آریا جوان - در این مناقشه اینکه شروین یا وزارت ارشاد چه نیتی داشتهاند از درخواست و صدور مجوز آلبوم، اهمیت چندانی ندارد، مگر اینکه بخواهیم هرجور شده، بازی برچسبزنی را ادامه بدهیم و سنگربندیهای حکومتی/ انقلابی را مستحکمتر سازیم. مهم اما این است که ببینیم در آینده، این تصمیمها چه تبعاتی خواهد داشت و برای نمونه، شروین صدای راستی و درستی خواهد بود یا نه؟
فرزاد نعمتی، روزنامه نگار در یادداشتی در روزنامه هم میهن نوشت: این روزها که صدور مجوز آلبوم شروین حاجیپور دستمایه قضاوتهای متفاوتی نزد مردمان شده، این سخن رضا مارمولک به ذهنم متبادر میشود که «راههای رسیدن به خدا به عدد آدمهاست»، بنابراین داوری درباره خوب و بد تصمیمهای انسانها کار سادهای نیست.
البته برای کسانی که علاقه چندانی به سبک و سنگین کردن امور ندارند و ترجیح میدهند بهجای توجه به جزئیات، بیشتر براساس همان فرمولهای کلی که در ذهنشان رسوب کرده، برای عالم و آدم تعیینتکلیف کنند و دستهای را بهشتی و رستگار و گروهی را جهنمی و دربهدر تصور کنند، این حرفها خوشایند نخواهد بود اما بااینهمه باید گفت که مشکلات این دنیا پیچیدهتر از آن است که با این دوقطبیهای ساختگی بتوان از پس حلاش برآمد. البته ذهن آدمها بیشتر مواقع میل دارد به سادهسازی مسائل تا از این طریق، از بار سنگینی که تحلیل دقیق و ریزبینانه میطلبد، خلاص شود.
بههمیندلیل بسیاری اوقات ترجیح میدهیم بهجای اینکه برویم در اصل مطلبی تحقیق کنیم یا برآوردی از علل و دلایلاش داشته باشیم یا خودمان را جای دیگران بگذاریم و بعد داوریشان کنیم، سریع موضع بگیریم و در جایگاه قاضیالقضات حکم صادر کنیم؛ یکی را بکنیم فرزند ملت و خادم وطن و دیگری را دشمن ایران و خائن به ارزشها. بدبختانه چنین موضعگیریهای جزمیای، هیجان بیشتری هم میآفریند و شبیه رقابت گلادیاتورها تماشاگران را سر ذوق میآورد.
هوراکشان البته نیازمند قهرمانانی نیز هستند که بروند و بهجای آنها در میادین نبرد خیالی، خود را به آب و آتش بزنند و با ایثار جان، مال و آرامش خود ثابت کنند که نهتنها لحظهای در درستی آن آرمانهای کذایی تردیدی ندارند، بلکه تا جان در بدن دارند برای آنها خواهند جنگید.
چنین صورتبندی رایجی در مجادلههای سیاسی امروز ایران ما، اما کم ایراد ندارد. اولیناش اینکه آدمها را همچون مومی تصور میکند که فقط باید به قالب کلیشههایی دربیایند که دیگران دوست دارند. فردیت و استقلال شخصیت آدمی در این صورتبندی، کمترین اهمیتی ندارد. سادهاش این است که دستهای در فضای مجازی پیدا شدهاند که نمیدانیم طبق چه فرآیندی، اما به هر روی خود را نمایندگان و بهتر است بنویسیم رهبران قوم میپندارند و بیشترشان درحالیکه دستی هم بر آتش ندارند، مدام دستور صادر میکنند که چنین کن و چنان مکن.
البته این اوامر اغلب به مرحله اجرا درنمیآید، زیرا دومین مشکل بزرگ این صورتبندی این است که طاقت و استقامت اکثر ما، با آنچه این طرحهای خیالی در سر میپرورند، تناسبی ندارد. بیشتر آدمها، نه کاری با سیاست دارند، نه علاقهای به مبارزه. برعکس، دنبال همان چیزیاند که شروین حاجیپور هم برای گفتن آن شهرت یافت: «یک زندگی معمولی».
سومین ایراد دوگانه خادم و خائن اما این است که نمیتواند میان نیات و نتایج فرق بگذارد و بدتر از آن، تفاوت پیامدهای کوتاهمدت را با پیامدهای بلندمدت درنمییابد. درباره تمایز میان نیات و نتایج باید گفت، چه بسیار رفتارهای برآمده از نیات نیکوی انسانی که نتایجی فاجعهبار در پی داشتهاند یا برعکس، نیات ناپسندی که نتیجهای درنهایت مثبت بهبار آورده است.
اصلاً نتایج را نمیتوان باتوجه به نیات پیشبینی کرد، بنابراین در این مناقشه اینکه شروین یا وزارت ارشاد چه نیتی داشتهاند از درخواست و صدور مجوز آلبوم، اهمیت چندانی ندارد، مگر اینکه بخواهیم هرجور شده، بازی برچسبزنی را ادامه بدهیم و سنگربندیهای حکومتی/ انقلابی را مستحکمتر سازیم. مهم اما این است که ببینیم در آینده، این تصمیمها چه تبعاتی خواهد داشت و برای نمونه، شروین صدای راستی و درستی خواهد بود یا نه؟
از همین نکته آخر هم برسم به حرف آخرم و آن اینکه، آنچه در عالم سیاست مهم است، عمل درستی است که منتج شود به نفع همگانی. بلی بسیاری از مردم به حکومت اعتراض دارند. حق همه ما نیز همین است که عملکرد حکومتها را نقد و در صورت امکان اصلاح کنیم. بااینهمه خطاهای حکومت و حتی این تصور که حکومتی اصلاحناپذیر است، نه دلیلی معقول میشود برای اینکه بگوییم میتوان دست به هر خرابکاری، خطا و شرارتی زد برای اسقاط آن نظام و نه میشود با آن، هرگونه همکاری با حکومت را فعلی رذیلتبار دانست.
بسیاری انسانهای غیرسیاسی و حتی شاید مخالف یا معترض به حکومت، بهعلل مختلف، امروز در حال انجام کارهای درست کوچک در اقصینقاط ایران با مجوزهای حکومتی یا در درون دستگاههای حکومتی هستند؛ از کنتورخوانی که مسئولانه اعداد را ثبت میکند تا نویسندهای که کتاباش در نقد عملکردهای نادرست را با مجوز وزارت ارشاد به چاپ میرساند. بنابراین مهم، کار نیکو کردن است؛ نه مجوز گرفتن.