آریا جوان
خشونت و اينکه چرا حوصله همديگر را نداريم
شنبه 12 تير 1395 - 11:39:50 AM
ايرنا
تحصيلات کم، پايگاه پايين اقتصادي فرد در جامعه، فقر و بي پولي، بيکاري، نبود فضاي گفتمان در جامعه و حتي برنامه هاي يک سويه رسانه ها، همه و همه در بروز خشونت تاثيرگذارند؛به عبارت ديگر اگر بخواهيم خشونت را از منظر جامعه شناسي واکاوي کنيم اين مساله روشن مي شود که خشونت نتيجه تحولات فرهنگي، تاريخي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي در يک جامعه است. منشاء خشونت کجاست؟ برخي مي گويند اگر رفاه داشته باشيم خشونت از بين مي رود؟ آيا واقعا اينطور است؟ آيا خشونت با احساس امنيت و نيز با نبود فضاي گفتمان ارتباطي دارد؟ آيا مشکل ساختاري در جامعه داريم که اينگونه به همديگر با خشونت رفتار مي کنيم؟ مراکز مشاوره چه کمکي مي توانند در حل خشونت در جامعه داشته باشند؟ و سوالاتي از اين قبيل که دکتر احمد بخارايي، مدير گروه مسائل و آسيب هاي اجتماعي در انجمن جامعه شناسي ايران به آنها جواب مي دهد. بخارايي، واکاوي مفهوم خشونت را موضوعي داراي اهميت مي داند و اينکه گاهي خشونت در سطح فردي است و اغلب، دلايل روانشناختي دارد؛ گاهي هم مانند پولشويي در سطح ميانه است؛ از نظر اين جامعه شناس، پولشويي يک نوع خشونت اقتصادي خاص به شمار مي آيد. اما از نظر وي، خشونت در سطح کلان ، بيشتر به ساختارهاي سياسي بازمي گردد و اين نوع خشونت در سطح خرد نيز جاري و بازتعريف و بازتوليد مي شود. وي ادامه مي دهد: مشاهده يک رفتار خشن ، تجربه و تقليد آن ونيز سياست هاي تنبيهي و تشويقي از علل سطحي بينانه خشونت به شمار مي روند اما اگر بخواهيم دلايل خشونت را عميق تر واکاوي کنيم مي توانيم به نظريه چرخه فرهنگي «جان استوارت هال» رجوع کنيم. بخارايي در اين ارتباط مي گويد: در چرخه فرهنگي به دو بحث بازنمايي ذهني و بازنمايي از روي نشانه ها اشاره مي شود؛ بازنمايي ذهني به آن معناست که فرد بر مبناي تجاربي که طي مدت ها در ذهن او شکل گرفته است و بر اساس جهان معرفت شناختي خود رفتار مي کند و دست به خشونت مي زند. اين جامعه شناس اضافه مي کند: در اينجا بايد به اين نکته توجه کرد که نقشه مفهومي ذهن افراد چگونه شکل گرفته است، آيا اين نقشه مفهومي ذهن در کوتاه مدت شکل گرفته است يا اينکه ريشه دار است؟ اما بايد به اين نکته هم توجه شود که فرهنگ در طول تاريخ و در جريان نسل ها ايجاد مي شود پس رفتارهاي امروز ما نتيجه يک بازنمايي در طول تاريخ و نسل هاست. **منشاء خشونت ها کجاست؟ مدير گروه مسائل و آسيب هاي اجتماعي در انجمن جامعه شناسي ايران با اشاره به يک تحقيق انجام شده در خصوص بازنمايي خشونت خانگي در مطبوعات در 2 روزنامه جام جم و همشهري در سال 88 ، مي گويد: خشونت خانگي يکي از نمادين ترين جلوه هاي خشونت است که هم بازتاب خشونت جامعه است که در خانواده بازتوليد مي شود و هم منشا و آغازي براي خشونت هاي بعدي در جامعه به شمار مي رود. **علل خشونت هاي خانگي و يک پژوهش بخارايي مي افزايد: براساس نتايج يک پژوهش، 44 درصد علت خشونت خانوادگي به خاطر اختلاف تحصيلي زوج ها بازمي گردد و هرگاه مواضع انتظار و سطح توقع زوج ها با هم اختلاف معناداري پيدا کند منجر به تحقير يا خشونت کلامي مي شود. وي تصريح مي کند: ارتقاي سطح تحصيلي يکي از زوج ها موجب ايجاد منظومه فکري جديدي مي شود و باعث مي شود رفتاري که تا ديروز پذيرفته مي شده و برچسب خشونت نمي خورده است امروز در اين منظومه فکري جديد -به ويژه در زناني که ارتقاي سطح علم، شعور و تحصيل پيدا مي کنند- ، برچسب خشونت مي خورد. به گفته بخارايي، همچنين براساس اين تحقيق، 18 درصد خشونت هاي خانگي به علت اعتياد ، 14 درصد به علت انحراف اخلاقي شوهر و 18 درصد به علت بيکاري بوده است. **آيا رفاه ، خشونت را از بين مي برد؟ اين جامعه شناس در ادامه اضافه مي کند: اينکه بيکاري يکي از دلايل خشونت به شمار مي رود نبايد اين تصور را ايجاد کند که اگر بطورمثال شرايط زندگي از يک رفاه نسبي برخوردار شود و آمار بيکاري کاهش يابد به مقدار زيادي خشونت از جامعه رخت برمي بندد چراکه براساس اين تحقيق، فقط 18 درصد علت خشونت به خاطر بيکاري است. بخارايي مي افزايد: هنگامي که مي خواهيم خشونت را بکاويم بايد به جنبه هاي پنهان آن که ريشه در فرهنگ دارد تا اقتصادي، توجه کرد. **رابطه احساس امنيت و خشونت اين آسيب شناس اجتماعي در ادامه به رابطه بين هويت اجتماعي و احساس امنيت، اشاره مي کند و مي گويد: احساس امنيت روي ديگر سکه خشونت به شمار مي آيد ؛هر چه فرد کمتر احساس امنيت کند براي اينکه در جامعه بماند و هويت اجتماعي اش حفظ شود ناچار است به هر طريقي و به هر وسيله اي خودش را اثبات کند. وي به تحقيقي بين دانشجويان دختر دانشگاه ها در بابل اشاره مي کند که در سه محور هويت محلي ، ملي و فراملي انجام شده است . براساس نتايج اين تحقيق، حدود 80 درصد دانشجويان دختر، احساس هويت مي کردند و آمار هويت محلي ، ملي و فراملي به هم نزديک بود. گويا دانشجويان در عرصه شناخت و معرفتي و ذهني بطور بالقوه از يک پتانسيل و سرمايه اي برخوردارند. به گفته بخارايي، ‌اما در اين تحقيق ، بيش از 50 درصد دانشجويان در ابعاد گوناگون امنيت اجتماعي از جمله امنيت جاني ، مالي ، نواميس جنسيتي و فکري، احساس ناامني مي کردند. اين فاصله 50 درصدي احساس ناامني اجتماعي تا 80 درصدي احساس امنيت هويت به خاطر چيست؟ چرا پتانسيل هاي جامعه مانند احساس هويت تبديل به بالفعل نمي شود و چيز ديگري اتفاق مي افتد؟ اينجاست که ديگر توصيف خشونت ، مشکل گشا نخواهد بود و بايد ساز و کارهايي در اين زمينه انديشيده شود. **رابطه خشونت با نبود گفتمان اين جامعه شناس ادامه مي دهد جايي که فضا براي ديالوگ و گفت و گو بسته است، خشونت ايجاد مي شود و اين موضوع منجر به شکاف هاي رفتاري مي شود و حتي به ديالوگ هم نمي رسيم چه برسد به گفتمان؛ به عبارت ديگر جايي که فرد احساس مي کند نمي تواند حرف بزند ممکن است يک رفتار خشونت بار داشته باشد. مدير گروه مسائل و آسيب هاي اجتماعي در انجمن جامعه شناسي ايران مي گويد: عدم ابراز نظر مي تواند منجر به خشونت شود؛ امروز شاهديم حتي ديالوگي که بين نخبگان جامعه برقرار مي شود، زود به رفتارهاي تند کلامي و چهره هاي برافروخته تبديل مي شود. بخارايي، زمان گفت و گو ها را خيلي کوتاه ارزيابي مي کند چون ما به گپ زدن عادت کرده ايم و گفتمان نمي کنيم تا با حوصله بنشينيم همديگر را تحمل کنيم و اينکه ببينيم خروجي اين گفت و گو چيست. البته ديگرسازي هم يکي ديگر از دلايل خشونت است که به گفته بخارايي براساس اين ديگر سازي، افراد با مشاهده رفتار ديگران آن را براي خود الگو قرار مي دهند. وي مي گويد: در ديگرسازي ، ياد گرفتيم به رفتار بزرگ تر نگاه کنيم و آن رفتار را در خودمان بازتوليد مي کنيم. رفتار من که خشونت بار هست، آينه اي از جامعه ، تاريخ و فرهنگ است. **لايه هاي پنهان خشونت مدير گروه مسائل و آسيب هاي اجتماعي در انجمن جامعه شناسي ايران مي گويد: اگر نگاه عميق فرهنگي تاريخي داشته باشيم و اگر در چهارچوب نظريه تحليل کنيم به لايه هاي پنهان خشونت پي مي بريم. پايه هاي پنهان خشونت در فرهنگ نهفته است، فرهنگ در قدرت در سياست ودر اقتصاد بازتوليد شده است. بخارايي اظهار مي دارد: بطورمثال بحث ونداليسم (رفتارهاي خرابکارانه) ، بايد در بحث خرد، ميانه و کلان تحليل شود. وي با اشاره به يک تحقيق انجام شده روي تمام دانش آموزان دختر و پسر شهر جهرم در سال 86 در حوزه جامعه شناسي شهري اشاره مي کند و اينکه طبق نتايج اين تحقيق، مشخص شد دانش آموزاني که رفتارهاي خرابکارانه داشتند بيشتر به خاطر علل کلان بوده است. اين استاد دانشگاه پيام نور ادامه مي دهد: در اين تحقيق، پنج مرحله از خود بيگانگي، بي قدرتي، احساس بيهودگي و بي معنايي، احساس بي هنجاري ، انزواي اجتماعي و از خود غريبگي مورد بررسي قرار گرفت و مشخص شد که احساس از خود غريبگي پسرها بيشتر از دخترها بوده و اين تفاوت معنادار بوده است که شايد به دليل فرهنگ مردسالاري باشد. بخارايي مي گويد: پايگاه هاي اجتماعي اقتصادي پايين تر با ضريب همبستگي منهاي 24 صدم بيشتر به رفتارهاي ونداليستي گرايش داشتند که در اينجا بحث اجتماعي فرهنگي اقتصادي در دل آنها نهفته است. وي ادامه مي دهد: هر چه افراد بيشتر احساس بي قدرتي کردند با ضريب همبستگي 55 درصد - که ضريب بالايي بوده و در تحقيقات اجتماعي کمتر به اين ضريب مي رسيم- ، بيشتر رفتارهاي خرابکارانه از خود نشان مي داده اند؛ احساس انزواي اجتماعي تا 53 درصد، بي هنجاري تا 54 درصد ، احساس بيهودگي تا 39 درصد و از خودغريبگي تا 35 درصد با رفتارهاي خرابکارانه همبستگي داشته است. **ميزان تاثير مداخلات روانشناسانه در کاهش خشونت مدير گروه مسائل و آسيب هاي اجتماعي در انجمن جامعه شناسي ايران، راهکارهاي روانشناسانه به پديده هاي کلان اجتماعي و خشونت را بي تاثير نيست اما در عين حال تاکيد مي کند که بايد توجه داشت ، اين مساله شبيه آن است که تلاش کنيم جوي آب رواني را از بين راه ، پاک کنيم و اگرچه کمي موفق مي شويم اما سرچشمه آلوده هست و آلودگي تداوم پيدا خواهد کرد. بخارايي تاکيد مي کند: حتي اين تصور که اگر مراکز مشاوره افزايش يابد پس بطورمثال آمار خشونت و طلاق عاطفي کاهش مي يابد هم خطاست. راهکارهاي روانشناسانه بحران هاي اجتماعي را از مرز بحران خارج نخواهد کرد چون ناصح الملوک است (کسي که فقط توصيه مي کند). اين جامعه شناس يادآور مي شود: ما تحت تاثير ساختارهاي اجتماعي هستيم، ساختارها ذهن را جهت مي دهند و اينگونه سياست هاي کوتاه مدت در سطح خرد مي تواند به عنوان کمک کار جواب دهد. وي تصريح مي کند: تا زماني که به ساختارها نپردازيم مشکل حل نخواهد شد و اينکه تنها کاري که مي توانيم انجام دهيم اين است که با صداي بلند و بلندتر بگوييم ساختارها بيمارند. اين جامعه شناس و آسيب شناس اجتماعي تاکيد مي کند که بايد حتما ساختار ها را از اين بيماري برهانيم چون در غير اينصورت در يک سراشيبي سقوط قرار مي گيريم که آغاز آن در سال ها پيش بوده است.

http://www.javanannews.ir/fa/News/3213/خشونت-و-اينکه-چرا-حوصله-همديگر-را-نداريم
بستن   چاپ