چاپ

آریا جوان - مشاوره24/ من و همسرم . هشت ساله ازدواج کردیم. شوهرم بخاطر لجبازی با من نزدیک به دوساله خونه پدرم نمیره. پدرومادرم خیلی دوستش دارن و خیلی هم بهش احترام میذارن. هر دعوتی تو فامیل خودم میشه مجبورم تنها برم یا گاهی اوقات بخاطر اینکه بعضیا میپرسن نمیرم. چندباری با شوهرم حرف زدم که دلیل اینکاراشو بدونم اما هربار یه چیز میگه یه بار میگه تو منو از رفتن به خونه مادرم منع کردی منم دیگه خونه بابات نمیرم. درصورتی که من همچین قصدی نداشتم. باز یه بار دیگه میگه خانوادت اون داماد دیگه رو بیشتر تحویل میگیرن. واسه همین نمیدونم چرا اینجوری میکنه. منم می خواستم دیگه خونه مادرش رفت وامد نکنم اما نشد. خانوادش منو خیلی دوست دارن و خواهش و التماس که تو خوب باش اون شرمنده میشه. من دیگه واقعا نمیدونم چکار کنم که خوب بشه. هرچقدر هم که می خوام بهش محبت کنم ولی وقتی یاده کاراش میافتم که مثلا پدرم زنگ میزنه با احترام دعوتش میکنه و نمیره بدم میاد ازش. شما بگید چکار کنم؟
نسیم مرتضوی (بازی درمانگر کودک، درمانگر اعتیاد و مشاور پیش از ازدواج)
دوست عزیزم سلام
بابت سو تفاهماتی که بین شما و همسرتون به وجود اومده واقعا متاسفم و قابل درکه این شرایط سخت . اما ممکنه اگر با همین فرمون بخواین جلو برین این سو تفاهم تبدیل به یک بحران بزرگ بشه. بنابراین به جای لجبازی و مقابله به مثل و جنگ قدرت راه انداختن بهتره روندتون رو تغییر بدین و در دایره ازدواجتون به فکر شریک زندگیتون باشین. در واقع گاهی باید این جنگ های زناشویی رو ببازین تا در صحنه زندگی برنده باشید.
خواندن مشاوره خانواده:همسرم خانوادش رو به زندگی مشترکمون ترجیح میده
به جای برخورد بد و مقصر جلوه دادن همسرتون سعی کنید ازش حمایت کنید و دلیل دلگیر بودنش از خانوادتون رو پرس و جو کنید و باهاش همدلی کنید و با درک کردن بهش حق بدین. همچنین مقابله به مثل کردن و انتقام گرفتن کمی بی انصافیست. خانواده همسرتون رو قربانی این مشاجرات و اختلافات کردید. آنها در این ماجرا تقصیری نداشتند.
در دایره ازدواج شما مدام باید به این فکر کنید که نیاز و خواسته همسرتون چیه و از شما چه انتظاری داره تا ایشون هم به مرور زمان به شما و خواسته ها و نیازهایتان اهمیت بدهد. از خودگذشتگی باید نشان دهید تا گذشت او را هم ببینید و اینکه از موضع قدرت حرف بزنید هیچ وقت کارساز نخواهد بود.
موضع خود را پایین اوردید و همراه با همسرتون از همان موقعیت که او به داستان نگاه میکند نگاه کنید و سعی کنید درکش کنید.
و اینکه اگر گاهی احساس نفرت از او دارید کاملا طبیعیست. قرار نیست هر روز و همیشه عاشق و شیدای او باشید و بالعکس. همه زوج ها این احساسات متناقض رو تجربه میکنند فقط اجازه ندهید این احساسات متناقض منجر به بی احترامی شود! مهم ترین اصل در حفظ یک رابطه سالم عشق نیست بلکه احترام است. پس با حفظ احترام همدیگر سعی کنید ارتباطتان را با کمک هم بهبود بخشید.
از کمک همکاران زوج درمانگر هم میتوانید استفاده کنید.
با آرزوی موفقیت و شادی