آریا جوان
تحلیل مهاجری درباره نامه رئیس دولت اصلاحات به رهبر انقلاب
شنبه 16 اسفند 1399 - 22:28:12
آریا جوان - انصاف نیوز / محمد مهاجری که در گذشته عضو شورای سردبیری روزنامه‌ی کیهان بوده، با تاکید بر اینکه نظرات نمایندگان رهبری چه در رروزنامه‌ها -کیهان، اطلاعات و جمهوری اسلامی- و چه در استان‌ها و نهادها و سازمان‌ها لزوما منطبق بر نظر رهبری نیست، می‌گوید: «یک عده‌ای گفته‌اند که «آقای خاتمی باید اول برود توبه کند یا اول برود بگوید که در 88 تقلب نشده و بعدا نامه بنویسد»، به ما چه مربوط است؟! ایشان می‌خواسته نامه بنویسد که نوشته و جایی هم که می‌خواستند نامه را تحویل بگیرد، گرفته‌اند و مخاطب نامه هم مشخص است، اینکه ما برای فردی تعیین تکلیف کنیم وجهی ندارد.»
گفت و گوی انصاف نیوز با محمد مهاجری را بخوانید:
شما در گذشته عضو شورای سردبیری کیهان بودید، روزنامه‌ی کیهان مورد نامه‌ی آقای خاتمی به رهبری موضع انتقادی شدیدی گرفت، برخی این موضع و حتی مواضع دیگر کیهان را همان نظر رهبری می‌دانند و دلیل می‌آورند که مدیر کیهان منصوب رهبری است؛ چقدر نظرات روزنامه‌ی کیهان را منطبق بر نظرات رهبری می‌دانید؟ مواضع و رویکرد متفاوت روزنامه‌ی اطلاعات که مدیریت آنهم مانند کیهان منصوب رهبری است را چگونه می‌توان تحلیل کرد؟
محمد مهاجری: همین که نماینده‌ی رهبری در روزنامه‌ی اطلاعات و جمهوری اسلامی و روزنامه‌ی کیهان مثل هم فکر نمی‌کنند نشان می‌دهد که خود ایشان نگاه‌های مختلف سیاسی را به رسمیت می‌شناسند. گاهی اوقات کیهان و اطلاعات یا جمهوری اسلامی نظراتی را که حتی سه نظر متفاوت است بروز می‌دهند؛ بخصوص کیهان و آن دو روزنامه‌ی دیگر خیلی باهم متفاوتند. قاعدتا اینگونه نیست که مثلا از دفتر رهبری دقیقه به دقیقه تماس بگیرند که «اینگونه بنویسید و یا این حرف را نزنید»؛ نه! من تصور می‌کنم که این استقلال را به این رسانه‌ها داده‌اند که بتوانند خودشان به تشخیص خودشان موضع بگیرند.
خود آقایان، یعنی آقای شریعتمداری، آقای مسیح مهاجری و آقای دعایی هم هیچ‌وقت ادعا نکرده‌اند «نظری که ما می‌دهیم نظر رهبری است و ما بیانگر دیدگاه‌های ایشان هستیم» دلیلی هم ندارد که ما فکر کنیم هرکدام از این دیدگاه‌ها لزوما منطبق است با نظر رهبری. غیر از این سه روزنامه، رهبر معظم انقلاب در خیلی جاهای دیگر هم نمایندگانی دارند که آنها هم حرف‌هایی می‌زنند و گاه هزینه‌های زیادی را هم بر کشور بار می‌کنند. بعضی از نمایندگان ولی فقیه در استان‌ها یا نمایندگان ولی فقیه در بعضی از نهادها و سازمان‌ها مطالبی می‌گویند که دیدگاه‌های خودشان است و لزوما با نظر رهبری منطبق نیست.
گاهی اوقات در برخی روزنامه‌هایی که منتسب به رهبری هستند، حتی تیترهایی که از سخنرانی ایشان می‌زنند کاملا باهم متفاوت است؛ گاهی اوقات یکی‌شان تیتری را انتخاب می‌کند که واقعا حاق نظر رهبری هم نیست، اما به هرحال آنها دارند اینکار را انجام می‌دهند.
در نهایت بنظرم در این موضوع ما نباید تصور کنیم که هرآنچه که نمایندگان رهبری می‌گویند یا این سه روزنامه می نویسند لزوما دیدگاه رهبر انقلاب باشد.
بطور کلی تحلیل‌تان از ارسال نامه‌ای توسط آقای خاتمی به رهبری و همچنین واکنش اصولگرایان به این موضوع چیست؟
در مورد نامه‌ی آقای خاتمی به رهبر انقلاب تنها چیزی که می‌دانیم این است که 37 صفحه است و هیچ اطلاعات دیگری از نامه منتشر نشده است. نه نویسنده‌ی نامه اطلاعاتی از آن را منتشر کرده و نه گیرنده‌ی نامه که رهبر انقلاب هستند چیزی در مورد آن گفتند. بنابراین گمانه‌زنی‌هایی که دارد انجام می‌شود صرفا تصورات افراد است. تا محتوای نامه روشن نشود بنظرم هرگونه نقدی درباره‌ی محتوای آن بی‌معنی است.
بحث بعدی درمورد هدف این نامه است. چون اصلا ما از محتوای نامه خبر نداریم قاعدتا هم نباید راجع به هدفش اطلاعی داشته باشیم. اما عده‌ای دوست دارند که به این وسیله مستمسکی پیدا کنند برای حمله به آقای خاتمی. من معتقدم آقای خاتمی قابل نقد است، دیدگاه‌ها و عملکردش در دوران دولت اصلاحات و پس ازآن، بعد از 88 و درخود قضایای 88 قابل نقد است؛ نقد حق هرکسی است و به هر روشی که صلاح می‌داند آن را انتشار می‌دهد. اما اینکه عده‌ای توهین کنند، من یقین دارم که این روش مورد تایید مقام معظم رهبری هم نیست؛ ضمن اینکه فکر نمی‌کنم نیت‌خوانی حتی به لحاظ سیاسی هم کار درستی باشد؛ به لحاظ شرعی که قطعا عمل مطرودی است. حالا یک عده‌ای گفته‌اند که «آقای خاتمی باید اول برود توبه کند یا اول برود بگوید که در 88 تقلب نشده و بعدا نامه بنویسد»، به ما چه مربوط است؟! ایشان می‌خواسته نامه بنویسد که نوشته و جایی هم که می‌خواستند نامه را تحویل بگیرد، گرفته‌اند و مخاطب نامه هم مشخص است، اینکه ما برای فردی تعیین تکلیف کنیم وجهی ندارد.
برخی دیگر می‌گویند که ایشان در آستانه‌ی انتخابات بدنبال ایجاد یک فضاست برای مثلا محبوبیت بیشتر اصلاح طلبان؛ حتی اگر اینهم باشد –که من نمی‌دانم هست یا نه- بالاخره بلحاظ سیاسی یک عمل سیاسی است، کجای آن قابل فحاشی و ناسزاست؟!
نکته‌ای که لازم می‌دانم به آن اشاره کنم این است که بسیاری از دوستان اصولگرای من که به آقای خاتمی انتقاد دارند، که بحق است، ولی گاهی اوقات در بیان انتقادات‌شان از ادبیاتی استفاده می‌کنند که بنظر من ادبیات نادرستی است.
نکته دیگری که عرض می کنم این است که اخیرا نسبت به دو رئیس جمهور قبلی کشور، بازار داغی ایجاد شده. آقای خاتمی یک نامه‌ی دربسته فرستاده برای رهبری و محتویاتش را هم افشا نکرده. اما آقای احمدی نژاد صراحتا در مصاحبه با رسانه‌های بیگانه، در مصاحبه با برخی از رسانه‌های داخلی و گاه جلوی خانه‌شان و در فضای مجازی حرف‌هایی می‌زند خلاف مصالح کشور و امنیت ملی است و حتی بعضی حرف‌ها نشان دهنده‌ی ناملایمات روحی گوینده است، در عین حال بسیاری از این دوستان اصولگرای من در مقابل همه‌ی اینها خفقان گرفته‌اند؛ اکثر مطالبی که آقای احمدی نژاد می‌گوید واقعا بلاجواب باقی می‌ماند و هیچ موضعی در مورد آن اتخاذ نمی‌شود.
اگر خاتمی یک دهم این حرف‌ها را زده بود که الان مهدورالدمش کرده بودیم مااصولگراها. چرا درمورد آقای احمدی نژاد سکوت می‌کنیم و هیچ حرفی را مطرح نمی‌کنیم؟! این سکوت به‌لحاظ سیاسی سکوت بسیار زشتی است. این سکوت اصولگرایانه نیست. آقای احمدی نژاد برآمده از ما اصولگراها بود، قطعا همینطور بود؛ اگر خوبی داشت مال ماست و اگر ننگی هم داشت باز مال ماست. اگر قرار است خار را در چشم حریف ببینیم ولی درخت قطور را در چشم خودمان نبینیم قطعا مخاطب سیاسی ما هم قبول نخواهد کرد که ما داریم بی‌طرفانه و منصفانه موضع می‌گیریم. چه معنا دارد در برابر یک نامه‌ای که از محتوایش چیزی نمی دانیم بدوبیراه بگوییم اما در برابر حرف‌های مکشوف احمدی نژاد سکوت کنیم. من هم مثل بقیه دوستان اصولگرای خودم به خاتمی انتقاد دارم . اتفاق نقد من بسیار ریشه‌ای تر و جدی تر است. من به نگاههای دینی او نقد دارم اما خودم را موظف نمی دانم توهین کنم. به روش سیاسی او هم انتقاد دارم اما در همین نقد ، ویژگی های مثبت او هم یادم نمی رود کمااینکه در مورد آقای احمدی نژاد هم به همین روش اعتقاد دارم.

http://www.javanannews.ir/fa/News/598587/تحلیل-مهاجری-درباره-نامه-رئیس-دولت-اصلاحات-به-رهبر-انقلاب
بستن   چاپ