آریا جوان - خراسان / ویدئویی از راهکارهای ملاقات مثلا تصادفی با یک مرد ثروتمند پربازدید شده؛ چرا این راهکارها منجر به خوشبختی نمیشود؟
بهتازگی ویدئویی در فضایمجازی دستبهدست میشود که یک خانم درباره چندتا راه ملاقات مثلا تصادفی با یک مرد ثروتمند صحبت میکند و میگوید: «برو فروشگاه خاص و گرونقیمت؛ برو نمایشگاه ماشین و گالری ساعتهای خاص؛ اون جا وقت بگذرون و با چیزهای باارزش آشنا شو؛ لپتاپت رو ببر لابی یک هتل گرون و اون جا خودت رو نشون بده؛ یک مهارت خاصی یاد بگیر مثل تنیس، بلیت بخش ویآیپی کنسرت رو برای خودت رزرو کن؛ یادت نره تو ولخرج نیستی، فقط داری نسخه بالولتری از خودت رو به نمایش میذاری». محتوایی از این جنس، با وجود ظاهر سرگرمکنندهاش، پیامهایی پنهان دارد که اگر دقیق به آن نگاه نکنیم، ممکن است بهتدریج دید ما نسبت به خودمان، روابطمان و حتی زندگیمان را منحرف کند. این مطلب تلاشی است برای این که توضیح بدهیم چرا چنین نسخههایی هیچوقت به یک زندگی شیرین، آرام و پایدار ختم نمیشود؟
۱ وقتی ظاهر جای هویت را میگیرد| در چنین ویدئوهایی معمولاً تمرکز اصلی بر ظاهر، ژستها و نمایش است. انگار قرار است انسان برای دیدهشدن، یک نسخه بیرونی و صحنهای از خود بسازد. مشکل از جایی شروع میشود که ما کمکم باور میکنیم «خود واقعی» ما کافی نیست و باید چیزی فراتر از واقعیت باشیم. این دقیقاً همان نقطهای است که انسجام شخصیت آسیب میبیند و اضطرابِ «نکند من کافی نباشم» شروع به ریشهدواندن میکند.
۲ رابطهای که روی نابرابری بنا شود، دوام ندارد| پشت این توصیهها یک پیام نانوشته وجود دارد: «تو باید کاری کنی که یک فرد ثروتمند تو را انتخاب کند». این نگاه، رابطه را از یک پیوند انسانی تبدیل میکند به معامله. در تجربه بالینی ما، هر رابطهای که با نابرابری قدرت آغاز شود چه نابرابری مالی، چه عاطفی، دیر یا زود فرسوده میشود. چون دو طرف بهجای رشد، وارد نقشهایی میشوند که با کوچکترین تغییر شرایط فرو میریزد.
بازار ![]()
۳ فرهنگ مقایسه، آرامش را میبلعد| این محتوا گاهی ما را وادار میکند خودمان را با یک تصویر خیالی از «زندگی بهتر» مقایسه کنیم. وقتی مجبوریم شبیه چیزی باشیم که در واقعیت نیستیم، نارضایتی و بیقراری آرام آرام در زندگیمان جا خوش میکند. ناهماهنگی بین «منِ واقعی» و «منِ نمایشی» یکی از رایجترین ریشههای اضطراب و کاهش عزتنفس است.
۴ زندگی واقعی با ترفند و تکنیک ساخته نمیشود| در این ویدئوها بهجای صحبت درباره رشد، استقلال، مهارتهای ارتباطی یا بلوغ عاطفی، فقط توصیههایی سطحی و نمایشی ارائه میشود. اما آنچه در درمان و کار بالینی میبینیم این است: زندگی خوب از دل یک فرایند ساخته میشود. فرایندی که در آن فرد با خودش روبهرو میشود، مهارت یاد میگیرد، مرز میگذارد، مسئولیتپذیر میشود و کمکم احساس ثبات و رضایت را تجربه میکند. نه با چند حرکت نمایشی یا تکنیکی که بیش از آن که مفید باشد، اضطرابِ «نکند درست اجرا نکنم» ایجاد میکند.
۵ نوجوانان و جوانان، بیشترین آسیب را میبینند| نسل جوان وقتی چنین پیامهایی را میبیند، تصور میکند برای داشتن آینده بهتر نیازی به رشد فردی و درونی نیست؛ کافی است ظاهرش را مدیریت کند و چند رفتار نمایشی بلد باشد. این نگاه، انگیزه تلاش واقعی را کمرنگ میکند و هویت را بر پایه «تصویر» میسازد، نه «واقعیت».
نکته پایانی
زندگی پایدار و رضایتبخش، نه از مسیر نقشبازی و نه از مسیر جذب افراد ثروتمند، به دست نمیآید. زندگی خوب جایی آغاز میشود که انسان با خودش صادق باشد، ارزشهایش را بشناسد، مهارتهایش را رشد دهد و روابطش را بر پایه احترام و برابری بسازد. هیچ نسخه کوتاه، نمایشی یا سطحی نمیتواند جای این مسیر عمیق و انسانی را بگیرد.