموع تولید 328 دستگاه تا سال 1993، از نخستین شاسیبلندهای لوکس و سوپراسپرت دنیا محسوب میشود که با امکانات ویژه، مورد توجه ثروتمندان قرار گرفت. سبک طراحی این خودرو، الهامبخش هامر (هاموی) به نظر میرسد. بحران دوم با مالکیت کرایسلر
در سال 1987، گروه کرایسلر امریکا که هنوز وارد شراکت با فیات نشده بود؛ خودروسازی لامبورگینی را طی معاملهای به ارزش 25 میلیون دلار از برادران میمران خریداری کرد. تنها محصولی که با مدیریت کرایسلر معرفی شد، دیابلو بود که سال 1990 به تولید رسید. سال 1994، کرایسلر هم از مالکیت لامبورگینی انصراف داد تا یک شرکت تجاری با نام مگاتک (MegaTech) همراه مدیران مالزیایی و اندونزیایی، صاحب برند گاو خشمگین شوند. در نهایت، لامبورگینی به گروه
فولکسواگن آلمان فروخته شد تا از سال 1998 تاکنون، تحت مدیریت
آئودی (زیر مجموعهی فولکس واگن) فعالیت کند. دههی 1990
دیابلو، به عنوان جایگزین کانتاش در سال 1990 معرفی شد. این خودرو در نتیجهی پروژهای به تولید رسید که با کد 132 توسط برادران میمران، سال 1985 آغاز شده بود. طرح اولیه، توسط مارچلو گاندینی کشیده شد؛ اما با تغییر مدیریت لامبورگینی، توسط مهندسان امریکایی کرایسلر و تام گیل طراح دوج وایپر، تعدیل شد. دیابلو در زبان اسپانیایی به معنی شیطان است.
اولین نسخهی تجاری دیابلو، همراه پیشرانهی 12 سیلندر 5.7 لیتری، 4.5 ثانیه بعد از شروع حرکت به سرعت 100 کیلومتربرساعت میرسید؛ اما با ثبت نهایت سرعت 315 کیلومتربرساعت، عنوان سریعترین خودروی جادهای و پرتیراژ جهان را به دست آورد. بعد از تغییر مالکیت لامبورگینی با حضور طراحان فولکسواگن و آئودی، دیابلو در سال 1999 تغییر چهره داد تا بهجای چراغهای مخفیشونده (Pop-up Headlamp)، از نوع ثابت عاریتگرفته شده از
نیسان 300ZX استفاده کند. بین سالهای 1990 تا 2001، تعداد 2884 دستگاه دیابلو تولید شد. قرن بیستم و دوران طلایی لامبورگینی با مدیریت آلمانی
اولین سالهای فعالیت لامبورگینی به عنوان زیرمجموعهی آئودی، با بحران اقتصاد جهانی همراه شد. پیش از آغاز قرن بیستم با تدبیر فردیناند پیچ (نوهی بنیانگذار
پورشه و مدیر عامل وقت گروه فولکسواگن)، برندهای بوگاتی، بنتلی و لامبورگینی خریداری شدند. کسب مالکیت لامبورگینی، حدود 110 میلیون دلار هزینه داشت و تقریبا 5 سال زمان برد تا به تولید محصولی جدید و سودآور منجر شود.
حدود 10 سال پس از رونمایی دیابلو، پروژهی ساخت یک سوپراسپرت جدید با کد L147 آغاز شد. لوک دانکرولک 35 ساله، طراح اصلی پروژه بود که در نهایت به دلیل حالت خاص بدنه و چراغها، مورسیهلگو ( مورچهلاگو به معنی خفاش) نام گرفت. مورسیهلگو همچنین نام یک گاو مشهور است که در مسابقات گاوبازی سال 1879 اسپانیا بعد از 24 ضربهی خنجر زنده ماند.
تمامی مدلهای مورسیهلگو با پیشرانهی 12 سیلندر 6.2 یا 6.5 لیتر تولید شدند که قدرت 580 تا 670 اسب بخار فراهم میکردند. ارزانترین مدل، در زمان 3.9 ثانیه و قدرتمدترین نمونه با لقب سوپرولوچه (فوق العاده سریع: Super Veloce)، تنها 3 ثانیه بعد از شروع حرکت به سرعت 100 کیلومتربرساعت میرسید. مورسیهلگو با تولید 4099 دستگاه بین سالهای 2001 تا 2010 یکی از پرفروشترین سوپراسپرتهای لوکس تاریخ محسوب میشود.
موفقیت بسیار خوب مورسیهلگو در بازار جهانی، مدیران لامبورگینی را به فکر تولید محصولی مشابه با قیمت پایینتر و اندازه بدنهی کوچکتر، تشویق کرد. با این هدف، گالاردو (گایاردو با تلفظ اسپانیایی) در سال 2003 رونمایی شد. این سوپراسپرت از پیشرانهی 10 سیلندر و شاسی آئودی R8 استفاده میکرد تا ترکیبی از طراحی ایتالیایی (استودیو ایتال دیزاین) و مهندسی آلمانی باشد. گالاردو با پیشرانهی 5 و 5.2 لیتری با قدرت 500 تا 570 اسب بخار، به مدت 10 سال تولید شد. این خودرو، با مجموع تیراژ 1422 دستگاه پرفروشترین محصول تاریخ لامبورگینی محسوب میشود.
در نمایشگاه خودروی فرانکفورت سال 2007، تمام نگاهها به محصول جدید لامبورگینی دوخته شد. سوپراسپرت رونتون (ربنتون با تلفظ اسپانیایی Reventón) از شاسی و تجهیزات فنی مورسیهلگو LP640 استفاده میکرد؛ اما به لطف طراحی متفاوت با خطوط تیز مشابه هواپیماهای جنگنده، مورد توجه و تحسین قرار گرفت. نام این خودرو از یک گاو نر گرفته شد که در سال 1943، یکی از ماتادورهای مشهور مکزیکی را به کام مرگ فرستاد. تولید رونتون به 20 دستگاه با آستانهی قیمت 1.4 میلیون دلار محدود شد که امروزه بیش از 2 میلیون دلار ارزش کلکسیونی دارد.
لامبورگینی اونتادور به عنوان جایگزین مورسیهلگو در سال 2011 رونمایی شد. این سوپراسپرت از نسل جدید پیشرانههای 12 سیلندر تنفس طبیعی لامبورگینی با حجم 6.5 لیتر استفاده میکند که در نسخههای مختلف، 700 تا 760 اسب بخار قدرت دارد. حتی ارزانترین مدل اونتادور هم، در زمانی کمتر از 3 ثانیه به سرعت 100 کیلومتربرساعت میرسد و نهایت سرعت 350 کیلومتربرساعت دارد. سوپراسپرت پرچمدار لامبورگینی با تیراژ 1200 نسخه در سال، تا کنون بیش از 9000 دستگاه فروش داشته است و همچنان تولید میشود.
هوراکان، دیگر محصول موجود در سبد لامبورگینی است که بهجای گالاردو از سال 2014 به فروش میرسد. این محصول، از همان پیشرانهی V10 ساخت آئودی با حجم 5.2 لیتر استفاده میکند؛ اما به لطف جعبهدندهی دوکلاچ و 7 سرعتهی ساخت لامبورگینی، در زمانی کمتر از 3.5 ثانیه به سرعت 100 کیلومتربرساعت میرسد. پیشرانهی نسخهی پایه از هوراکان، 580 اسب بخار قدرت دارد؛ درحالیکه قویترین مدل با لقب پرفورمانته 630 اسب بخار تولید میکند.
سومین محصول مدرن لامبورگینی که از نظر فنی و تجاری، اهمیت بیشتری نسبت به هوراکان و اونتادور دارد، شاسیبلند اوروس است. حدود 3 دهه پس از معرفی LM002، لامبورگینی به ساخت یک سوپراسپرت لوکس با بدنهی کراساورهای پهنپیکر پرداخت تا پیشگام سبک جدیدی از خودروهای پرسرعت جادهای باشد. بیش از 5 سال برای پیشتولید اوروس صرف شد تا روی پلتفرم مشترک با آئودی Q7، پورشه کاین و بنتلی بنتایگا معرفی شود. محصول نهایی لامبورگینی اوروس مجهز به پیشرانهی 4 لیتری V8 ساخت آئودی است که به لطف توربوشارژ دوگانه، 640 اسب بخار قدرت دارد و 3.6 ثانیه بعد از شروع حرکت به سرعت 100 کیلومتربرساعت میرسد. در 9 ماه نخست سال 2019، اوروس به رکورد فروش 2700 دستگاه اوروس رسید که در تاریخ لامبورگینی سابقه ندارد. این عدد برای هیچ خودروی دیگری در تاریخ با قیمت بیش از 150 هزار دلار هم تکرار نشده است.
http://www.javanannews.ir/fa/News/188269/داستان-برند-لامبورگینی؛-پرفروشترین-سوپراسپرت-دنیا