آریا جوان - خراسان /بهتازگی ویدئویی از افتتاحیه یک کافه ساده پربازدید شده که کاربران زیادی آن را مسخره کردند؛ چرا این پدیده که در حال تکرار شدن است، آسیبزاست؟
در سالهای اخیر با رشد شبکههای اجتماعی، یک پدیده نگرانکننده بهتدریج عادی شده است: «تمسخرِ تلاشِ دیگران». زیر بسیاری از کلیپها، مخصوصاً ویدئوهای افرادی که تازه شروع به کار جدید کردهاند، موجی از کامنتهای تحقیرآمیز و تمسخرآمیز دیده میشود. گویی بخش قابلتوجهی از مخاطبان به جای مشاهده تلاش، فقط به دنبال یافتن نقص هستند. این رفتار از نظر روانشناختی نهتنها آسیبزا بلکه بازدارنده رشد فردی و جمعی است. به تازگی هم ویدئویی از افتتاحیه یک کافه پربازدید شده که کامنتهای تمسخرآمیز زیادی داشته است. چرا این واکنش توسط بعضی کاربران اشتباه است و نباید تکرار شود؟
مختلشدن فرهنگ تلاش با تمسخر
واقعیت این است که شروع کردن همیشه با تردید، اشتباه و ناپختگی همراه است. هیچ مسیری از همان ابتدا حرفهای و بیعیب آغاز نمیشود. از منظر روانشناسی رشد، «مرحله ابتدایی یادگیری» ماهیتی ناکامل، کند و همراه با خطاست و اتفاقاً همین ویژگیها آن را ارزشمند میکند. فرد در این مرحله در حال ساختن ساختارهای شناختی جدید و شکستن قالبهای قبلی خود است. همینجاست که نیاز به حمایت، تشویق و فضای امن بیشتر از هر زمان دیگری است. با این حال، فرهنگ تمسخر این فضا را مختل میکند. نکته مهم این جاست که تمسخر هرگز بر تلاش دیگری دلالت ندارد؛ بلکه بیش از هر چیز، بازتابی از وضعیت درونی فرد تمسخرکننده است.
بازار ![]()
دلایل مسخره کردن تلاش دیگران
از منظر تحلیلی، مسخرهکردن معمولاً دلایل متعددی دارد:
1- مکانیسم دفاعی برای مقابله با احساس ناکافیبودن
وقتی فرد تلاشِ کسی را میبیند که با وجود امکانات کم شروع کرده، احساس ناتوانی یا تأخیر خودش فعال میشود. برای کاهش این ناراحتی، دیگری را کوچک میکند تا خودش کمتر احساس ضعف کند.
2- فرار از مسئولیت رشد شخصی
نقد کردن آسانتر از عمل کردن است. ذهن انسان گاهی برای حفظ حالت امن و بدون تلاش، دیگران را تخریب میکند تا از مواجهه با ناتوانیهای خودش دور بماند.
3- عادیسازی شوخیهای بیمرز در فضای مجازی
اینترنت مرزهای اخلاقی و انسانی را کمرنگ کرده است. پشت صفحه موبایل، انسانها گاهی فراموش میکنند که با یک انسان واقعی تعامل دارند؛ انسانی با احساس، امید و ترس.
پیامهای روانی مخرب تمسخر
اما مسئله عمیقتر از چند کامنت توهینآمیز است. تمسخر، پیام روانی مخربی ایجاد میکند که در بلندمدت باعث کاهش انگیزه، افت عزتنفس و حتی شکلگیری خودسانسوری در افراد میشود. بسیاری از تولیدکنندگان محتوا، هنرمندان یا حتی صاحبان کسبوکار، پیش از آنکه فرصت تجربه و رشد پیدا کنند، تحت فشار نگاه قضاوتگرانه از مسیر خارج میشوند.
شروع کردن شجاعت میخواهد
در مقابل، باید یک یادداشت مهم را همیشه به خودمان و دیگران یادآوری کنیم: کار کردن ارزشمند است. شروع کردن شجاعت میخواهد. مسیر یادگیری نیازمند مهربانی و صبوری است، نه قضاوت و تحقیر. هر فردی که امروز در نقطهای از موفقیت قرار دارد، روزی همانجایی بود که تازهکارها اکنون ایستادهاند. پشت هر مهارت حرفهای، صدها تلاش خام، اشتباهات تکراری و قدمهای کوچک وجود داشته است. اگر قرار بود همه در برابر تمسخرها عقب بنشینند، هیچ پیشرفتی شکل نمیگرفت. از منظر بهزیستی روانی، ما به فضایی نیاز داریم که در آن «شروع کردن» تشویق شود؛ نه بهخاطر اینکه شروع همیشه خوب است، بلکه چون تنها مسیر واقعیِ رشد از دل همین شروعهای لرزان میگذرد. فرهنگی که در آن افراد به جای تحقیر، سؤال بپرسند، بازخورد سازنده بدهند و فضایی برای یادگیری ایجاد کنند، فرهنگی است که به رشد فردی و اجتماعی منجر میشود. در چنین فرهنگی، هیچ فردی از شروع نمیترسد؛ چون میداند که اشتباه و ناپختگی بخشی از مسیر است، نه نشانه بیارزشی. در نهایت، اگر فردی با امکانات محدود، تجربه کم یا کیفیت ابتدایی در حال تلاش است، مهمترین کار این است که به او یادآوری کنیم: ادامه بده. در مسیر هستی. شروع تو ارزشمندتر از قضاوت دیگران است. و شاید این مهمترین پیام برای همه ما باشد: پیشرفت از آنِ کسانی است که جرئت قدم اول را دارند؛ نه کسانی که فقط پشت صفحه نشستهاند و تلاش دیگران را کوچک میکنند.