آریا جوان
مزاحمت‌های برف پدرسوخته!
پنجشنبه 13 آذر 1399 - 01:07:08
آخرین خبر - خواندنیها
آریا جوان - خراسان / خاطرات ناصرالدین شاه: جمعه، 24 ربیع‌الثانی 1306 * - امروز بنا بود به حضرت عبدالعظیم(ع) برویم و ناهار را مهمان امین‌السلطان باشیم و آن‌جا [غذا] بخوریم. شب که خوابیدیم، هوا ابر بود ولی معلوم نبود که ببارد. صبح زود بیدار شدیم، گفتند برف آمده، الان هم می‌بارد. ساری‌اصلان و حسینقلی‌خان کشیک بودند. آن‌ها را صدا زدم. با صدای عجیب و غریبی جواب دادند؛ نفهمیدیم چرا؟ گفتیم بروند به آقادایی بگویند برود پیش امین‌السلطان، خبر بدهد که ما امروز نمی‌آییم؛ ناهار را بریزد در قابلمه و بیاورد همین‌جا در دوشان تپه بخوریم. هر چه کردم بخوابم، خوابم نبرد. ناهار آوردند، خوردیم؛ خیلی سرد بود. اوقاتمان تلخ شد. دوست داشتیم برویم شکار ولی این برف پدرسوخته نمی‌گذارد. اصلا نمی‌شود چند قدم راه رفت. برگشتیم به تهران و رفتیم به اندرون. عصرانه و چایی خوردیم ولی روزمان به خوشی نگذشت!
*8 دی‌ماه 1267

http://www.javanannews.ir/fa/News/527164/مزاحمت‌های-برف-پدرسوخته!
بستن   چاپ