گفت و گو با دختر 25 ساله ای که تا کنون بیش از 200 زوج را به خانه بخت فرستاده است
يکشنبه 4 اسفند 1398 - 20:00:34
|
|
آریا جوان - جام جم / خیلی اوقات میشود تلخی و تاریکی را به شیرینی و روشنیتبدیل کرد؛ این کاری است که آدمهای متفاوتی در تمام دنیا به شکلهای مختلف انجام دادهاند و یکی از آنها، سیما علیپور است. او حالا مادر عروس ایران است؛ عنوانی که در لحظه اول، هرکسی را یاد یک خانم جاافتاده و مهربان، از همانها که در فیلمها میبینیم میاندازد؛ اما او یک جوان 25 ساله است. این لقب را یکی از دخترهایی که با همت و تلاش او لباس عروس پوشیده است، به او داده و حالا خیلی وقت است همه سیما علیپور را به این نام و عنوان میشناسند. در گزارش پیش رو خانم علیپور، برایمان از اتفاق تلخی که در زندگیاش افتاد میگوید، از جرقهای که در ذهنش زده شد و از جایگاهی که حالا به آن رسیده است. مساله عجیب به نظر میرسد؛ چرا به جای این که به فکر خود و زندگی خودتان باشید، به فکر عروسی و ازدواج بقیه هستید؟ دلیل این فداکاری از یک اتفاق تلخ در زندگی سیما علیپور شروع میشود:« ماجرا از آنجا شروع شد که من نامزدم را به دلیل بیماری سرطان از دست دادم و پوشیدن لباس عروسی که برای مراسم ازدواجم انتخاب کرده بودم، برایم به یک رویا تبدیل شد. یک حسرت که انگار هیچ وقت قرار نبود به آن برسم. بعد از آن اتفاق تلخ به سختی توانستم با آن کنار بیایم، ناخودآگاه خیلی اوقات به آن مزون میرفتم و به آن لباس عروسی که دوستش داشتم، نگاه میکردم. کار به جایی رسید که کاملا ناامید و شکست خورده بودم؛ درست در شبی که در اوج افسردگی بودم، یک دفعه در ناخودآگاهم چیزی جرقه زد و با خودم گفتم خب، تو لباس عروست را از دست دادی؛ عوضش بیا برای چند دختر که نمیتوانند لباس عروس داشته باشند، لباس عروس فراهم کن.» او تصمیمش را از فردای همان روز عملی کرد: «درست از فردا صبح شروع کردم. به مزونهای لباس عروس میرفتم و بدون آشنایی قبلی، صحبتهایم با مسؤول مزون را شروع میکردم که خانم، حاضر هستید به چند دختر که نمیتوانند هزینه خرید یا کرایه لباس عروس را پرداخت کنند، «اهدای تخصص» کنید؟ اوایل به خاطر قول و قراری که با خودم گذاشته بودم، فقط به فکر لباس عروس بودم اما بعدش به فکر باقی سور و سات عروسی افتادم. یعنی به سالنهای آرایشی سر زدم و برای همکاری در برگزاری جشن عروسی، راضیشان کردم.» علیپور، دائم از واژهای به نام اهدای تخصص استفاده میکند، عبارتی که بیشتر درباره آن توضیح میدهد: «زمانی که من این کار را شروع کردم، راه اهدای تخصص را در پیش گرفتم و بخشهای مادی را تا جایی که میتوانستم بستم. یعنی به آن مزوندار، به آن آرایشگر، به آن گلفروش و... میگفتم با این تخصصی که دارید، حاضرید در ماه به چند زوج که نمیتوانند هزینههای مراسم ازدواجشان را پرداخت کنند، تخصصتان را هدیه کنید؟ و حتما برایتان جالب است که بدانید از بین مثلا صد مزون عروس و صد سالن زیبایی که آن اوایل به آنها مراجعه کردم، هیچکس جواب رد به من نداد! موضوعی که برای خودم هم عجیب بود اما آنها واقعا به ما اعتماد میکردند.» خلاصه این که در آن روزها، او توانست با همکاری سالنهای زیبایی، گلفروشیها، مزونهای لباس عروس و همه کسانی که قدمی در برگزاری مراسم ازدواج برمیدارند، برای هفت دختر که جشن ازدواج برایشان رویای دوری بود، جشن عروسی بگیرد. اما بعد از آن، آنقدر به این راه و آدمهایی که در این مسیر سر راهش قرار گرفته بودند، علاقهمند میشود که حالا او به واسطه همین فعالیتهایش، مادر عروس ایران شده و مجموعهای با همین هدف راه انداخته است. این لقب عجیب سیما علیپور، درباره عنوان مادر عروس ایران میگوید: «اولین بار این واژه را از یک عروس خانم توان یاب شنیدم، وقتی که در سالن زیبایی داشتند برای مراسم عروسی آمادهاش میکردند و من در حال رتق و فتق کارهایش بودم. او آن روز، بیهیچ مقدمهای، من را مامان صدا کرد. با این که من از لحاظ سنی، کوچکتر از او بودم، اما خوب یادم است تا این کلمه را شنیدم، بغض کردم و تا چند ثانیه، فقط سکوت کرده بودم. در آن لحظات، بقیه آدمهای حاضر در آنجا به کمکم آمدند که راست میگوید دیگر؛ تو الان نقش مادر عروس را ایفا میکنی و خب همین حرفها حال من را دگرگون کرد. این ماجرا در مراسم عروسی دو عروس معلول دیگر هم تکرار شد و دخترها به خاطر کارهایی که من برایشان انجام میدادم، با این واژه به من ابراز محبت کردند و از آن موقع گفتند که ما میخواهیم اسم تو را مادر عروس ایران بگذاریم. در واقع، این لقب را عروسهای دچار معلولیت به من دادند و شاید قشنگترین صفتی بود که میتوانستند به من بدهند. این ماجرا، بعدها هم به مرور تکرار شد تا جایی که الان دیگر تمام افرادی که در این کار خیر با ما همکاری میکنند، من را با این عنوان میشناسند و خب، حس قشنگ و غریبی است که در 25-24 سالگیات، تو را مادر عروس ایران خطاب کنند. اما من حسهای قشنگتر از این را هم تجربه کردهام. راستش دیدن لباس عروس بر تن دخترانی که حتی در آرزوهایشان هم شبی به نام شب عروسی برای خودشان تصور نمیکردند، حسی دارد که حتی از احساس نابِ شنیدن واژه مامان هم بالاتر است؛ واقعا حسی را که من و دوستانم در آن لحظات داریم، کمتر کسی در دنیا تجربه کرده است.» جشن بزرگ مادر عروس ایران جدیدترین و قشنگترین اتفاقی که توسط مجموعه عروس ایران به تازگی رخ داده است، برگزاری جشن ازدواج 200 زوج ایرانی در روز تولد حضرت فاطمه زهرا(س) و روز مادر بود. مراسمی که خانم علیپور از آن به عنوان نقطه عطف این سالهای فعالیتش یاد میکند: «این روز، یکی از بهترین روزهای زندگی من بود که لطف حضرت زهرا، شامل حال عروسهای مهربان ما شد و مراسم خیلی قشنگ و باشکوهی برگزار شد. از اول میدانستیم که مراسم خیلی سخت و سنگین و در عین حال زیبایی در پیش داریم؛ و با وجود همه سختیهایش، ما این کار را به بهترین شکل ممکن به نتیجه رساندیم و مراسم ازدواج دستهجمعی متفاوتی برای اولین بار در ایران برگزار شد که صفر تا صد خدمات جشن مثل سالنهای آرایشی، لباس عروس، دسته گل، سفره عقد، رفت و آمد، پذیرایی و... هر آن چیزی که در یک مراسم عروسی ضروری است، به صورت رایگان و با کمک مجمع خیرین کشور، موسسه خیریه نیک گامان جمشید و موسسه خیریه شمیم مهر سبحان، به عروس و دامادهای عزیزمان ارائه شد. راستش را بخواهید، اول قرار بود این مراسم 28 دیماه برگزار شود که به خاطر اتفاقات تلخ شهادت سردار سلیمانی و سقوط هواپیما و از دست دادن هموطنان عزیزمان، آن را به 26 بهمن موکول کردیم. آن زمانی که به فکر تاریخ جدید برای این مراسم بزرگ بودیم، روز تولد حضرت زهرا(س) را انتخاب کردم تا در این روز قشنگ، همهچیز را به ایشان بسپرم؛ همین هم شد و بانی اصلی مراسم خود حضرت زهرا بودند و ما فقط از طریق امدادهای الهی و تلاشهای شبانهروزی دوستان و همکارانم، توانستیم آن را به سرانجام برسانیم؛ آنقدر که فردای مراسم، بدون استثنا، همه عروسهای ما به بچههای تیم زنگ زده بودند و با حال خوب برایمان گفتند که چقدر خوشحال هستند و چقدر به آنها در این مراسم خوش گذشته است. اتفاقی که خستگی را از تن من و همه دوستانم خارج کرد.» در این جشن 200زوج حضور داشتند که 140نفر از آنها توانیاب و 60 نفر دختران بیسرپرست بودند و آنها در جشن ازدواجشان، میزبان 3000 نفر از خانوادهها، خیرین و اهالی فرهنگ و هنر بودند. سیما علیپور، از آرزوهایش در این راه برایمان میگوید: «با برگزاری این جشن فهمیدم هدفهایمان شدنی است؛ برای همین من آرزو دارم یک روز بتوانم ایران را به عنوان کشور عروس معرفی کنم. امیدوارم روزی بتوانیم لباس عروس را به تعداد فراوانی از دختران کشورم هدیه کنیم و رکورد برگزاری همزمان بیشترین تعداد مراسم ازدواج را به نام ایران ثبت کنیم. دلم میخواهد بتوانیم در یک روز و یک ساعت در شهرهای مختلف کشور، تعداد زیادی مراسم ازدواج برگزار کنیم تا دنیا ما را با نام عروس و با شادی بشناسد.»
http://www.javanannews.ir/fa/News/313503/گفت-و-گو-با-دختر-25-ساله-ای-که-تا-کنون-بیش-از-200-زوج-را-به-خانه-بخت-فرستاده-است
|