آریا جوان - ایکنا /
احمد مسجدجامعی، وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی به انگیزه میلاد رسولالله(ص) در یادداشتی به بازخوانی برخی آثار ماندگار درباره سیره و زندگانی پیامبر اسلام پرداخت و بر مطالعه آثار پیشینیان در این حوزه برای نگارش آثار جدید تأکید کرد
احمد مسجدجامعی، وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی و قائم مقام دائرهالمعارف بزرگ اسلامی در یادداشتی اختصاصی که به انگیزه هزار و پانصدمین سالروز میلاد مبارک رسول الله(ص) در اختیار ایکنا قرار داده است به بازخوانی آثار مکتوب درباره سیره و زندگانی حضرت محمد(ص) که به همت نویسندگان و اندیشمندان بزرگ ایرانی خواندنی و ماندگار شده است، پرداخته است. او در این مجال ضمن برشماری برخی از آثار مؤثر در این زمینه بر ضرورت مطالعه آثار گذشتگان برای نوشتن آثار جدید تأکید کرده است. مشروح این یادداشت را با هم میخوانیم
بازار ![]()
امسال به مناسبت پانزدهمین قرن میلاد مبارک پیامبر(ص) از سوی دولت، شورایی به ریاست معاون اول برپا شده تا فعالیتهایی در راستای سیره ایشان به سرانجام برساند و امیدوارم که منشاء برکات و خدماتی ماندگار شود. گفتهاند که انتقال پایتختی از قزوین به اصفهان در دوره صفوی به میمنت هزاره تولد پیامبر اسلام(ص) صورت گرفت و با مهندسی نادره دوران استاد علیاکبر اصفهانی و همکاری 10 تن از معماران برجسته همعصر او نقشه شهر جدید را با محوریت چهارباغ عمود بر زایندهرود ترسیم کردهاند و کنار چهارباغ میدان نقش جهان را برافراشتهاند. شهر قدیم با محوریت مسجد جامع و شهر جدید با محوریت جامع عباسی بازار را گستردند و بدینگونه اصفهان شکل گرفت و از آن پس اصفهان رشک جهان شد.
همت بلنددار که مردان روزگار
از همت بلند به جایی رسیدهاند
اما اکنون سخن من از زمانی است که حکومت و قدرت در اختیار دیگران بود و هرچه رخ میداد مرهون غیرت مردمان و همت عالمان بود. از جمله کارهای ماندگار کتاب «محمد(ص) خاتم پیامبران» بود که در دو جلد به صورتی آراسته زیرنظر مرحوم حسن محجوب، مدیر شرکت سهامی انتشار به بازار عرضه شد. در آن مجموعه از طلاب فاضل همچون علیاکبر هاشمی رفسنجانی و محمدجواد باهنر تا عالمان وارسته همچون مرتضی مطهری و سیدمرتضی جزایری و همچنین چهرههای مهم دانشگاهی مانند مجتبی مینوی، عبدالحسین زرینکوب، سیدجعفر شهیدی و شخصیتهایی مانند علی شریعتی مقاله داشتند که برخی از آنها همچنان جزو آثار مرجع محسوب میشوند مانند مقاله بلند و محققانه مرحوم مینوی با عنوان «اسلام از دریچه چشم مسیحیان». زمانی آقای شهیدی گفته بود زندهیاد مینوی مردی معتقد بود دلیل آن را هم همین مقاله میدانست. آقای مینوی در همین مقاله ضمن نقل برخی ردیهها علیه اسلام تذکر داده است اینها را از باب رعایت امانت نقل میکند وگرنه ارزش گفتن و پاسخ دادن ندارد.
آقای زرینکوب نیز کتاب درخشان «کارنامه اسلام» را نخست در همینجا منتشر کرد. از دیگر شخصیتهایی که در این مناسبت نقشآفرین بودند مرحوم آقای سیدمحمد محیط طباطبایی از دوستان نزدیک آقای مطهری بود که در جلسات اصحاب چهارشنبه در مسجد و مدرسه سپهسالار گرد میآمدند.
آقای محیط بعد از شهادت مرحوم مطهری مقاله مهمی در جلد دوم یادنامه ایشان با عنوان «صائبین اهل کتابند» منتشر کرد و از سابقه دوستی خود با مرحوم مطهری قدری سخن گفت و از وی با تعبیر فردوس آرامگاه یاد کرد.
از دیگر آثار مطرح به فارسی در آن سالها کتابی است با عنوان «تاریخ پیامبر اسلام» نوشته مرحوم دکتر محمدابراهیم آیتی بیرجندی که سالها پیش از انقلاب در اثر تصادف از دنیا رفت.
زندهیاد مینوی با ملاحظه یادداشتهای او در همین موضوع پیشنهاد کرد که این اثر زیرنظر و با همت مرد دانشمند حوزوی و دانشگاهی دکتر ابوالقاسم گرجی منتشر شود و چنین شد
از دیگر آثار معروف و تأثیرگذار سالهای پیش از انقلاب، کتاب «نهجالفصاحه» است از مرحوم ابوالقاسم پاینده نجفآبادی که در شناسنامه کاری او ترجمه قرآن و تاریخ طبری نیز به چشم میخورد. درباره نامگذاری این کتاب به کلام پیامبر(ص) استناد کرده است؛ چاپ نخست این کتاب را در دهه 30 انتشارات جاویدان به بازار عرضه کرد. از آن زمان تاکنون این کتاب تقریبا همچون نهجالبلاغه در قالب کتابخانههای خانوادههای مذهبی یافت میشود. به واقع آقای پاینده کلمات و خطبه ها و گفتارهای رسول گرامی(ص) را از لابهلای متون مختلف گردآوری کرد و به شیوهای این کار را به سامان رساند که برای همه مسلمانان از هر گروه و طایفهای قابل استناد باشد. این کتاب بارها ترجمه و عنوانبندی شده و حتی به نظم درآمده و عرضه شده است. الگوی آقای پاینده همان شیوه سیدرضی در گردآوری نهجالبلاغه است. آخرین چاپ این اثر همین روزها به کوشش آقای علی کرمی فریدنی به بازار عرضه شده است. جز ترجمه مجدد آن را به صورت موضوعی ارائه داده که بهرهبرداری از آن آسانتر باشد. ایشان سالهای پیش این اثر را با ترجمهای نو انتشار داد و به چاپهای متعدد رسید. آقای محمود رزاقی (ارم) کتاب آقای پاینده را به نظم کشیده و با مقدمه کوتاه دکتر جلیل تجلیل منتشر کرده است.
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با همکاری دانشگاه اصفهان به همت آقایان جعفر دلشاد و نصرالله شامل تحقیقی در خور و ترجمه شایسته را به سامان آورده است. اهمیت این کار از آن روست که منابع احادیث را شناسایی و ذکر کردهاند.
کار آقای پاینده ظاهرا براساس نیازی شکل گرفته و ایشان به خوبی این خلاء را تشخیص داده بود به نحوی که در طول این سالها به شکل و شیوههای گوناگون انتشار این محتوا ادامه یافته است.
شهید مطهری در سخنرانیهایی که بعدا با عنوان «سیره نبوی» منتشر شد، تعریف کرده که یکی از نویسندگان مشهور دهههای پیش مرحوم سیدمحمد حجازی مطیع الدوله به ایشان گفته مشغول ترجمه کتابی در حکمت ادیان است و نویسنده به هر یک از پیشوایان ادیان رسیده، عبارات و کلماتی از ایشان نقل کرده اما چون به پیامبر(ص) ما رسیده، منقولات او چند جملهای بیش نیست. این موضوع به رگ سیادت من برخورده و از شما خواهش میکنم صد حدیث از پیامبر انتخاب و ترجمه کنید تا من آنها را به قلم خودم درآورم و نقل کنم. آقای مطهری میپذیرد و چنین میکند.
آقای مطهری میگوید این نویسنده بزرگ بعدها به من گفت وقتی کلمات پیامبر(ص) را با دیگر پیشوایان دینی مقایسه میکنم، میبینم که بر همه آنها میچربد. بعید نیست که جمعآوری کلام رسول خدا از جانب مرحوم پاینده با این موضوع در ارتباط بوده باشد.
از دیگر کتابهایی که میتوان در این باره نام برد بخش تاریخ پیامبر(ص) از مجموعه «ناسخ التواریخ» مرحوم محمدتقی لسانالملک سپهر است که پیشترها به صورت چاپ سنگی عرضه شده بود و در همان سال انتشارات امیرکبیر در قطع رحلی با حروفچینی جدید آن را به بازار عرضه کرد و سپس انتشارات اسلامیه زیرنظر محمدباقر بهبودی به انتشار آن دست زد و به تازگی انتشارات اساطیر به کوشش آقای جمشید کیانفر چاپ آراستهای از آن به بازار عرضه کرده است.
مرحوم علیاکبر غفاری از قول آقای سیدجعفر شهیدی میگفت سه بار این کتاب را از ابتدا تا انتها خوانده و به کسانی که علاقهمند به تاریخ اسلام بودهاند توصیه میکرد از این کتاب غافل نمانند.
لسان الملک همچنانکه از لقبش پیداست منشی، دبیر و خوش قلم و خوش فکر بوده که در این اثر هم ردپای آن را به روشنی میتوان یافت.
از سوی دیگر چون وی از دیوانسالاران روزگار خود بود، به خوبی میدانست که برای بیان احوالات یک شخصیت باید محیط تاریخی، اجتماعی و فرهنگی او نیز تبیین شود و ترجمههای او از متون عربی عصر ائمه(ع) میتواند نمونهای از ترجمه به فارسی در عصر قاجار تلقی شود.
آقای کیانفر مصحح ناسخ التواریخ میگفت در کل کتابخانههای ایران در حال حاضر نسخهای از مجلدات تاریخ طبری و عربی موجود نیست. با اینکه طبری ایرانی و مازندرانی بود اما سپهر مکرر تاریخ طبری ارجاع میدهد. میدانیم که در آن زمان هنوز تاریخ طبری منتشر نشده بود. بنابراین مشخص است که او به نسخهای خطی از تاریخ طبری دسترسی داشته است.
اما از مهمترین پدیدآورندگان آثار درباره پیامبر(ص) و تاریخ اسلام و زندگانی ائمه(ع) که بیش از همه اینها مغفول مانده، کارهای مرحوم شیخ عباس قمی صاحب مفاتیحالجنان است. جالب است که درباره تأثیر آثار این شیخ در صد سال گذشته دیگران بیش از ما به او توجه کرده و پرداختهاند و در دائرهالمعارفهای بزرگ موجود مدخلی برای او نیست. نخستین ویژگی آثار وی فارسینویسی اوست و میتوان گفت که در عصر اواخر قاجار و اوایل پهلوی پس از آن مرحوم شیخ عباس قمی در آگاهی تاریخی مؤمنان درباره زندگی پیامبر(ص) و ائمه(ع) نقشی بسیار اساسی داشته و کمتر کتابخانهای به خصوص در خانوادههای مذهبی از آثار ایشان خالی بوده است و دستکم یکی از آثارش را دارد از جمله اثر اختصاصی او در سیره پیامبر(ص) کتاب «کُحْلُ الْبَصَر فی سیرَه سَید الْبَشَر» است که بارها و به صورتهای مختلف ترجمه و مکرر منتشر شده است. در زمان ریاست جمهوری آقای روحانی خوشبختانه با بودجه شخص رئیسجمهور، کتابخانه و برخی یادداشتهای مرحوم شیخ خریداری و در اختیار کتابخانه ملی قرار گرفت.
شیخ حواشی زیادی بر آثار کتابخانهاش نوشته است که باید در اختیار گروهی قرار گیرد و بهسامان شود. به هر حال برای هر کار جدیدی لازم است نگاهی به پیشینه آن داشته باشیم و با آگاهی از آنها راه پیشرو را مشخص کنیم.
میلاد حضرت رسول اکرم(ص) و امام جعفرصادق(ع) را به هموطنان عزیز تبریک میگویم.