آریا جوان
چرا دانشگاه آزاد، کم کیفیت باقی‌ماند؟
شنبه 20 مهر 1398 - 07:59:03
آریا جوان - بحثی دیگر درباره آموزش عالیِ شهریه محور

بحثی که در یادداشت قبلی بنده با عنوان «نقد پادشاهان لخت» در نقد یادداشت دکتر محمد فاضلی، در خصوص اهمیت اقتصاد دانشگاه و لزوم وجود شهریه مطرح شد باعث شد تا بسیاری از دوستان به ذکر «مثال نقض» دانشگاه آزاد بپردازند و این سوال مطرح شود که «دانشگاه آزاد که ساختار شهریه محور داشته، پس چرا از کمّی کاری در حوزه صدور مدرک به کیفی کاری در تولید علم و محتوا نرسید؟»
بحث «اقتصاد دانشگاه» مبتنی بر این تجربه بشری است که در بسیاری از کشورهای با بنیه صنعتی بسیار قوی، و با وجود ارقام حیرت آور بودجه پژوهشی از سمت صنعت، بازهم دانشگاه «نمی تواند» با پول محدود دولت سرپا باقی بماند. دولت متولی تامین امنیت، بهداشت و درمان و آموزش (ولی تا قبل از آموزش عالی) است. اگر در یک نگاه آرمانگرایانه می خواهیم حوزه «وظیفه دولت» را از آموزش متوسطه، به آموزش عالی هم «گسترش دهیم» (آنچنان که ما در ایران داده ایم) باید حساب و کتاب کنیم که «هزینه» این آرمانگرایی چقدر است؟
چرا دولت ثروتمندی مثل ژاپن بودجه دانشگاههای دولتی را تمام و کمال پرداخت نمی کند؟ مثلا چرا دانشگاهی مثل دانشگاه کیوتو که تا کنون چندین برنده نوبل ژاپنی در حوزه های مختلف علوم پرورده، «کل بودجه اش» توسط دولت ژاپن تامین نمی شود؟
دانشگاه آزاد
وقتی در این بحث به ساختار مالی صحیح دانشگاه آزاد اشاره می شود بسیاری از افراد به نقاط ضعف جدی دانشگاه آزاد اشاره می کنند. بدیهی است که هدف از این بحث دفاع از کارنامه دانشگاه آزاد نیست. دانشگاه آزاد از روز تولدش تا امروز، یک دانشگاه دست دوم تلقی شده است. چرا؟
چرا هرگز هیچ یک از واحدهای دانشگاه آزاد به شرایط مشابه دانشگاه واسِدا در توکیو نرسیدند؟ دانشگاه «خصوصی» واسدا در توکیو، در مجاورت دانشگاههای عظیمی مثل «دانشگاه توکیو» و «دانشگاه صنعتی توکیو (توکیوتِک)» قرار دارد ولی هویت و شان مختص به خود را پیدا کرده است. بخشی از برترین کارهای پژوهشی ژاپن در این دانشگاه صورت می گیرد. اما دانشگاه آزاد هرگز هویتی در حد و حدود دانشگاههای تهران و شریف پیدا نکرد. چرا؟
اشتباهات مدیریتی به علاوه تفکر عمومی جامعه
در بحث دانشگاه آزاد دو مسئله باعث عدم شکلگیری یک شان علمی قوی برای واحدهای این دانشگاه شد:
اول - اشتباهات مدیریتی در تاسیس برخی واحدهای دانشگاه در نقاط (و شهرهایی) که هیچ دسترسی مناسبی به امکانات آموزشی نبود؛
دوم - ذهنیت عمومی جامعه ایرانی که گمان می کرد (و همچنان گمان می کند) که تحصیل مبتنی بر پرداخت شهریه، یعنی تحصیل «دست دوم». وجود نگاه دست دومی به موضوع دانشگاه آزاد یک ریشه عمومی و ذهنی در جامعه علمی ایران دارا بود و این (درکنار مشکل شماره یک) باعث شد که (بجز واحد علوم و تحقیقات تهران) واحدهای دانشگاه آزاد هرگز متناظر با دانشگاه واسدا یا سایر دانشگاههای خصوصی آمریکایی رشد نکنند. و البته دریغ .
عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگوی
به رغم مسائل فوق ولی باید اعتراف کرد که دانشگاه آزاد توانسته بدون دریافت هیچ بودجه ای از خزانه، یک سیستم آموزش عالی مستقل را شکل دهد. با وجود مشکلات مذکور، برخی از فارغ التحصیلان این دانشگاه توانسته اند به برترین جایگاههای علمی در عرصه پژوهش و صنعت دست پیدا کنند.
همه چیز پول نیست
اما بازگردیم به بحث شهریه و جیب خالی وزارت علوم. مسئله دانشگاه هم مثل هر مسئله دیگری به «زنجیره ای از پارامترها» وابسته است ولی، هر ابَر مردی که با شرایط مالی فعلی «وزیر علوم و تحقیقات(؟) و فن آوری(؟)» شود بازهم نخواهد توانست تغییر چشمگیری در «کیفیت» دانشگاههای ایران ایجاد کند. استاد دانشگاهی که احساس می کند حقوقش از درآمد راننده تپسی کمتر است چطور می تواند روی صندلی اتاق کارش آرام گرفته و روی سطر به سطر پایان نامه دانشجوهایش متمرکز شود؟
بدیهی است که در بحث «دانشگاه و کیفیت» همه چیز به «پول» و بودجه مرتبط نیست اما بخش مهمی از انگیزه فردی در هر انسانی به «درآمد» بستگی دارد. وزارت علوم عاجز از پرداخت ارقام لازم برای یک جمعیت «یک میلیون نفر» دانشجویی است. نه فقط وزارت علوم ایران که در بسیاری از کشورهای دیگر هم دولت حتی عاجز از پرداخت حقوق مناسب به معلمین (آموزش متوسطه!) است؛ حال به گردن چنین دولتی یک وزنه بزرگ هم ببندیم به اسم «آموزش عالی بدون شهریه»؟
آرمانگرانی
آموزش عالی مجانی، در عرصه آرمانگرایی امر مبارک و خوبی است ولی آرمانگرایی وقتی که به قیمت ذبح کیفیت تمام می شود، باید در آرمان تجدید نظر کرد.
بورسیه های دانشجویی
یکی از نکات مهم در این بحث این است که در کشورهای توسعه یافته، «بورسیه های تحصیلی» متعددی برای تامین مالی دانشجویان نخبه (ویژه) یا دانشجویان با توان مالی کم، وجود دارد. بسیاری از دانشجوها به موازات تحصیل در رستورانها (و سایر شغلهای خدماتی مشابه) به صورت «پاره وقت» کار می کنند و «شهریه خود» را تامین می کنند ولی وجود بورسیه های حمایتی، برای تامین مالی دانشجوهای بسیار نخبه یا افراد با وضعیت مالی بسیار ضعیف، نقش مهمی در ایجاد توازن مالی بازی می کنند.
کیفیت با جیب خالی
حکایت آموزش عالی امروز ما، حکایت شاعری است که در عرصه قلم و شعر، سروده های بسیار و غزلهای دلکش در سر دارد ولی خانواده و اهل و عیال وی باید با جیب خالی او (و آرمانهای زیبایش) زندگی می کنند. هر چند امنیت مالی الزاما منجر به کیفیت «نمی شود» ولی هیچ کیفیتی «با جیب خالی» دست یافتنی نیست.
فکری برای اقتصاد دانشگاه باید کرد.
* دکتر محمدرضا اسلامی، استاد دانشگاه پلی تکنیک کالیفرنیا

http://www.javanannews.ir/fa/News/191681/چرا-دانشگاه-آزاد،-کم-کیفیت-باقی‌ماند؟
بستن   چاپ