پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۴

دانش

حبیب رضایی: بازی لیلا حاتمی امضای شخصی دارد/ دغدغه کارگردانی ندارم

حبیب رضایی: بازی لیلا حاتمی امضای شخصی دارد/ دغدغه کارگردانی ندارم
آریا جوان - ایرنا / حبیب رضایی درباره بازی لیلا حاتمی در فیلم «بی‌پولی» گفت: به‌نظرم مسیر بازیگری خانم حاتمی پس از این فیلم تغییر کرد. او یکی از بازیگران بی‌بدیل سینمای ...
  بزرگنمايي:

آریا جوان - ایرنا / حبیب رضایی درباره بازی لیلا حاتمی در فیلم «بی‌پولی» گفت: به‌نظرم مسیر بازیگری خانم حاتمی پس از این فیلم تغییر کرد. او یکی از بازیگران بی‌بدیل سینمای ایران است و بازی او امضای شخصی دارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، در ویژه‌برنامه اکران فیلم «بی‌پولی» به مناسبت روز ملی سینما، حبیب رضایی با مرور خاطراتش از همکاری با حمید نعمت‌الله، نگاهی عمیق به تجربه بازیگری، اشتباهات گذشته و نقش سینما در مسیر حرفه‌ای خود داشت. او از روند ساخت فیلم «بی‌پولی»، عملکرد بازیگران، نگاه قصه‌گو و خاص نعمت‌الله و خاطراتی از فیلم‌هایی چون «بوتیک»، «بمانی»، «آژانس شیشه‌ای» و سریال «خانه سبز» را بازخوانی کرد.
چهارمین شب پخش فیلم‌های سینمای ایران به نمایش فیلم «بی‌پولی» به کارگردانی حمید نعمت‌الله اختصاص داشت. پس از اکران نشست این فیلم با حضور حبیب رضایی برگزار شد.
بازار


حبیب رضایی درباره تجربه‌ همکاری با حمید نعمت‌الله و ایفای نقش در فیلم «بی‌پولی» توضیح داد: «حمید نعمت‌الله از آن دسته فیلم‌سازانی‌ است که ذهنش به شکل عمیقی با سینما درگیر است. او برای من هم به‌عنوان یک کارگردان و هم به‌عنوان یک انسان صاحب اندیشه، اهمیت ویژه‌ای دارد.»
او ادامه داد: «من سال‌های طولانی است که با علاقه و دقت فیلمنامه می‌خوانم. به همین دلیل هم همکارانم بارها برای تصمیم‌گیری برای انتخاب نقش‌ها باتوجه به فیلمنامه‌ها به من مراجعه کرده‌اند. معمولاً در این مسیر خطای کمی داشته‌ام؛ اما یک‌بار درباره فیلمنامه‌ «بوتیک» گاف بزرگی دادم. وقتی فیلمنامه «بوتیک» را خواندم، به‌درستی متوجه ساختارش نشدم. فکر می‌کردم متن ناقص است و آن روزها هم شناختی از آقای نعمت‌الله نداشتم. به همین خاطر بازی در آن فیلم را پرریسک دانستم و باعث شدم یکی از دوستانم پیشنهاد بازی را رد کند.»
رضایی افزود: «اما پس از نمایش فیلم در جشنواره، متوجه شدم که با اثری موفق و متفاوت مواجه‌ هستیم. بعدها فهمیدم که فیلمنامه در جریان تولید تغییر کرده و همین تغییرات هم نشان از هوشمندی کارگردان داشت. بعد از این ماجرا در یکی از جشنواره‌ها، آقای نعمت‌الله را دیدم و صادقانه به او گفتم که درباره فیلمش اشتباه کرده‌ام و اگر فرصتی پیش بیاید، دوست دارم با او همکاری کنم. مدتی بعد، زمانی که تصمیم گرفتند فیلم «بی‌پولی»را بسازند، با من تماس گرفتند و من بدون تردید، با اعتماد کامل وارد این پروژه شدم.»
او درباره روند تولید «بی‌پولی» بیان کرد: «فضای آن فیلم و روابط بین شخصیت‌ها در شرکت، چنان دقیق طراحی شده بود که به نظرم قابلیت تبدیل شدن به یک سریال پانزده قسمتی را داشت. این میزان از پختگی، تنها از فیلم‌سازی برمی‌آید که سینما را به‌خوبی می‌شناسد.»
«بی‌پولی» عمیق و تاثیرگذار بود
این هنرمند درباره توانایی‌های نعمت‌الله در هدایت بازیگران توضیح داد: «او از معدود کارگردانانی است که می‌داند چطور از بازیگر، بازی بگیرد. گاهی دقیق هدایت می‌کند و گاهی عمداً آزادی عمل می‌دهد تا بازیگر خودش را کشف کند. این رویکرد باعث می‌شود بازیگر در نقش حل شود.»
رضایی اضافه کرد: «در «بی‌پولی»، بازیگران چنان با نقش‌ها زندگی کرده بودند که حاصل آن فیلمی باورپذیر و عمیق شد. نکته جالب‌تر این‌که بسیاری از جزئیاتی که ما در فیلم می‌بینیم، در دل فیلمنامه پنهان بوده است. فیلمنامه‌ای که اگر تنها بر اساس خط داستانی آن قضاوت شود، شاید چیز زیادی از آن دستگیرمان نشود. در سینمای کلاسیک، معتقدند همه‌ تمهیدات، حتی جزئی‌ترین امور باید روی کاغذ نوشته شود، حتی جزئی‌ترین عناصر صحنه. اما نعمت‌الله از آن فیلم‌سازانی‌ است که می‌تواند این قواعد را بشکند و همچنان نتیجه‌ای حرفه‌ای و موفق ارائه دهد.»
این بازیگر همچنین درباره سریال «وضعیت سفید» گفت: «به‌نظر من آن سریال نیز یک شاهکار بی‌نظیر بود. هم سکانس‌ها چشمگیر و هم اتفاقات داستانی درخشان بودند. من در آن پروژه کمک‌های کوچکی انجام دادم و قرار بود نقشی هم بازی کنم، اما شرایط مهیا نشد.»
نگاه نعمت‌الله قصه‌گو است
او درباره نگاه قصه‌گویی حمید نعمت‌الله گفت: «نعمت‌الله فیلمنامه را براساس بازیگرها نمی‌نویسد، بلکه داستان و اتفاق برایش در اولویت است و فیلمنامه را بر اساس اتفاقات می‌نویسد. این موضوع باعث می‌شود قصه همیشه اصالت داشته باشد و شخصیت‌ها در خدمت روایت رشد کنند.»
رضایی درباره بازی لیلا حاتمی در فیلم «بی‌پولی» گفت: «به‌نظرم مسیر بازیگری خانم حاتمی پس از این فیلم تغییر کرد. او یکی از بازیگران بی‌بدیل سینمای ایران است. بازی او امضای شخصی دارد و عملاً نمی‌توان کسی را جایگزینش کرد. اگر نقشی برای او نوشته شود، فقط خودش می‌تواند آن را بازی کند و در صورت نبودنش، باید نقش از نو نوشته شود.»
معضل جدی سینمای ما تحلیل نقش است 
او درباره نقش‌آفرینی محمدرضا گلزار در «بوتیک» گفت: « در آن فیلم، هوشمندی نعمت‌الله در هدایت بازیگران کاملاً مشهود بود. چون خط داستانی روشنی در فیلمنامه وجود نداشت و صرفاً کلیتی از موقعیت‌ها به تصویر کشیده شده بود، کنترل و هدایت دقیق بازیگر اهمیت بیشتری پیدا می‌کرد. در واقع در بازیگری، مهم است که نقش را قضاوت نکنیم. یکی از معضلات جدی ما، ضعف در تحلیل نقش است. اگر این مسئله حل شود، بازی استاندارد و قابل‌قبولی ارائه می‌شود.»
من این شانس بزرگ را داشتم که با کارگردان‌های فوق‌العاده‌ای مانند آقای مهرجویی کار کنم
رضایی در جمع‌بندی اهمیت تحلیل نقش گفت: «بازیگری که نقش یک کلاهبردار یا شخصیت منفی را ایفا می‌کند، باید او را با تمام نقص‌ها و ویژگی‌هایش نمایش دهد، نه اینکه صرفاً او را بد یا منفی جلوه دهد. وقتی شخصیت، با تمام ضعف‌هایش به‌درستی نشان داده شود، مخاطب با او ارتباط برقرار می‌کند و حتی مشتاق است دوباره او را در تصویر ببیند. این‌که نقشی تاثیرگذار باشد، به مدت زمان حضور آن بستگی ندارد، بلکه به کیفیت اجرای آن مربوط است.»
رضا یی که خود مسئولیت انتخاب بازیگر در بسیاری از آثار را بر عهده داشته، درباره روش کارگردانی نعمت‌الله در انتخاب بازیگر توضیح داد:«خودم هنگام انتخاب بازیگر، معمولاً یک سکانس شاخص در ذهن دارم. اگر بازیگر بتواند آن سکانس را درست اجرا کند، یعنی از پس بقیه نقش هم برمی‌آید. نعمت‌الله هم همین رویکرد را دارد. او با بازیگر یک سکانس کلیدی را تمرین می‌کند و اگر نتیجه رضایت‌بخش باشد، یعنی انتخاب درستی انجام شده است.»


ماجرای انتخاب نقش مرده‌شور در «بمانی»
این بازیگر درباره تجربه بازی در فیلم «بمانی» ساخته داریوش مهرجویی عنوان کرد: «در آن سال‌ها نقش مرده‌شور را بازی می‌کردم و هنگام فیلمبرداری در روستا با افرادی روبه‌رو بودیم که نه تنها سینما و آقای مهرجویی را نمی‌شناختند، بلکه درکی از تصویر و بازیگری نداشتند. برای گرفتن این نقش، آقای مهرجویی از تعدادی آدم تست گرفتند و در نهایت بین سه نفر مردد ماندند. ما هر سه در اتاق منتظر ماندیم. ایشان گفتند در اتاق را باز می‌کنم و باید یک مرده‌شور ببینم. معلوم هم نیست که چه زمانی می‌آیم. تقریباً چهار ساعت طول کشید تا وارد اتاق شد. وقتی آمد، من در حال سیگار کشیدن بودم. فردای آن روز با من تماس گرفتند و گفتند نقش را گرفته‌ام.»
رضایی افزود: «من این شانس بزرگ را داشتم که با کارگردان‌های فوق‌العاده‌ای مانند آقای مهرجویی کار کنم. اینکه برای او و زیر نظرش کار کردم، افتخار بزرگی برای من به شمار می‌آید. به نظرم، کارگردانی با آن دانش، درک و شخصیت‌پردازی دیگر در سینمای ایران تکرار نمی‌شود.»
بازیگری یا کارگردانی؟
در ادامه او در پاسخ به این‌که آیا حبیب رضایی قصد کارگردانی دارد یا خیر، هم مطرح کرد: «من عاشق بازیگری هستم و همیشه تلاش می‌کنم نزدیک به آن بمانم. واقعاً دغدغه کارگردانی ندارم. شاید هم دلیلش این باشد که از حجم قصه‌گویی و مسئولیت آن می‌ترسم. با این حال، همچنان بازیگری برایم جذاب‌تر است.»
رضایی درپاسخ به این پرسش مخاطبان که بازیگر مورد علاقه او چه کسی است نیز افزود: «من بازیِ مورد علاقه دارم، نه بازیگر مورد علاقه. برای مثال بازی‌خانم حاتمی و شهاب حسینی در فیلم «پرسه در مه» را دوست دارم، یا آثار آقای مهرجویی همگی از نظر بازی بسیار خوب هستند. بازیگرانی مثل ناتالی پورتمن یا دنیل دی لوئیس زمانی برایم جذاب هستند که نقش درستی برایشان نوشته شده باشد.»

آریا جوان


تجربه‌ای ناتمام در «اینجا چراغی روشن است»
این بازیگر درباره فیلم «اینجا چراغی روشن است» به کارگردانیرضا میرکریمی گفت: «این فیلم یکی از آثار محبوب من است. در ابتدا، آقای میرکریمی یک فیلمنامه‌ 20 صفحه‌ای به من دادند. هنوز هم معتقدم که نسخه اصلی آن فیلمنامه قابلیت ساخته‌شدن دارد، چون فیلمی که در نهایت ساخته شد، مبتنی بر آن قصه اولیه نبود.»
رضایی ادامه داد: «در نسخه‌ی اصلی فیلمنامه، داستان از این قرار بود که قرار است متولی جدیدی برای امامزاده تعیین شود تا مانع دزدی از آن‌جا شود. مردی در امامزاده می‌ماند و شب اول، فردی عرب‌زبان وارد آن‌جا می‌شود که زبان متولی را نمی‌فهمد. ماجرا این بود که آن امامزاده روی قبر قاتل امامزاده ساخته شده و آن فرد، روح قاتل است که در برزخ مانده. در ادامه، این روح به جوان یاد می‌دهد چطور خواستگاری کند، و جوان هم از او یاد می‌گیرد چطور امامزاده را تخریب کند.»
او افزود: «اما در میانه‌ی فیلمبرداری، بازیگر مورد نظر نرسید و آقای میرکریمی تصمیم گرفت داستان را تغییر دهد. ما در 10 شهریور برای فیلمبرداری رفتیم که 20 مهر بازگردیم، اما به دلیل تغییر فیلمنامه، تا 26 دی آن‌جا ماندیم و در واقع به بخشی از آن منطقه تبدیل شدیم.»
اولین‌بار مقابل دوربین «خانه سبز» بازی کردم 
رضایی درباره نخستین تجربه‌اش گفت: «اولین‌بار در سریال «خانه سبز»ایفا نقش کردم. آن روزها در آموزشگاه بازیگری زنده‌یاد تارخ تدریس می‌کردم. یک روز بیژن بیرنگ و مسعود رسام برای انتخاب بازیگر به آموزشگاه آمدند و متوجه شدم مدام من را زیر نظر دارند. بعد هم انتخابم کردند. البته آقای شکیبایی باید انتخاب بازیگر را تأیید می‌کردند. روزی که برای بازی سر صحنه رفتم، ایشان بلافاصله بعد از دیدن من، حضورم را تأیید کردند.»
او با یادآوری خاطرات آن روزها افزود:«آقای شکیبایی همیشه توصیه‌های ارزشمندی انجام می‌داد. یکی از آن‌ها این بود که هر اتفاق یا برخوردی برایت پیش می‌آید، بنویس؛ به حافظه‌ات اطمینان نکن. من هم از آن روز به بعد بسیاری از اتفاقات را نوشته‌ام. یادم هست مردم از راه دور به لوکیشن می‌آمدند تا آقای شکیبایی را ببینند. او ساعت‌ها وقت می‌گذاشت، به همه امضا می‌داد، بعد می‌رفت گریم می‌شد و فیلمبرداری را شروع می‌کرد.»
این بازیگر درباره منش حرفه‌ای شکیبایی بیان کرد: «برای او باورپذیری در بازی اهمیت بسیار زیادی داشت. باید همه‌چیز در لحظه اتفاق می‌افتاد، نه اینکه ما چیزی را وانمود کنیم. اصالت در کلمه نبود، بلکه در احساس پشت کلمات بود. وقتی شکیبایی دیالوگی می‌گفت، آن‌قدر حس در آن موج می‌زد که فکر می‌کردی بهترین جملات دنیا را شنیده‌ای.»

آریا جوان


پرویز پرستویی همیشه پشت من ایستاد
حبیب رضایی درباره نخستین تجربه حرفه‌ای خود در سینما گفت: «واقعاً تجربه عجیبی بود که در اولین کارم، با افرادی کار کنم که کاملاً به حرفه خودمسلط هستند. حضور در چنین فضایی برای یک بازیگر تازه‌کار، هم آموزنده است و هم تأثیرگذار. در پروژه «آژانس شیشه‌ای»، آقای آتیلا پسیانی مسئول انتخاب بازیگر بودند و آقای رضا کیانیان نقش بازی‌گردان را بر عهده داشتند. چالش اصلی من در آن فیلم، صحبت کردن با لهجه مشهدی بود. آقای کیانیان برای کمک به من، تمام دیالوگ‌ها را با لهجه مشهدی و بدون هیچ‌گونه احساس یا تاکید عاطفی، روی یک نوار کاست ضبط کردند. من بارها و بارها به آن کاست گوش دادم تا بتوانم لهجه را دقیق و درست یاد بگیرم.»
او در پایان به خاطره‌ای از فیلم «آژانس شیشه‌ای» اشاره و خاطرنشان کرد: «یک صحنه در «آژانس شیشه‌ای» هست که حاج‌قاسم، عباس را روی دوش می‌کشد. از آن روز به بعد، پرویز پرستویی همیشه من را به دوش کشید. واقعاً در لحظات سخت، پشت من ایستاد و از مهلکه‌های بزرگ نجاتم داد.»
به گزارش ایرنا، به مناسبت هفته سینما، سینما تیکت برنامه «هفت شب با فیلم‌های ماندگار سینمای ایران» را از 15 تا 21 شهریور با حضور عوامل فیلم‌ها و گفتگو و خاطره‌بازی با آنها برگزار می‌کند. بر همین اساس امشب، 19 شهریور فیلم «دزد عروسک‌ها» با حضور آزیتا حاجیان در پردیس سینمایی باغ کتاب نمایش داده می‌شود.


نظرات شما