آریا جوان - خبرآنلاین / تاریخ جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا کنون، بارها شاهد آن بوده که فرزندان سیاستمداران و مسئولان عالیرتبه به دلایل گوناگون بازداشت، محاکمه و گاه محکوم شدهاند.
فرزند و عروس کاظم صدیقی خطیب جمعه تهران بازداشت شدند. پس از اعلام این خبر افکار عمومی متوجه باغ ازگل شد که چندی پیش هم نام این روحانی و خطیب جمعه همراه با آن مطرح شده بود. این روحانی می گوید قانون را فصل الخطاب می داند و معتقد است که قوه قضاییه بدون اغماض به پرونده بستگانش رسیدگی خواهد کرد.
پس از بازداشت فرزندان محمد مصدق کهنموئی، معاون اول سابق قوه قضائیه، صدیقی دومین مقام ارشد دستگاه قضایی است که در این سالها با پرونده فرزندانش روبرو میشود.
بازار ![]()
اما بازداشت فرزندان چهره های سیاسی در ایران کم اتفاق نیفتاده است.
تاریخ جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا کنون، بارها شاهد آن بوده که فرزندان سیاستمداران و مسئولان عالیرتبه به دلایل گوناگون بازداشت، محاکمه و گاه محکوم شدهاند.
در ادامه، برخی از برجسته ترین بازداشتهای آقازاده ها را مرور خواهیم کرد؛ بازداشت هایی که گاهی سیاسی و امنیتی و گاهی به خاطر اتهامات مالی و فساد بوده اند و گاهی نیز به تبرئه منجر شده اند.
بازداشت فرزندان و عروس آیتالله طالقانی و ماجرای قهر «پدر»
بازداشت فرزندان آیتالله طالقانی در سالهای اخیر به مشهورترین بازداشت آقازادهها تبدیل شده است. فروردین ماه 58 در حالی که هنوز چند ماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود مجتبی و ابوالحسن طالقانی پسران آیتالله طالقانی همراه با عروس ایشان که برای دریافت نامهای از یاسر عرفات به سفارت فلسطین رفته بودند، هنگام بازگشت از سفارت بازداشت شدند.
خانواده طالقانی به کمیتهها و مراکز مختلف مراجعه کردند و مشخص شد که محمد غرضی در این بازداشت نقش داشته است. غرضی بعدا علت این بازداشت را دستداشتن مجتبی طالقانی که عضو سازمان مجاهدین خلق بود در قتل مجید شریفواقفی پس از تغییر ایدئولوژیک این سازمان روایت کرده و گفته: «مجتبی طالقانی در قتل 17 نفر از مبارزانی که علیه نظام پهلوی فعالیت میکردند، دست داشت.»
با ورود مسئولان وقت به این ماجرا، بازداشتشدهها آزاد میشوند، اما آیتالله طالقانی به نشانه اعتراض از تهران خارج میشود. آیتالله طالقانی گفته که اعتراض به بازداشت فرزندانشان جنبه شخصی و خانوادگی ندارد، بلکه به استقلال و آزادی کشور مربوط است.
مرحوم دعایی در گفتوگو با جماران روایت کرده که مرحوم سید احمد خمینی از طریق دوستان و یاران نزدیک آیتالله طالقانی، محل اقامت ایشان را پیدا کرد و با توضیحاتی که ارائه شد، آیتالله طالقانی پذیرفتند که اگر ایامی امام را در بی خبری از خود قرار دارند، عذرخواهی کنند.
آیتالله جنتی برای مرگ فرزند روزه شکر گرفت؟
حسین جنتی هم یکی از پسران آیتالله جنتی بود که در سازمان منافقین(سازمان مجاهدین خلق) عضویت داشت.
حسین در سال 1359 با فاطمه سروری ازدواج کرد، اما زندگی مشترکشان دیری نپایید. در روز 23 خرداد 1361، حسین در خانهای تیمی در تهران گرفتار درگیری با نیروهای امنیتی و سپاه پاسداران شد. روایتی میگوید در این درگیری جان خود را از دست داد، اما روایت دیگری حکایت از دستگیری، محاکمه و نهایتاً اعدام او دارد. عصر ایران در مطلبی نوشته: آیتالله جنتی، که از مسیر پسرش دلچرکین بود، نذر کرده بود که اگر حسین دستگیر یا اعدام شود، 40 روز روزه شکر بگیرد.
فاطمه سروری، همسر حسین، نیز سرنوشتی مشابه داشت. او که پس از مرگ حسین همچنان در سازمان مجاهدین خلق فعالیت میکرد، در سال 1367 در جریان عملیات مرصاد کشته شد. از ازدواج حسین و فاطمه، فرزندی به نام عاصف به جا ماند. عاصف پس از مرگ والدینش به خانه پدربزرگش، آیتالله جنتی، سپرده شد. در سال 1375، عاصف که تنها 15 سال داشت و گفته میشود در حال امر به معروف و نهی از منکر بود، بر اثر یک حادثه رانندگی جان خود را از دست داد.
سرنوشت فرزند حسنی، امام جمعه ارومیه
رشید حسنی فرزند یکی دیگر از ائمه جمعه بود که در گروه چریکهای فدایی عضویت داشت. او فرزند شیخ غلامرضا حسنی معروف به «ملاحسنی» بود که سالهای سال امام جمعه ارومیه بود. رشید عضو هسته مرکزی چریکهای فدایی خلق و لیدر بخش آذربایجان بود.
امام جمعه فقید ارومیه در سال های حیات خود درباره فعالیت های سیاسی فرزند گفته بود که به رشید درباره فعالیتهایش توضیح داده بود. او گفته: «نماینده مجلس و در تهران بودم. یک روز رشید هم به تهران آمده بود. جایش را شناسایی کردیم. در کمیته انقلاب تهران با آیتالله مهدویکنی تماس گرفتم و گفتم یک موردی هست، چند نفر مسلح بفرستد. نگفتم پسرم هست. یکی از محافظان خودم به نام آقای جلیل حسنی را نیز همراه آنها کردم. گفتم اگر مقاومت یا فرار کرد بزنید، نگذارید فرار کند و اگر هم تسلیم شد، دستگیر کنید و به کمیته تحویل بدهید. آنها رفتند و او را دستگیر کردند. »
حسنی در خاطراتش نیز نوشته: «من در مورد انقلاب با هیچ شخصی ولو پسرم باشد، شوخی ندارم و با هیچ احدی در این مورد عقد اخوتی هم نبستهام. هنوز هم اگر یکی از فرزندانم بر ضدانقلاب و رهبری خدای ناکرده فعالیت کند، همان کاری را خواهم کرد که با رشید کردم.»
تبرئه ناصر واعظ طبسی پسر تولیت آستان قدس در پرونده المکاسب
آیتالله واعظ طبسی تولیت پیشین آستان قدس نیز یکی از افرادی است که فرزندش بازداشت شده بود. ناصر واعظ طبسی در پرونده موسوم به المکاسب یکی از بزرگترین اختلاسهای زمان خود در تهران بازداشت شده بود. این پرونده براساس دو گزارشی که وزارت اطلاعات و سازمان بازرسی کل کشور تهیه کرده بودند شکل گرفت.
سال 1379 شرکت ناصر طبسی به100 میلیارد تومان اختلاس متهم شد و تیر 1380 مدتی به زندان رفت اما در نهایت در این پرونده تبرئه شد.
هاشمی رفسنجانی در بخشی خاطرات 23 اسفند سال 1380 خود از درخواست واعظ طبسی اینگونه روایت کرده: آقای [عباس] واعظ طبسی، [تولیت آستان قدس رضوی] آمد. گفت، به رئیس دادگستری تهران گفته، فرزندش ناصر را برای خاتمه دادن به شایعهها، علنی محاکمه کنند.
رویداد 24 در گزارشی درباره پرونده المکاسب نوشته: در آبان ماه 1381 و در جریان دادگاههای المکاسب هم نشریه دوکوهه به نام ناصر واعظ طبسی اشاره کرده و نوشته بود «آستان قدس رضوی با ارائه ضمانت برای ناصر واعظ طبسی موجب آزادی وی از زندان شده است. فرزند آیتالله واعظ طبسی در صدد جلب رضایت شاکیان و پرداخت هفت میلیارد تومان پول به آنهاست.»
مهدی و فائزه هاشمی رفسنجانی
بازداشت مهدی هاشمی فرزند رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام و خبرگان رهبری جنجالیترین پرونده بازداشت آقازاده هاست.
مهدی فرزند چهارم اکبر هاشمی رفسنجانی، در دوره های انتخاباتی که پدرش کاندیدا بود برای پدر و در سال 88 برای پیروزی میرحسین موسوی در مقابل احمدی نژاد فعالیت می کرد. او از جمله افرادی بود که احمدی نژاد نامش را در مناظره های انتخاباتی آورده بود.
مهدی که دو ماه بعد از انتخابات سال 88 از ایران خارج شده بود به مدت سه سال در لندن زندگی می کرد.
در این مدت حیدر مصلحی وزیر اطلاعات دولت وقت با اشاره به نقش مهدی هاشمی در انتخابات و اعتراضات بعد از آن، علناً خواستار دستگیری او شده بود. مخالفان سیاسی پدرش نیز مهدی هاشمی را از سران اعتراضات بعد از انتخابات 88 می دانستند و خواستار دستگیری او بودند. مهدی هاشمی پس از بازگشت به کشور در مهرماه سال 91 احضاریه حضور در دادستانی تهران را دریافت کرد.
ارتشا، اختلاس، کلاهبرداری و مسائل امنیتی اتهامات او را تشکیل میدادند. او به 10 سال حبس محکوم شد.
سال 94 فیلمی از بدرقه مهدی توسط پدر منتشر شد که اکبر هاشمی رفسنجانی در این فیلم گفته بود: «به روشنی می بینم که به زودی با نشاط بیرون می آیید و وارد جامعه می شوید و خداوند اجر زحمات طولانی ات را فراموش نخواهد کرد. جامعه هم به حمدلله تا کنون متوجه شده و بیشتر متوجه خواهد شد که بر تو ظلم رفت.»
علاوه بر مهدی، فائزه دومین دختر هاشمی رفسنجانی هم چند بار محکوم به زندان شده است.
او در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری 88، دو بار در تاریخهای 30 خرداد 88 و اول اسفند 89 دستگیر شده بود.فائزه هاشمی در دستگیری اول اعلام کرده بود که فقط برای خوردن ساندویچ در محل حاضر شده و بار دوم نیز گفته که برای خرید لباس عید در خیابانها و در بین تجمعکنندگان حاضر بوده است.
فائزه هاشمی سال 90 به جرم فعالیت تبلیغی علیه نظام، به شش ماه حبس تعزیری و 5 سال محرومیت از فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و مطبوعاتی محکوم شد. بار دیگر هم به اتهام تشویش اذهان عمومی نسبت به قوه قضاییه و سپاه و همچنین سیاهنمایی علیه نظام به شش ماه حبس تعزیری محکوم شد. اما محاکمه و محکومیت بعدی او پس از مرگ پدر انجام میشد.
اعلام برائت آیت الله خزعلی از فرزندش
مهدی خزعلی از فرزندان آیتالله ابوالقاسم خزعلی عضو پیشین شورای نگهبان است که رویکرد سیاسی بسیار متفاوتی نسبت به پدرش دارد. مهدی خزعلی که پس از انتخابات سال 88 از منتقدان حاکمیت جمهوری اسلامی شد، تا کنون چندین بار به دلیل مواضعش بازداشت شده است. سال 88 علاوه بر بازداشت مورد غضب پدرش نیز قرار گرفت.
آیتالله خزعلی سال 88 در بیانیه ای از فرزندش اعلام برائت کرد و نوشت: «مدت مدیدی است پسرم مهدی خزعلی از راه مستقیم منحرف شده درست در خط مقابل قرار گرفته هر چه نصحیت میکنم و برای هدایتش متوسل به اولیای خدا میشوم اثر نمیکند. با بعضی از علمای بزرگ صحبت کردم، فرمود دست نگه دار شاید به راه بیاید. دیگر کاسه صبرم لبریز شده، دیگر با او صحبت نمیکنم و حرفهای نامناسب او را بر نمیتابم.»
ماجرای دکل نفتی میلیونها دلاری و پسر عطاءالله مهاجرانی
محسن مهاجرانی پسر عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت خاتمی یکی از بازداشتیهای سال 94 بود.
آن سال خبری مبنی بر گم شدن دکل نفتی فورچونا به ارزش 78 میلیون دلار منتشر شد.
یکی از افرادی که در ارتباط با پرونده دکل نفتی در آبان سال 94 دستگیر شد، محسن مهاجرانی بود؛ کسی که چند ماه قبل از دستگیری مسعود میرکاظمی وزیر نفت دولت محمود احمدی نژاد او را در این رابطه متهم کرد و گفت: مهاجرانی دلال دکل نفتی گمشده بوده است و به خاطر همین اظهارات، فرزند عطاءالله مهاجرانی از میرکاظمی شکایت کرد.
مرداد ماه سال 96، عباس جعفری دولتآبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران از صدور کیفرخواست برای 6 نفر از متهمان پرونده دکل نفتی خبر داد. در این پرونده که پیشتر ارزش آن 78 میلیون دلار مطرح شده بود، علاوه بر دکل نفتی، موضوع یک شناور نیز مطرح بود که ارزش مالی پرونده یادشده را در مجموع به 121 میلیون دلار میرساند. اما نهایتا سال 97 محسن مهاجرانی فرزند وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی از اتهامات در پرونده دکل نفتی تبرئه شد.
میرسلیم فرزندش را تنبیه مختصر نکرد؛ جاسوس شد و پنج سال حبس گرفت
مهدی، پسر مصطفی میرسلیم از جمله چهره های سرشناس اصولگرا یکی از جنجالی ترین آقازادههای بازداشت شده در چند سال اخیر است.
سال 98 در حالی که پدر وارد مجلس شده بود، مهدی میرسلیم به جرم ارتباط با منافقین(سازمان مجاهدین خلق) بازداشت و به پنج سال حبس محکوم شد. البته این حکم واکنش هایی در افکار عمومی داشت. همان موقع عباس عبدی، روزنامه نگار اصلاح طلب نوشت: این یکی از ویرانگرترین تبعیضهایی است که در ساختار سیاسی ایران و نزد اصولگرایان حاکم وجود دارد. نه تنها در این باره سکوت کردند بلکه سعی کردند آن را لاپوشانی کنند. ولی وای اگر کوچکتر از این، نزد منتقدانشان رخ داده بود.
مصطفی میرسلیم هم در ارتباط با بازداشت فرزندش گفت: در هنگام دستگیری او، با اطلاعاتی که مأموران امنیتی به من دادند متوجه مسائلی که او را گرفتار کرده بود شدم و فکر میکنم که اگر زودتر متوجه این مسائل شده بودم، با تنبیه مختصری میتوانستم او را از از این وضعیت نجات دهم. میرسلیم مدعی شد: بنده برای جلوگیری از هرگونه شائبه و شبهه، در هیچ یک از مراحل بازداشت و بازجویی و محاکمه و تجدید نظر دخالتی نکردم.
ادعای دیگر پدر آن بود که فرزندش از بدو تولد با مشکلات جسمی و روحی مواجه بوده که او را به فردی «عاطفی، سادهلوح، و سستاراده» تبدیل کرده است. این شرایط، به گفته پدرش، او را در برابر سوءاستفاده گروههایی مانند منافقین آسیبپذیر کرده بود.
محکومیت فرزندان معاون اول قوه قضاییه به حبس و استعفای پدر
یکی از پر سر و صداترین پرونده ها در سالهای اخیر مربوط به دو تن از فرزندان محمد مصدق کهنمویی معاون اول قوه قضاییه در سال 1402 بود؛ زمانی که خبر بازداشت امیرحسین و محمدصادق مصدق در ارتباط با پرونده فساد مالی محمد رستمی صفا، یکی از ابربدهکاران بانکی، منتشر شد. اتهامات اصلی این افراد شامل اعمال نفوذ غیرقانونی، پولشویی، و دریافت رشوه در قالب ارز، سکه و خودروهای لوکس بود. نماینده دادستان در دادگاه بر سوءاستفاده از جایگاه پدر در این پرونده تأکید کرد و اشاره داشت که اموال نامشروع به پروژههای ملکی، طلا، ارز و خودروهای لوکس تبدیل شده است. شبکهای از عوامل شامل صرافان پوششی، حسابداران و رابطان در این فساد سازمانیافته دخیل بودند.
رسیدگی به این پرونده از اسفند ماه آن سال آغاز شد و جمعا 28 نفر تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند که برای 25 نفر از آنها حکم صادر شد. فرزندان این مقام سابق قوه قضاییه نیز به 17 سال و 9 ماه، و 8 سال حبس تعزیری محکوم شدند. در پی فشار افکار عمومی و برای رفع هرگونه شائبه دخالت در روند پرونده، محمد مصدق در تاریخ 23 اسفند 1402 از سمت معاون اولی قوه قضائیه استعفا داد. محسنیاژهای، رئیس قوه قضائیه، با این استعفا موافقت و بر عزم دستگاه قضا برای برخورد قاطع با فساد در هر سطحی تأکید کرد.
از حجاب تا تغییر نام خانوادگی شبنم نعمت زاده
پرونده شبنم نعمتزاده، دختر محمدرضا نعمتزاده وزیر سابق صنعت، یکی از خبرسازترین موارد فساد مالی در سالهای اخیر بود. شبنم نعمت زاده شهریور 1398 به اتهام انحصار دارو و تحصیل مال از طریق نامشروع بازداشت شد. این پرونده جایگاه سیاسی پدرش را تحت الشعاع قرار داد.
سخنگوی سازمان تعزیرات حکومتی گفته بود که دختر وزیر سابق دو پرونده به ارزش یک میلیارد و دویست میلیون و پنج میلیارد تومان داشته است. در یک پرونده همه داروهای انبار این متهم با هزینه شخصی خود معدوم شدهاست
دختر وزیر پیشین در جلسات دادگاه، بسیار آرام صحبت میکرد و حجاب را رعایت میکرد و همیشه چادر به سر کرده بود. طوری که با قاضی به او واکنش نشان داد و گفت: «به گونهای حجاب خود را رعایت کنید هم شما بتوانید صحبت کنید و هم ما بتوانیم صدای شما را بشنویم و متوجه صحبتهایتان شویم»
یکی دیگر از جنبههای پرحاشیه این پرونده، تخریب ویلای هزار متری شبنم نعمتزاده در لواسان بود.
محمدرضا نعمتزاده درباره پرونده دخترش شبنم گفته «دخترم به من زنگ زد و گفت من چوب نعمتزاده بودن را میخورم. میخواهم فامیلیام را عوض کنم.»
و حالا کاظم صدیقی و فرزندانش
فرزند کاظم صدیقی خطیب جمعه تهران همراه با همسرش به اتهام «تخلفات و زدوبندهای مختلف» بازداشت شدند.
پیش از این نام فرزندان کاظم صدیقی در ماجرای باغی به مساحت 4200 متر مربع در منطقه ازگل تهران مطرح شده بود. اکنون دستگیری دو عضو خانواده صدیقی این شائبه را به وجود آورده که علت بازداشت همان باغ است؛ باغی به ارزش حدودی هزار میلیارد تومان که ابتدا تحت تولیت حوزه علمیه امام خمینی قرار داشت.
در آبان 1402، مؤسسهای غیرتجاری به نام «پیروان اندیشههای قائم» ثبت شد و مالکیت باغ به این مؤسسه منتقل شد. مالکان این مؤسسه شامل کاظم صدیقی، پسران و دوستان نزدیک او، و حتی عروس او به عنوان بازرس شرکت هستند. این انتقال مالکیت، که تنها یک ماه پس از تأسیس مؤسسه انجام شد، پرسشهایی درباره شفافیت و صحت این اقدام در افکار عمومی ایجاد کرده است.
همان موقع بسیاری نسبت به ادامه حضور کاظم صدیقی در نماز جمعه واکنش نشان دادند. حالا پس از بازداشت بستگان صدیقی به نظر می رسد او دیگر به نماز جمعه نمیرود.
عزتالله ضرغامی، وزیر سابق میراث فرهنگی، اعلام کرد که صدیقی تا تعیین تکلیف پرونده قضایی بستگانش، اقامه نماز جمعه نخواهد کرد. ضرغامی گفت که این پیشنهاد را به صدیقی ارائه کرده و او نیز با آن موافق بوده است.
صدیقی با بیان اینکه در صورت اثبات اتهامات، تابع قانون خواهد بود گفته: از هرگونه پیگیری یا حمایت غیرقانونی خودداری کردهام.
امام جمعه موقت تهران همچنین می گوید که قوه قضاییه با دقت و بدون اغماض به پروندههای فساد رسیدگی میکند و او قانون را فصلالخطاب میداند.
کاظم صدیقی که مشاور عالی رئیس قوه قضاییه هم هست روز گذشته در جلسه شورای عالی قوه قضاییه نیز حضور نداشت.
بنظر میرسد نسل فرزندانی که پدران سیاسیشان را چاله میاندازند هنوز هم وجود دارد؛ این موضوع به لحاظ فسادهای اقتصادی در سالهای اخیر باعث تیز شدن شامه افکار عمومی شده است؛ افکار عمومی برابر اتهاماتی که به برخی آقازادهها وارد میشود، انتظار رسیدگی و اعلام نتیجه دارد؛ که اگر اقدام درباره فرزند و عروس صدیقی درباره برخی که پدرشان مناصب ارشد را داشته و دارد نیز انجام میشد یا لااقل اعلام میشد که در دست بررسی است، افکار عمومی آرامش بیشتری درباره رسیدگی به اتهامات آقازادهها پیدا میکرد؛ اتهاماتی که دیگر درگوشی و پچپچ کوچه و بازار نیست و نماینده مجلس از پشت تریبون رسما پدر و فرزندان را مخاطب اتهامات خود قرار میدهد.