آریا جوان

آخرين مطالب

گفت‌وگویی منتشرنشده با «مفتون امینی» از 20 سال پیش دانش

گفت‌وگویی منتشرنشده با «مفتون امینی» از 20 سال پیش
  بزرگنمايي:

آریا جوان - این گفت‌وگو به شرح زیر است:
چه شد که با «نیما» (1338 – 1276) شروع کردید؟
-مفتون امینی:
با «نیما» شروع نکردم. پیش از آشنایی با «نیما»، شعر کلاسیک می‌گفتم؛ نوعی «شعر» بود به نام «چارپاره» که اول به آن نوع «دوبیتی» می‌گفتند.
من، هم در آن «قالب» و هم در قالب‌های غزل و قصیده شعر گفته‌ام.
«چارپاره»، مختص «نیما» نبود. شاعران دیگر هم «چارپاره» می‌گفتند؛ اما، با «قافیه»‌های اضافی. در مصراع‌ سوم، «اعنات» می‌کردند؛ که کاری بی‌هوده و بی‌فایده و اضافی بود.
«نیما»، «چارپاره» نگفته است؛ اگر گفته باشد، من ندیده‌ام.
«چارپاره»، در آن زمان رایج بود. توللی (1364 – 1298) و همچنین نادرپور (1379 – 1308) در آن قالب کار می‌کردند.
آغازگر و بنیان‌گذار «شعر نو» نیماست؛ ما، همه از نیما الهام و تاثیر گرفته‌ایم.
اگر «نیما» نبود، ما، آن «خیز» اصلی و «جهش» راستین را، در «شعر» نداشتیم. نه تنها من، بلکه دیگران هم همین‌طور.
مساله، تاثیرپذیری بود یا تقلید؟
-مفتون امینی:
«تقلید»، کار خوبی نیست. اما، «تاثیر»پذیری خوب است.
من، هم از شاعران «قدیم» تاثیر پذیرفته‌ام، هم از شاعران امروز («معاصر»)، به‌ویژه «نیما» (1338 – 1276 ش.). شاعران عبارتند از: فرخی سیستانی (416 – 359 ش‌.)، خیام (510 – 427 ش.)، حافظ (719 – 694 ش.)، سعدی (670 – 588 ش.)، صائب (1055 – 971 ش.)، عاشق اصفهانی (544 – 476 ش.)، فروغی بسطامی (1236 – 1177 ش‌.) و شهریار (1367 – 1286).
«شعر» آذربایجان، ویژگی‌های زیادی دارد؛ مساله‌ی «وزن» و «قالب» نیست؛ مساله‌ی «ذهنیات شعر» است.
آذربایجان، سرزمین تندرها، کوه‌های سر به فلک کشیده، عقاب‌ها و رودهای خروشان است؛ که تاثیرات زیادی را، در شعر شاعران‌اش: «مولوی» (652 – 586 ش‌.)، خاقانی (569 – 499 ش.)، نظامی گنجوی (588 – 520 ش.) و شهریار (1367 – 1286 ش.) گذاشته‌اند.
من هم تحت تاثیر این «پدیده‌»‌ها قرار گرفته‌ام‌.
نظامی (588 – 520 ش.) و صائب (1055 – 971 ش.) در حوزه‌ی خودشان، شاعران بسیار بزرگی هستند.
صائب (1055 – 971 ش.)، یکی از بهترین و بزرگ‌ترین شاعران جهان است.
او، پیش از ما، از آرزوها، آرمان‌ها، امیدها و حسرت‌های ما، سخن گفته است.
اگر توجه کنید، می‌بینید که «شعر»‌ها، به سوی سلیقه‌ها می‌روند. فکر می‌کنم که بعد از این، دیگر کسی که «شاعر» همه‌ی «سلیقه‌»‌ها باشد، نیاید.
در آینده، «شاعران» طیف‌های «خاص» خواهند آمد. البته امروز هم شاعرانی داریم که طیف‌های خاصی آنها را می‌پسندند. حتی برخی از طیف‌ها، امروز «شاعر»ی را، صاحب «مکتب» می‌دانند و او را، «بنیان‌گذار» یک «مکتب» معرفی می‌کنند!
«سلیقه‌»‌ها، مختلف‌اند. این‌ها، ذوقیات‌اند؛ ذوقیات هم شاخه‌ای از «معنویات»‌اند.
در کتاب «گزاره‌های منفرد» چنین آمده است:
«خیلی‌ها خواسته‌اند مثل «نیما» (1338 – 1276) شعر بگویند؛ اما، هرگز نتوانسته‌اند. مهدی اخوان ثالث (م. امید: 1369 – 1307)، ادیبانه‌تر و محکم‌تر از «نیما» شعر گفته است؛ ولی، کسی زیباتر از مفتون (-1305) نتوانسته است در عروض «نیمایی» کار کند؛ آن‌هم با تصویرهایی تازه، زبانی نرم و قابل قبول».
آیا هنوز هم با همان شیوه، وزن، حال و هوا کار می‌کنید؟
-مفتون امینی:
پس از دفتر «دریاچه» که در سال 1336 منتشر شد، دفتر «کولاک» را، در سال 1344 منتشر کردم که تمام شعرهای آن، در «عروض نیمایی» است.
البته بخشی از شعرهای دفتر «انارستان» هم که در سال 1346 منتشر شد، در همین «وزن» است.
از این‌جا بود که من، از «عروض نیمایی» جدا شدم.
البته هر «شعر»، «دفتر» و «کتاب»»، خود، فصلی است: وقتی که من در «بهار» هستم، از «بهار» می‌گویم؛ هنگامی که در «خزان» هستم، از «خزان» می‌گویم. زمانی که در «زمستان» به سر می‌برم، از سرمای «زمستان» حرف می‌زنم. یعنی زمانی که از «بهار» می‌گویم، بدین معنا نیست که فصول دیگر «بد» باشند؛ چرا که هر «فصل»، «زبان» و «زیبایی»‌ی خود را، دارد.
قدما، عادت بدی داشتند؛ ناسپاس بودند؛ می‌گفتند:
«کلاغ» زشت است؛ «زمستان»، خوب نیست.
من می‌گویم:
«کلاغ» زیباست؛ «زمستان» هم فصل خوبی است.
مشکل از خود کسانی است که «کلاغ» را، زشت و «زمستان» را، بد می‌پندارند. در حالی که هر «فصل» و هر «حیوان» در جای خود، زیباست.
من، پس از دفترهای «کولاک» و «انارستان»، به «شعر سپید» روی آورده‌ام.
در سپیدخوانی‌ی روز، به چه مرحله‌ای رسیده‌اید؛ آیا فاصله‌ای بین شما و دفتر «کولاک» ایجاد شده است؟
-مفتون امینی:
«کولاک»، یکی از متنوع‌ترین دفترهای شعر «پارسی» است:
در این دفتر، هم شعر «کلاسیک» هست، هم «نیمایی» و هم «نیمه عروضی».
من اما، از دفتر «انارستان» به «شعر سپید» ‌روی آورده‌ام‌.
البته این بدان معنا نیست که از آن «زبان» و شیوه‌ی بیان پشیمان شده باشم؛ نه، چرا که هر یک از آن اشعار، مربوط به فصلی است؛ من اینک در فصل دیگری به سر می‌برم؛ چرا که هر «فصل» در جای خود، خوب است.

آریا جوان


به «شعر سپید» اشاره کردید؛ لطفا تعریفی هم از «شعر سپید» ارائه کنید.
-مفتون امینی:
البته باید بگویم: «شعر سپید ایران».
ما، داریم «شعر سپید ایران» را می‌سازیم؛ شعری که «وزن» و «قافیه» ندارد؛ اما، حس‌های دیگری می‌تواند داشته باشد.
از روزی که کار را آغاز کردیم، چهار پنج نفر بودیم؛ اکنون دو تن از آنها – با ما – مانده‌اند. بقیه رفته‌اند؛ «موج» راه انداخته‌اند که زیاد هم «دوام» نخواهند آورد؛ به‌زودی به «بن‌بست» خواهند رسید.
شعر «امروز»، از نظر محتوا و شکل در چه وضعیتی قرار دارد؟
-مفتون امینی:
«ایران» اصولا «جمهوری‌ی شعر جهان» است.
ما، در «ایران» بیش از چهل هزار «شاعر» داریم که می‌توانند شعر بگویند؛ از میان آنها، چهار هزار نفر را می‌توان با اطمینان برگزید که «حرف‌»‌ی برای گفتن دارند و می‌توانند به «شیوه»‌ها و «سبک‌»‌های گوناگون «شعر» بگویند. این در حالی است که شاعران «اروپا»‌یی در مجموع، شاید به سه یا چهار هزار نفر هم نرسند!
چون در «ایران»، شاعر زیاد است، شاعران «جلوه» نمی‌کنند. اگر شاعران ما، مثلا در «هلند» یا «لهستان» یا «انگلستان» بودند، حتما خوب «جلوه» می‌کردند.
اگر کسانی بتوانند شعر «شاعران» بزرگ معاصرمان را، خوب ترجمه و به جهان عرضه کنند، جهانیان خواهند دید که «شعر ما»، بسیار «بدتر» از شعر «دیگران» است.
حتی شعر شاعران «متوسط»‌مان نیز «برتر» از شعر آنهاست.
البته لازم است بگویم:
این‌هایی که آمده‌اند«موج» ایجاد کرده‌آند؛ می‌گویند که حرف‌هایی تازه، برای گفتن دارندفق بد نیست که بدانند «حرف»‌شان تازه نیست؛ این «حرف‌»‌ها، از سال 1920 تا سال 1935 در «اروپا» مطرح بوده است؛ اما، بنیان‌گذاران آن مکتب‌ها، بعدها، اعلامیه صادر کرده‌اند و پس از «اعلام شکست»‌شان، «استعفا» کرده‌اند.
متاسفانه در «ایران»، برخی آن را، به عنوان «کار نو» مطرح می‌کنند!
شاعران ما، در چند قالب شعر می‌گویند؟
-مفتون امینی:
امروز، شاعران ما، در این «قوالب» شعر می‌گویند:
1_ شعر نیمایی؛
2_ شعر آزاد؛
3_ شعر سپید ایران؛
4_ شعر منثور؛
5_ دو بیتی؛
6_ رباعی؛
7_ مثنوی؛
8_ قصیده؛
9_ غزل نو؛
10_ چارپاره؛
11_ امواج نو.
خود من، دو بیتی، رباعی، مثنوی، قصیده، غزل و چارپاره می‌گفتم. اما، پس از همکاری و همگامی با «نیما» (1338 – 1276)، در قالب‌های نیمایی، آزاد و سپس در «شعر سپید ایران»، اشعار زیادی سروده‌ام‌.
اشاره‌ای هم بکنم به قالب‌های رایج «شعر امروز»:
الف‌. شعر نیمایی:
بهترین نمونه در این قالب، کارهای خود «نیما»ست؛ نیما، شعرهایی دارد که در آنها، مصراع‌ها، از «حد» و «اندازه‌»‌ی معمول، بسیار «بلند»‌تراند.
مصراع‌های بسیار «بلند» که از «ارکان چهارگانه» بیرون زده‌اند؛ در «مانلی»، «ماخ اولا»، «صبح من» و «شهر من».
ب‌. شعر آزاد:
نمونه‌های بسیار «موفق» این «قالب»، شعرهای «فروغ» (1345 - 1313) است. فروغ، حال و هوای تازه‌ای به شعر داده است. شعر «فروغ»، از اشعار «اخوان» (1369 – 1307) و حتی «سپهری» (1359 – 1307) هم «نو»‌تر است.
شعر «سپهری» خوب است؛ وی چند شعر خوب و ناب دارد که بقیه‌ی کارهایش، «تکرار» همان‌هاست.
شعر «نشانی»‌ی سپهری – در کل ادبیات ما – نظیر و مانند ندارد؛ اگر قرار باشد که فقط «بیست» شعر «ناب» را، در ادبیات‌ «ما» انتخاب کنند، «نشانی» یکی از «بهترین‌»‌هاست.
به عقیده‌ی من، «نیما»، حتی از «اخوان» هم جوان‌تر است.
ج. شعر سپید ایران:
شعر«سپید» ایران، دارای ساختمان سه‌گانه (تری لوژیک) TRILOGIC/TRILOGY است. حتی «رباعی»‌های زبان ما هم ساختمان سه‌گانه (تری لوژی/‌تری لوژیک) است.
اگر مصراع اول «رباعی» را، (A)، مصراع دوم را، (B) و مصراع‌های سوم و چهارم را (C) و (D) بگیریم، با هم قابل جمع‌اند.
معمولا در یک «رباعی»‌ی خوب، حرف اصلی در مصراع‌های پایانی (آخر) زده می‌شود.
یکی از شرایط «شعر سپید»، این است که دارای ساختمانی موسیقایی (MUSICAL) است.
ساختمان موسیقایی، غیر از «وزن» و «لحن» است.
اینجا، منظورمان از «موسیقی» (MUSIC)، به اصطلاح، ضرب و ایقاع (هم‌آهنگی‌ی آواها) نیست.
بلکه نوعی «نظم» و «سازمندی» (ARRANGEMENT) است که به‌اصطلاح، هم در «ریاضیات» هست، هم در موسیقی؛ که در حقیقت، دارای «هارمونی»‌ی HARMONY (هم‌صدایی) خاصی است.
د. شعر منثور:
اغلب اشعاری که در مطبوعات‌مان منتشر می‌شوند، شعر منثورند؛ نه شعر «سپید».
ه.‌ موج نو/ امواج دیگر:
بررسی‌ی آن، حوصله و زمان ویژه‌ای می‌طلبد؛ در فرصتی دیگر به آن می‌پردازیم.
آیا شعر، مانیفست MANIFEST/ MANIFESTO (قطع‌نامه/ مرام‌نامه) (بیانیه) «مرام‌نامه» پذیر است؟
-مفتون امینی:
مانیفست (MANIFEST)، قطع‌نامه یا گزاره‌نویسی‌ی تئوریک، کار شاعر نیست؛ کار منتقدان است.
شاعر، فقط کار خودش را می‌کند؛ شاعر، حرف خودش است؛ نمی‌تواند در قالب «گزاره‌های تئوریک» اندیش‌مندان و منتقدان بگنجد و همانی باشد که تئوری (THEORY) پردازان می‌خواهند.
«شعر سپید ایران»، چه ساختاری دارد؟
-مفتون امینی:
«شعر سپید ایران»، باید دارای پنج (5) رکن باشد:
1_ ساختمان هنری؛
2_ بافت موسیقایی:
منظور از بافت «موسیقایی» MUSICAL، لحن و آهنگ است. بهتر آن است که این بافت و ساخت موسیقایی، «تری لوژیک» (سه‌گانه) باشد؛ که هم در موسیقی‌ی «ایرانی» و هم در موسیقی‌ی علمی (جهانی)، قدرت ارایه داشته باشد. از «کاراکتر»‌های ممتاز یک قطعه‌ی موزیکال، خواه سمفونی (SYMPHONY)، خواه سونات (SONAT)، خواه قطعات فانتزی (FANTASIA) یا شاعرانه (POETIC) برخوردار باشد.
3_ ایجاز (کوتاه‌گویی/ کوتاه‌نویسی: BREVITY):
ایجاز، از ویژگی‌های مهم «شعر سپید ایران» است.
اگر برای «جمله‌»‌ای، سه یا چهار «واژه» لازم باشد، باید از به کارگیری‌ی پنج یا شش «واژه»، حتما خودداری شود.
ایجاز، مهم‌ترین و ضروری‌ترین رکن «شعر سپید ایران» است.
4_ کلام آمیخته به مفاهیم «ازلی» و «ابدی»:
در یکی از حوزه‌هایی باشد که به‌ »مفاهیم» ازلی و ابدی‌ی «بشریت» بپردازد.
مانند:
مفاهیم فلسفی، حکمی (حکمت)، جبر و اختیار، آزادی، آفرینش، عشق، زیبایی، ...، زندگی و مرگ که از مسائل مهم و همیشگی‌اند.
یعنی حرف و سخنی از مفاهیم ابدی و ازلی داشته باشد.
5_ انتقال بازتاب کلام به مخاطب:
البته اینگونه «شعر»‌گویی، با عنوان «هایکو» HAIKU (شعر بی‌قافیه‌ی سه سطری) در ژاپن و در شکل «رباعی» در زبان خودمان وجود داشته است.
«ترانه» و «رباعی» هم مثل هایکوهای ژاپنی، شعرهای کوچکی هستند. ترانه، به علت «عاطفی» بودن، و رباعی به علت «فلسفی» بودن، مقبول افتاده‌اند.
با این اوصاف، «شعر سپید ایران»، براساس «هایکو»‌های ژاپنی، اشعار سده‌های 18 – 16 چین، ترانه‌ها و رباعیات زبان پارسی سروده می‌شود.
-مفتون امینی:
آری، همین‌طور است. ما، براساس «های کو»‌های ژاپنی، اشعار سده‌های 18 – 16 چینی، ترانه‌ها و رباعیات فلسفی‌ی خودمان «شعر سپید ایران» را، پایه‌گذاری کرده‌ایم.
همان طور که پیش‌تر گفتم، ساختار این شعر، بر پنج رکن (پایه) بنا شده است؛ ارکان پنج‌گانه، عبارتند از:
1_ ساختمان (بافت) هنری؛
2_ بافت موسیقایی؛
3_ ایجاز؛
4_ کلام آمیخته به مفاهیم ازلی و ابدی؛
5_ انتقال بازتاب کلام به مخاطب.

آریا جوان


منظور از تصویر (IMAGE) چیست؟
-مفتون امینی:
این‌که زمانی از تصویر (IMAGE) سخن گفته می‌شود، «عکس» یا «شکلی» در اذهان بعضی از اشخاص ساخته می‌شود، درست نیست؛ «تصویر» هرگز به نقاشی منحصر نمی‌شود؛ مفهوم‌اش بسیار گسترده است.
گاهی دو «احساس» هم دیگر را «تلاقی» می‌کنند؛ به هم می‌رسند که حاصل‌اش «گره»‌ خوردگی‌ی «عاطفی» است.
تصویر، گره خورده‌گی‌ی دو «پارامتر» PARAMETER (شاخص) مادی نیست؛ مثل «خط» یا «رنگ».
«خط» و «رنگ»، دو «پارامتر» جداگانه‌اند. از آمیزش این «پارامتر»‌ها، «تصویر»‌هایی به وجود می‌آیند که ما – همه – دیده‌ایم: چیز آشنایی است؛ اما، مربوط به «تصویر» نیست.
در یک شعر خوب، ممکن است چند «پارامتر» آشنا با هم تقاطع داشته باشند؛ مانند تعجب، ترس و تحسین؛ که هر سه ممکن است هم دیگر را «قطع» کنند؛ این‌ها، در این تقاطع، تصویر می‌سازند.
احمدرضا احمدی (-1319)، شعری دارد که می‌گوید:
«سلام بر تعجب
که گل‌کاری‌ی آغاز روستاست»!
«تصویر» (IMAGE)، در اینجا، نه خود «روستا»ست، نه «گل‌کاری».
این تعجب ندارد که «دریا»، «آب» دارد؛ طبیعی است.
این تعجب ندارد که «جنگل»، «درخت» دارد؛ طبیعی است.
احمدرضا احمدی کاری کرده که «تصویر» زیبایی به وجود آمده است. در این «تصویر»، چیزی هست که نمی‌شود «آن» را، معرفی کرد. همین ناتوانی و نتوانستن در «معرفی»، خودش زیباست!
زیرا، وی نگفته که چه نوع «گل»‌ی را، با چه «رنگ‌»‌ی دیده است. پس بر ما، آشکار می‌شود که مطلق، «تصویر» نیست؛ مطلق، نقش و نگار و شکل نیست؛ بلکه جنبه‌ی «معنوی» و «عاطفی» دارد؛ که آن را، انتخاب کرده است.
آقای شفیعی کدکنی (- 1318)، تعبیر جالبی دارد؛ به مزاح می‌گوید: «این نوع تصاویر، «شعر جدولی»، «ایده‌ی جدولی» یا «فکر جدولی را، می‌سازند».
من می‌گویم:
«شعر صلیبی»‌.
مثلا می‌گویم:
«جغرافیا»؛ که شاعرانه نیست.
سپس می‌گویم:
«صبح»؛ که این واژه هم شاعرانه نیست.
اما، زمانی که می‌گویم:
«جغرافیای صبح»، دو واژه‌ی جغرافیا و صبح، یک تقاطع «صلیبی» کرده‌اند.
مفهوم جغرافیا، خط «افقی» و مفهوم «صبح»، خط «عمودی‌»‌ی این «صلیب» است.
وقتی که این دو «خط» هم دیگر را «قطع» می‌کنند، یک «تصویر» عاطفی‌ی بسیار «قوی» را می‌سازند.
آیا شعر «ما»، با «جهانی» شدن، مدرن MODERN می‌شود ؟
-مفتون امینی:
این‌که با «جهانی» شدن، بیاییم «موسیقی» جهان را – حتما – بپذیریم، من قبول ندارم؛ یا نقاشی‌ی «کوبیسم» CUBISM (حجم‌گرایی) را، حتما بپذیریم، من نمی‌پذیرم. کوبیسم، جنبه‌ی هنری‌ی بسیار بالایی دارد؛ اما، برای ما (شرقی‌ها)، جنبه‌ی «ذوق»‌ی ندارد.
نه تنها برای ما (شرقی‌ها)، بلکه برای آنهایی که شرایط ما را دارند، نیز همین طور است.
مردم اسپانیا، آرژانتین، هند و شمال آفریقا (به ویژه اعراب)، آب و هوای گرم و آفتابی (آفتاب و طبیعت) خود را دارند.
محیط طبیعی و محل زندگی، در عواقب آدم‌ها، دخالت دارند.
جایی هست که در آنجا، آب فراوان جاری است؛ رودخانه‌هایی پر«آب» و «دریا» دارد؛ و جایی هم هست که «آفتاب» شدیدی دارد؛ مردم این دو «جا»، جنبه‌های «عاطفی»‌شان با هم فرق دارند: در جای نخست، مردم، «سرد مزاج»، و در جای دوم، مردم، «گرم مزاج» هستند و جنبه‌ی «عاطفی»‌شان نیرومندتر است.
ما، «موسیقی»‌ی سرد، سایه‌دار و تاریک را نمی‌پسندیم.
مثلا وقتی که «مارش» وارد «ایران» شد، همه «آن» را پذیرفتند؛ چرا که «ضرب‌»‌ی داشت که برای ما (ایرانی‌ها)، آشنا بود.
مردم ما، حتی پس از پذیرش «مارش» (MARCH)، «والس» (VALSE/WALTZ) را نیز پذیرفتند و برای آن، تصنیف و ترانه‌های «معنوی» و «عشقی» هم ساختند.
«شعر» چیست؟
می‌شود «تعریف» جامعی از «شعر» بدهید؟
-مفتون امینی:
«شعر»‌، بالاترین، دشوارترین، مرغوب‌ترین، زیباترین، به ویژه پذیرفته‌ترین نوع «هنر کلامی» است.
لطفا یکی از شعرهای سپید خودتان را، برای ما، و مخاطبان شعر بخوانید.
فتون امینی:
این شعری را که می‌خوانم، «چکامه‌ی سپید» است. «چکامه» یا «منظومه»‌ی سپید نیز نوعی «شعر سپید» است؛ اما، بلندتر از آن:
«گویه» 81
و بشنو ای آشنا!
آن روزها که
آمدن بهار بود
نسیم را در آفتاب، دوست می‌داشتم
و، روزهای رفتن بهار
آفتاب را
در نسیم.
هی!...
دلی بود و
چهار فصل خدا
نیز، یک روز بلند که از همه جا و همه وقت می‌گذشت
و با آن همه بودن‌ها و شدن‌ها
بی‌آنکه اکنون خود را
نشان دهد
لحظه به لحظه
آینده‌اش را
در گذشته‌اش غرق می‌کرد
و ما، چه قدر فاصله‌ها و رابطه‌ها را آزمودیم؛ عاطفه‌ها را نیز
تا دانستیم
که عمق جدایی‌ها بسی بیش‌تر است
تا سطح دوری‌ها.
نیز
تلخ یا شیرین، چه نازکانه است
که چون عزیز جان من از سفر می‌آمد
شادی‌ی من
در ادب گرم دیگران پوشیده می‌ماند.
ولی آن‌گاه که می‌رفت
غم من
در صمیمیت سرد آنها گم نمی‌شد
و من
این را
از طلوع و غروب آموختم
که آورنده‌ی شادی
تمام آن را
به ما نمی‌دهد
اما
آن که غم را آورده است
همه را می‌رساند
و می‌گذرد...

لینک کوتاه:
https://www.aryajavan.ir/Fa/News/612086/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

استان ایلام مفتخر به حضور 6 هزار ایثارگر ارتشی است

حکمت/ راهکاری برای انجام کارهای سخت

تقویم تاریخ/ درگذشت "ملک‏ الشعراء بهار" ادیب و سیاستمدار

فال روزانه شنبه یک اردیبهشت 1403

لباس عروسی لاکچری بر تن خانم بازیگر

بنسو سورال: بعد از «مست عشق» هر نقشی را قبول نمی‌کنم

خداحافظی کوه عضله آمریکایی پیش از رسیدن به اسنایدر

تصمیم انتحاری ویسی بعد از شکست تلخ

اعلام آتش‌بس گوندوغان پیش از ال‌کلاسیکو

فاطمه مجلل به فینال روئینگ قهرمانی آسیا راه یافت

دختر قایقران ایران سهمیه المپیک نگرفت

شهاب زاهدی علیه تیمی که استقلال دوست ندارد!

بایرن تماسی با زیزو نداشته است

کارشناس فوتسال: ایران شخصیت قهرمانی را به نمایش گذاشت

3 روغن طبیعی که به تسریع رشد مو کمک می‌کند

خطای شناختی در اعتماد به اتفاق‌های تازه

رمزگشایی ایمانی از موضع گیری واحد چپ و راست سیاست در ماجرای حمله به صهیونیست‌ها

امیرعبداللهیان: سلاح‌های مورد استفاده در اصفهان، بیشتر شبیه اسباب‌بازی بچه‌ها بود

برگزاری نخستین جشنواره گندم، نان و شیرینى در جزیره کیش

نمایش انیمیشن پاندای کونگ فو کار 4 درسینما لبخند کیش

Logitech فکر می­‌کند که ماوس­‌ها به هوش مصنوعی نیاز دارند

تفال/ تاب بنفشه می دهد طره مشک سای تو

فال حافظ شنبه یک اردیبهشت 1403

نامعادله تبلیغات در سینمای ایران

وقتی کارگردان مشهور قلیان چاق می‌کرد

محرومیت سنگین برای دروازه‌بانی که لیزر انداخت!

دربی در اسپانیا برای انتقال آردا گولر!

آقای مدیر پرسپولیس! فقط لایک نبود

سلیمان‌زاده: با نویدکیا تاکتیکی و ذهنی رشد کردیم

امیرعبداللهیان از الجزایر قدردانی کرد

پاسخ معاون رئیسی به رسانه‌ غربی که نوشته‌ بود مسئولان این روزها در پناهگاه هستند!

آلگری: می‌خواستم خودم را هم تعویض کنم!

گلزنی منتظرمحمد مقابل تیم ملی امید تاجیکستان

کارشناسی داوری فولاد - مس رفسنجان

کارشناسی داوری دیدار استقلال - شمس آذر

حمله هواداران عصبانی تراکتور به مینی ون حامل بازیکنان در فرودگاه تبریز

چرا جیمی کرگر به پیروزی و صعود بایرن مونیخ مقابل آرسنال باور داشت؟

رزرو بلیت پاریس برای 4 کشتی‌گیر و ابهام در 57 و 86 کیلو

یوونتوس به زحمت از شکست گریخت

کارشناسی داوری سپاهان - ذوب آهن

کارشناسی داوری پیکان - هوادار

پیشنهاد رسمی امیر قلعه نویی و فدراسیون فوتبال به دست افشین قطبی رسید

کارشناسی داوری صنعت نفت - پرسپولیس

کارشناسی داوری گل گهر - استقلال خوزستان

کارشناسی داوری نساجی - تراکتور

صحبت های سیدعلی میرغفاری رئیس صدور مجوز حرفه ای استقلال

عذرخواهی کاپیتان استقلال بخاطر 10 دقیقه پایانی

واکنش وزارت خارجه ایران به اقدام آمریکا برای تمدید تحریم نفتی ونزوئلا

گلکسی زد فلیپ 6 با پردازنده پرچمدار قدرت‌نمایی کرد

گزارش Surfshark: از سال 2004 تاکنون، میلیاردها حساب کاربری هک شده‌اند